کتاب سارتر که می نوشت
معرفی کتاب سارتر که می نوشت
کتاب سارتر که می نوشت نوشتهٔ بابک احمدی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب سارتر که می نوشت
حدود صد سال از تولد ژان پل سارتر و سی و خردهای سال از مرگ او، میگذرد. فیلسوفی که آیین اگزیستانسیالیسم با نام او همراه شده، نویسندهٔ تهوع و رمانهای دیگر، قصههای کوتاه، نمایشنامهها، زندگینامهها، و مقالههای ادبی و سیاسی، مبارزی فعال در جنبش مقاومت ضدفاشیستی در ایام اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم، و چهرهای مرکزی در مبارزه علیه نژادپرستی و اختناق در دهههای بعد، پایهگذار ماهنامهای فرهنگیو سیاسی که در نوع خود ازجمله مهمترین نشریات آن روزگار بود.
سارتر روشنفکر نامآور سدهٔ بیستم بود. در تاریخ فلسفه کمتر فیلسوفی را میتوان یافت که در طول زندگیاش آوازهای چنان بلند یافته باشد. او را در بیشتر کشورهای جهان میشناختند، آثارش به زبانهای گوناگون ترجمه میشدند، و در صدها هزار نسخه به فروش میرسیدند. او مهمترین متافیزیسین سوبژکتیویته، و واپسین اومانیست دانسته میشد. زندگی کولیوار، بیزاریاش از دنیا و اخلاق بورژوایی، خشونت کلام و تناقضهای پنهانناشدنی اندیشههایاش، زیبایی سرد و تلخی که میآفرید، لحن تحریکآمیزش وقتی از شکست حرف میزد، و تعهدش به آزادی و برابری، او را بیانگر دورانش کرده بود. شهرت آثار ادبیاش نیز کم از آوازهٔ کارهای فلسفی و فعالیتهای سیاسیاش نبود. آثاری چون تهوع، واژهها و درِ بسته از شاهکارهای ادبیات فرانسوی سدهٔ پیش دانسته میشوند. بسیاری از مقالههایاش دربارهٔ ادبیات و دیگر هنرها همچنان خواندنیاند. لحن جدلی برخی از آنها و شکوفایی خیالانگیز بعضی دیگر همتا ندارند. حتی نامههای خصوصی او که پس از مرگاش در دو جلد منتشر شدند قدرت قلم او را نمایان میکنند.
سارتر فیلسوفی رئالیست و اومانیست بود که نخست دربارهٔ پدیدارشناسی، هستیشناسی و اگزیستانسیالیسم نوشت و بعد برداشتی انتقادی و اومانیستی از مارکسیسم را پیش کشید. در پانزده سال آخر زندگیاش با رواج ساختارگرایی و پساساختارگرایی توجه به کار او کاهش یافت. به ظاهر، فلسفهٔ امروز به دلیل بحثهای تازهتر، از جمله مباحث پسامدرن و هرمنوتیک، از او دورتر هم شده است.
کتاب سارتر که می نوشت تحلیلی بر نوشتهها و اندیشههای سارتر است. فصلهای کتاب از این قرار هستند:
فصل یکم: سارتر در دنیا
فصل دوم: پدیدارشناسی و روانکاوی وجودی
فصل سوم: هستیشناسی پدیدارشناسانه
فصل چهارم: آزادی و گسترهٔ اخلاق
فصل پنجم: روشنفکر و کردار سیاسی
فصل ششم: نقد خرد دیالکتیکی
فصل هفتم: فقر نظریهٔ ادبی
فصل هشتم: آفرینش ادبی
خواندن کتاب سارتر که می نوشت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای فلسفه و ادبیات و دوستداران آثار سارتر پیشنهاد میکنیم.
