کتاب زندگی مثبت با ده اقدام
معرفی کتاب زندگی مثبت با ده اقدام
کتاب زندگی مثبت با ده اقدام؛ غلبه بر مشکلات همگانی نوشتهٔ ویندی دریدن و ترجمهٔ مهدی قراچهداغی است و انتشارات ذهن آویز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب زندگی مثبت با ده اقدام
کتاب زندگی مثبت با ده اقدام به طریقی برنامهریزی شده و مستمرْ رسیدن به سلامتی روانی را آموزش میدهد. بسیاری از درمانگرها به بیماران خود خواندن این کتاب را توصیه میکنند.
ده اقدامی که در این کتاب توضیح داده شدهاند، لزوماً یک توالی را شکل نمیدهند. اما اقدامات شماره ۶ ـ ۱ را قبل از اقدامات ۱۰ ـ ۷ انجام دهید. اما با وجود این میتوانید این کتاب را به هر شکل که دوست دارید بخوانید.
ده اقدامی که در این کتاب ارائه میشود از این قرار است:
اقدام شماره ۱: قبول مسئولیت شخصی کنید
اقدام شماره ۲: درباره امیالتان باور انعطافپذیر داشته باشید
اقدام شماره ۳: واقعیتها را درنظر بگیرید
اقدام شماره ۴: ناراحتی را بیشتر تحمل کنید
اقدام شماره ۵: نگرشی سالم در قبال خود ایجاد کنید
اقدام شماره ۶: به خود اجازه دهید تا احساسات منفی سالم را تجربه کنید
اقدام شماره ۷: خلاق بیندیشید
اقدام شماره ۸: علایق معنیدار ایجاد کنید
اقدام شماره ۹: روابط خود را با دیگران بهبود بخشید
اقدام شماره ۱۰: نسبت به تغییرات شخصی چشماندازی واقعبینانه ایجاد کنید
خواندن کتاب زندگی مثبت با ده اقدام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زندگی مثبت با ده اقدام
«شما به عنوان یک انسان، براساس مجموعهای پیچیده از امیال و آرزوها زندگی میکنید. میخواهید اتفاقات ویژهای بیفتد و ترجیح میدهید که بعضی از اتفاقات هم نیفتد. شما برای خود ترجیحاتی دارید: از دیگران انتظاراتی دارید. از دنیایی که در آن زندگی میکنید سلسله خواستههای سالمی دارید. همانطور که الگوی فوق نشان میدهد، تا حدی که ترجیحات شما انعطافپذیر باشد و شما متوقع نباشید، به لحاظ احساسی و عاطفی سالم هستید، حتی اگر به آنچه میخواهید نرسید. همانطور که در ادامه مطالب کتاب به شما نشان خواهم داد، حتی اگر به خواستههای خود نرسید، برخی از احساسات منفی به جا هستند. این ترجیحات غیرمتوقعانه و انعطافپذیر به شما کمک میکنند تا آنچه را میتوانید تغییر دهید و خود را به شکلی سازنده با آنچه توان تغییردادنش را ندارید تطبیق بدهید بدون اینکه در این جریان به لحاظ احساسی آسیبی ببینید. این آرزوها و خواستهها در ضمن شما را تشویق میکنند تا اقداماتی سازنده انجام بدهید تا به آنچه میخواهید برسید. بنابراین این باورهای انعطافپذیر در ارتباط با میل و آرزو و ترجیحات شما، شما را تشویق میکنند تا به سمت شادی و خوشبختی شخصی و زندگی مثبت گام بردارید.
