دانلود و خرید کتاب رامونای شجاع شجاع بورلی کلی یری ترجمه پروین علی پور
تصویر جلد کتاب رامونای شجاع شجاع

کتاب رامونای شجاع شجاع

معرفی کتاب رامونای شجاع شجاع

کتاب رامونای شجاع شجاع نوشتهٔ بورلی کلی یری و ترجمهٔ پروین علی پور و ویراستهٔ مژگان کلهر است. نشر افق این رمان کودک را منتشر کرده است. این رمان از مجموعهٔ «کتاب‌های فندق» این نشر است.

درباره کتاب رامونای شجاع شجاع

کتاب رامونای شجاع شجاع که با تصویرسازی‌های «آلن تایگرین» منتشر شده، روایتی از اتفاقی نو در زندگی «رامونا» است. او در این داستان با ترس را کنار بگذارد و از خودش شجاعت نشان دهد، اما این کار آن‌قدرها هم ساده نیست. رامونا باید با خیلی چیزها کنار بیاید؛ با تنها خوابیدن در اتاق خواب جدید و ترسناکش، با شغل جدید مادر و از همه مهمتر، با معلم جدیدی که درک نمی‌کند که رامونای کوچولو دارد برای بزرگ‌شدن سخت تلاش می‌کند. بورلی کلی یری این رمان کودک را در نُه فصل نگاشته و عنوان فصل‌ها عبارت است از «دردِسر در پارک»، «رازِ خانم کوییم‌بی»، «سوراخی در خانه»، «نخستین روزِ مدرسه»، «دعوا به خاطرِ جُغد»، «شبِ پدر و مادرها»، «تنها، در تاریکی»، «رامونا فحش می‌دهد!» و «دخترِ شجاع و نترسِ آقای کوییم‌بی».

خواندن کتاب رامونای شجاع شجاع را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کودکانی که به خواندن رمان علاقه دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب رامونای شجاع شجاع

«یک روز بئاتریس همان‌طور که ورقه‌ای را تکان تکان می‌داد و خوشحالی از سر و رویش می‌بارید، به خانه آمد. از قرار معلوم، آقای کاردوزا در امتحان مهارت‌های زبانی از شاگردانش خواسته بود برای پنج کلمهٔ مختلف، پنج مثال بزنند. بئاتریس برای کلمهٔ دلپذیر مثال زده بود: «پیک‌نیک، کلاس‌مان، آقای کاردوزا، خواندن و مدرسه.» آقای کاردوزا پس از صحیح کردن ورقهٔ بئاتریس، کنارِ اسم خودش نوشته بود: «متشکرم!» البته بئاتریس برای شوخی، اسم آقای کاردوزا را جزو مثال‌های کلمهٔ وحشتناک هم آورده بود! آقای کاردوزا هم با مداد قرمز، کنار اسمش نوشته بود: «دست شما درد نکند!» به هرحال، بئاتریس در آن امتحان، الف گرفته بود. امّا... هیچ‌وقت، هیچ‌وقت برای رامونا از این چیزهای خوب و بامزه پیش نیامده بود! در حالی‌که رامونا هر روز دور جمله‌های درست را در کتاب تمرینش دایره می‌کشید، حرفِ اول کلمات را تغییر می‌داد و کلمات تازه‌ای می‌ساخت و سعی می‌کرد به دادِ دیوی برسد؛ هرچند که دیوی در گروهِ دیگری بود.

بعد، یک روز بعدازظهر خانم گریگز به هر یک از شاگردان کلاسش، پاکتِ دربسته‌ای داد و گفت: «توی پاکت، کارنامه‌تان است که باید به خانه ببرید و به پدر و مادرتان بدهید.»

رامونا فوری تصمیم گرفت تا جایی‌که می‌تواند، اصلا کارنامه‌اش را به پدر و مادرش نشان ندهد! بنابراین، همین‌که به خانه رسید، پاکتش را تهِ کشو، زیرِ لباس راحتی‌های تابستانی‌اش پنهان کرد. بعد، کاغذ و مدادشمعی برداشت و پشت میز آشپزخانه نشست که نقاشی کند. روی هر ورق با مدادشمعی سیاه، طرحِ دقیق یک جانور را کشید: یک موش روی یک ورق، یک خرس روی ورق دیگر و یک لاک‌پشت روی ورق سوم. رامونا عاشق این بود که با مدادشمعی نقاشی بکشد. انگار رنگ‌های مدادشمعی، مشکلاتش را کم‌رنگ می‌کردند! به هرحال، پس از نقاشی دَه ورق، ماشین‌دوختِ پدرش را آورد، کاغذها را به هم منگنه کرد تا به صورت یک کتاب دربیاید. رامونا می‌توانست با کاغذ، مدادشمعی، منگنه و نوارچسب، یک عالمه چیز درست کند! مثلا می‌توانست برای روی مچ‌هایش بالِ زنبور درست کند، برای روی سرش تاج درست کند و یا برای صورتش ماسک کاغذی بسازد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۷۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۶۷۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۸۸,۰۰۰
تومان