درباره بابک احمدی
بابک احمدی در سال ۱۳۲۷ در تهران به دنیا آمد. او نویسنده، مترجم، منتقد هنری و پژوهشگری ایرانی است. احمدی یکی از پیشگامان نقد مدرنیته در ایران است. او در معرفی بسیاری از اندیشمندان و فیلسوفان غربی تلاش کرده و توانسته است جوانان علاقهمند به فلسفه را با اندیشههای مدرن و پسامدرن آشنا کند. کتابهای او از این قرار است:
آفرینش و آزادی، جستارهای هرمنوتیک و زیباییشناسی
از نشانههای تصویری تا متن
امید بازیافته، سینمای آندری تارکوفسکی
باد هر جا بخواهد میوزد، اندیشهها و فیلمهای روبر برسون
تصاویر دنیای خیالی، مقالههایی دربارهٔ سینما
چهار گزارش از تذکرةالاولیاء عطار
حقیقت و زیبایی، درسهای فلسفهٔ هنر
خاطرات ظلمت، دربارهٔ سه اندیشگر مکتب فرانکفورت
رسالهٔ تاریخ
ساختار و تأویل متن
ساختار و هرمنوتیک
سارتر که مینوشت
کتاب تردید
مارکس و سیاست مدرن
مدرنیته و اندیشهٔ انتقادی
معمای مدرنیته
واژهنامهٔ فلسفی مارکس
هایدگر و پرسش بنیادین
هایدگر و تاریخ هستی
کار روشنفکری
ترس و تنهایی: کوارتتهای شاستاکوویچ
موسیقیشناسی
آواز زمین: هشت جستار در تاریخ موسیقی
دگرگونی جهان: درآمدی به مانیفست حزب کمونیست
بخشی از کتاب سارتر که می نوشت
«در میان آثار کلاسیک تاریخ فلسفه نمونههایی که قدرتِ قلم نویسندگانشان را آشکار کنند کم نیستند. فیلسوفانی که در هنر نوشتن عقایدشان سرآمد دیگران شدند (چون افلاطون، اسپینوزا و هگل) به ندرت انواع دیگر بیان ادبی را میآزمودند. در میان فیلسوفان کمتر کسی به نگارش آثار ناب ادبی (از قبیل نمایشنامه، رمان و شعر) دست زد. افلاطون که به جای رسالهنویسی شکلی از ادبیات نمایشی یعنی «مکالمه» را برای بیان عقاید خویش به کار گرفته بود، نخستین فیلسوفی هم بود که از «جدال قدیمی میان فلسفه و شعر» سخن راند. او بود که شاعران را از آرمانشهری اخراج کرد که قرار بود در آن فیلسوفان حاکم شوند. نیچه تقابل افلاطون و هومر را اصیلترین شکل تضاد میدانست: «افلاطون این بزرگترین دشمن هنر که اروپا هرگز پرورانده است... رویاروی هومر: این است همستیزی کامل ناب -آن سو بیغشترین هواخواه «ماوراء»، بدگوی بزرگ زندگی، این سو یک) شاعر(خداساز به طبع، به طبعی زرّین». افلاطون بنا به منطقِ موضعاش باید آرزو میداشت که بتواند زبان ناب فلسفیای بیابد رها از آرایههای ادبی و شاعرانه، زبانی که مجازهای بیان بر آن حکم نرانند. اما نه فقط او به انجام این کار موفق نشد، بل شاعرانهترین زبان را برای فلسفه ابداع کرد. به گفتهٔ سر فیلیپ سیدنی «در میان تمامی فیلسوفان، افلاطون شاعرترین بود»، و به داوری شاعری چون شلی «افلاطون به خاطر حقیقت و شکوه خیالپروریها و نغمهپردازیهای زباناش، در اصل شاعر بود»، و ماتیو آرنولد با اشاره به شاعرانگی زبان افلاطون گفت که امیدوار است روزی بتواند این نکته را ثابت کند که «شعر واقعیت است و فلسفه پندار».
در دوران رنسانس، اراسموس، مور و ماکیاولی ادیب هم بودند. آخری نمایشنویس هم بود. فرنسیس بیکن و میشل دو مونتنی از جمله بزرگترین رسالهنویسان محسوب میشدند. در فلسفهٔ مدرن متفکرانی چون روسو، دیدرو و ولتر داستان و نمایشنامه نوشتند، و کیرکهگارد قصههای کوتاه اخلاقی به یادگار گذاشت، جان استوارت میل خودزندگینامهای خواندنی نوشت، و نیچه و هایدگر شعر سرودند. اما در کار بیشتر اینان همواره ایدهها و اندیشهها بر سبک ادبی چیره بود. از سوی دیگر شاعران و نویسندگانی چون گوته، والری، الیوت و بکت پیدا شدند که به فلسفه نزدیک شدند. اینان کوشیدند تا لحظهٔ تعادل میان ادبیات و فلسفه را بیابند، اما سبک ادبی جوشش اندیشههای فلسفیشان را تابع خود میکرد. جدال شعر و فلسفه در سدهٔ بیستم فیلسوفانی را به حرکت درآورد. پوزیتیویستهای منطقی در آرزوی یافتن زبانی ابژکتیو، تخصصی و متراکم در نیمهٔ نخست سدهٔ بیستم تا آنجا پیش رفتند که خود را آغازگران فلسفه به معنای راستین واژهٔ فلسفه دانستند. کارناپ حتی فلسفهٔ کلاسیک را به دلیل «زبان توصیفیاش» متافیزیکی خواند، و بارها نوشت که «آن زبان تغزلی و شاعرانه» به کار بیان دانستههای فلسفی نمیآید، و «متافیزیک آلوده به شعر» نقطهٔ مقابل علم و ضرورت بیان علمی در فلسفه است. حملهٔ او به هایدگر مشهور است، و با پاسخ نامستقیم هایدگر هم بسیاری آشنایند که: «باورِ دانشمندِ خشکاندیش که برتری علم را یقینی میداند، موجب خنده است». هایدگر نوشت که علم نیز وابسته به متافیزیک است، حتی اگر دانشمند این را نداند، یا خود را به نادانی بزند. فلسفه که برتر از علم است میتواند این بنیاد متافیزیکی را رد کند، و در این مسیر تنها نیست، چون شعر در کنار آن است.»
حجم
۶۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۸۰ صفحه
حجم
۶۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۸۰ صفحه