اما وقتی در مورد خواستههای خود سختگیری و انعطافناپذیری نشان میدهید و میگویید که اینها ضرورت مطلق هستند، باید و مجبورند که تحقق پیدا کنند، دو اتفاق میافتد. اول، این امکان وجود دارد که با اختلالات احساسی و عاطفی روبهرو شوید که آسیبپذیری شما در برابر اختلال احساسی و عاطفی افزایش مییابد، حتی اگر به آنچه میخواهید دست یافته باشید. دوم، وقتی باورهای سختگیرانه داشته باشید، به شکلی رفتار میکنید که به آنچه در زندگی میخواهید نتوانید دست پیدا کنید. همانطور که الگوی ما نشان میدهد، اضطراب تا حدود زیادی ناشی از باورهای انعطافناپذیر درباره تهدید است و وقتی مشوش هستید، بعید است که رفتاری سازنده داشته باشید. وقتی مشوش هستید به این میماند که مانند یک مرغ سرکنده به هر سمتی بدوید و نومیدانه بخواهید سری را که از دست دادهاید پیدا کنید. آیا مرغ سرکنده الگوی خوبی است که شما را تشویق کند تا اقدامات سازنده انجام بدهید؟ البته که نیست. اما اگر باورهای انعطافپذیر و نه سختگیرانه داشته باشید، احساسات منفی سالمی را تجربه میکنید. مثلا متأثر و اندوهگین میشوید که این نقطه مقابل اضطراب و افسردگی است و شما را تشویق میکند که واقعیت موقعیتی را که در آن قرار دارید بپذیرید و بعد قدمی از موقعیت ناخوشایند فاصله بگیرید و ببینیدکه چگونه میتوانید این موقعیت را اگر تغییریافتنی است تغییر دهید.
انسانهای مختلف امیال و آرزوهای متفاوت دارند و کار من نیست که به شما بگویم چه میل و آرزویی باید داشته باشید. برای مثال ممکن است شما میل به تصدیق شدن داشته باشید؛ ممکن است بخواهید به مقام و سمتهای بالا دست پیدا کنید؛ ممکن است میل داشته باشید که شرایط و اوضاع طبق خواسته شما باشد؛ ممکن است بخواهید که انصاف در دنیا حاکم شود و امثالهم. همه این خواستهها سالم هستند به شرط آنکه بعد از بیان این خواسته اما و اگری در کار نباشد. مثلا اگر میخواهید مورد مهر و عشق واقع شوید ممکن است بگویید میخواهم مورد مهر و عشق واقع شوم، اما الزامی در کار نیست که چنین اتفاقی بیفتد.
از اینرو اگر میخواهید از سلامت روانی برخوردار باشید، باید از امیال و خواستههایتان آگاه باشید. سعی کنید به خواستههایتان برسید و از موقعیتهایی که به شما اجازه نمیدهند امیال خود را دنبال نمایید به نحوی فاصله بگیرید. از آن گذشته اگر اجازه ندهید که این امیال و خواستهها به توقعات و بایدهای سختگیرانه و انعطافناپذیر تبدیل شوند، به لحاظ ذهنی و روانی در حالت سلامتی قرار خواهید گرفت. اما اگر اصرار داشته باشید که امیال و خواستههای خود را به شکل سختگیرانه و بیانعطاف درآورید، همیشه با ناراحتی ذهنی و روانی روبهرو خواهید شد.
به سه دلیل مهم فلسفههای متوقعانه و سختگیرانه شما غیرمنطقی است. اول، تا زمانی که فکر کنید حتماً باید به آنچه میخواهید برسید، آنگاه همانطور که الگو نشان میدهد نتایج ضعیف و فقیرانهای در زمینههای رفتاری و احساسی به دست میآورید. دوم، بایدهای سختگیرانه و بیانعطاف با واقعیت همخوانی ندارند. اما اگر درواقع قانونی در عالم هستی وجود داشت که میگفت شما باید به آنچه میخواهید برسید؛ دنیا باید براین اساس کار کند و آنچه را میخواهید به شما بدهد. از آنجایی که مشخص است هرگز چنین قانونی وجود ندارد، بایدهای متوقعانه و سختگیرانه غیرمنطقی هستند و با دنیا رابطهای ندارند. سوم اینکه توقعات و بایدها به لحاظ منطقی از ترجیحات سالم نشأت نمیگیرد. در این شرایط بهتر است این سؤال را از خود بپرسید: آیا دوست دارید که در همین لحظه ۱۰۰۰ پوند به شما داده شود؟ با احتمال زیاد جواب مثبت میدهید. اما آیا با منطق جور درمیآید که ۱۰۰۰ پوند به دامان شما بیفتد؟ آیا قرار است که به طور حتم چنین اتفاقی بیفتد؟ مسلماً نه. بنابراین بایدها غیرمنطقی هستند زیرا مطابق ترجیحات شما کار نمیکنند.»
حجم
۱۴۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۱۴۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود.