کتاب اصول و تکنیک های برقراری ارتباط موثر با دیگران

کتاب اصول و تکنیک های برقراری ارتباط موثر با دیگران نوشتهٔ قادر باستانی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب اصول و تکنیک های برقراری ارتباط موثر با دیگران

قادر باستانی در کتاب اصول و تکنیک های برقراری ارتباط موثر با دیگران تلاش کرده ابتدا مفهوم ارتباط را در چارچوب نظریهٔ منبع معنی تشریح کند و سپس مباحث ارتباطات میان‌فردی شامل ارتباط کلامی، ارتباط غیرکلامی، برخورد اول و ارتباط با خود را مطرح سازد. او در ادامه نیز اصول و تکنیک‌های کاربردی در خصوص اثرات مثبت‌اندیشی، الگوهای ارتباطی، خانواده مؤثر، ارتباط اداری مؤثر و مذاکره مؤثر را عنوان کرده است. در پایان کتاب نیز بحثی دربارهٔ طرح تکریم ارباب رجوع آورده‌ شده است. با توجه به نیاز اداره‌ها و سازمان‌های کشور به یک تحول بزرگ اداری در جهت مشتری‌مداری و توجه به ارباب رجوع و خدمت به مردم و مهرورزی با آنان، این فصل با مصوبات و مقررات سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در این زمینه سازگار شده است.

خواندن کتاب اصول و تکنیک های برقراری ارتباط موثر با دیگران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران آثار موفقیت و خودیاری و علاقه‌مندان به حوزهٔ کسب‌وکار پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب اصول و تکنیک های برقراری ارتباط موثر با دیگران

«انسان‌ها برای انجام دادن کارهای مختلف به یک رشته عادت‌ها خو گرفته‌اند. عادت‌ها اعمالی هستند که به طور ناخودآگاه از ما سر می‌زند. برای مثال دست به سینه بایستید و ببینید که کدام دست شما بر روی دست دیگر قرار دارد. حال دست‌ها را از هم باز کنید و جای آن‌ها را عوض نمایید و یک بار دیگر آن‌ها را بر روی دست دیگر و بر روی هم قرار دهید.

در این حالت، احساس شما غیرطبیعی است و تمایل دارید که برای دست به سینه ایستادن، به موقعیت قبلی که طبیعی بود، باز گردید. در واقع شما الگوی دست به سینه ایستادن را به ترتیب خاصی در ذهن ناخودآگاه خود پرورانده‌اید. طبیعی است که هر کسی می‌تواند هر کاری را به شیوه‌های مختلف انجام دهد. پس انسان در ارتباطات اجتماعی خود نیز از الگوی خاصی پیروی می‌کند و با رعایت آن الگو، احساس راحتی و آسودگی می‌نماید.

دانشمندان معتقدند شخصیت انسان به طور طبیعی با روش آزمون و خطا شکل می‌گیرد.

برای مثال آدمی یک الگوی رفتاری مانند «اجتماعی بودن» را می‌آزماید. اگر واکنشی دلخواه به دست آورد، آن را تکرار می‌کند و دیگر بار همان واکنش و رفتار متقابل را می‌ستاید. تکرار این عمل و عکس‌العمل، الگوی رفتاری وی را شکل می‌دهد و نهایتا به عادت تبدیل می‌شود.

هر عادت سرنخی برای پیش‌بینی رفتار در اختیار دیگران می‌گذارد. پس وقتی شما توان درک شخصیتی را پیدا کنید، واکنش احتمالی او را به مجموعه‌ای از محرک‌ها خواهید دانست. منبع معنی فرد نیز در شکل‌گیری شخصیتی وی مؤثر است.

اغلب مردم نقطه‌نظرهای تازه را با دقت و تأمل مرور و بررسی می‌کنند و حال آن که شماری دیگر، بدون ارزیابی، با قاطعیت از آن پیروی می‌کنند. برخی در برابر اوضاع و شرایط مبهم و ناآشنا، ترسو و بزدل هستند و گروهی جسور و بی باک. علت این امر آن است که قالب‌های فکری انسان در سال‌های نخستین حیات، تحت تأثیر تعلیم و تربیت، محیط و افراد برجسته زندگی از جمله همسالان و والدین و در جهت نوع خاصی از رفتار در منبع معنی او ثبت و ضبط می‌شود. با تکرار رفتاری خاص و واکنش مثبت اطرافیان، این رفتار نهایتا به طبیعت و خوی و سرشت مبدل می‌شود. به بیانی دیگر مردم به طور غیرارادی مترصدند تا در تمام طول عمر از الگوهای رفتاری که در سال‌های نخستین حیات در وجودشان پرورش یافته، پیروی کنند. گرچه این الگوها بخشی از وجود آن‌هاست، اما معمولاً از حیطه دید و تصور آن‌ها پنهان است»