دانلود و خرید کتاب احتمال عشق در نگاه اول جنیفر. ای اسمیت ترجمه سیده سمانه (سیمین) سیدی

معرفی کتاب احتمال عشق در نگاه اول

رمان «احتمال عشق در نگاه اول» نوشته جنیفر. ای اسمیت (-۱۹۸۰) کتابی است درباره‌ عشق، سرنوشت و امید، دوری و بخشش. همچنین، کتابی درباره‌ پیامدهای هر عمل؛ این‌که چطور یک اتفاق کوچک مانند از دست دادن پرواز، بابت ۴ دقیقه تأخیر، می‌تواند زندگی شما را متحول کند. در بخشی از داستان می‌خوانید: بلندگو اسم مسافری را که از پرواز جا مانده است اعلام می‌کند و هدلی نمی‌تواند جلوی این فکر را که دارد ذره‌ذره وارد مغزش می‌شود بگیرد: اگر خودش سوار هواپیما نشود چه اتفاقی می‌افتد؟ اما انگار پسر که جلویش راه می‌رود ذهنش را خوانده است، چون برمی‌گردد تا مطمئن شود که او هنوز آنجاست و هدلی می‌فهمد که برای داشتن این همراه ناخوانده باید ممنون باشد. آن‌ها یک ردیف از پنجره‌هایی را، که مشرف به باند فرودگاه هستند، پشت سر می‌گذارند؛ آن‌طرف پنجره‌ها، هواپیماها منظم و مرتب کنار هم قرار گرفته‌اند. هدلی حس می‌کند که قلبش از فکر اینکه باید خیلی زود سوار هواپیما شود، تندتر می‌زند. از بین همه فضاهای تنگ و بسته بی‌انتهایی که در گوشه و کنار پنهان و آشکار دنیا وجود دارد، هیچ‌چیز نمی‌تواند به اندازه منظره یک هواپیما او را به لرزه بیندازد.
sajted
۱۳۹۶/۰۸/۱۷

مطالعه این کتاب رو به همه دوستان پیشنهاد میکنم... واقعا زیبا و دلنشین از دست ندید

سیّد جواد
۱۳۹۶/۰۸/۱۵

دوستانی که باسواد هستند، زبان خارجی بلدن و عقده ای هم نیستن، بیان نظر بدن که ترجمه خوبه یا نه؟ بخریم یا نخریم؟ اگه خریدیم بخونیم یا نخونیم؟

زهرا۵۸
۱۳۹۸/۰۶/۲۲

بنظرمن، کتاب قشنگی بود با ترجمه ای روان؛ بعضی داستانها رونده هستند مثل رود ،تو رو هم با داستان می بره به فضا تا پایان ماجرا کلافگی هدلی برای پیداکردن کلیسا، لج درار بود انگار بی سواده و در بیابان؛ بدون

- بیشتر
Mahsima
۱۳۹۸/۰۸/۲۹

من این کتاب رو خیلی دوست داشتم درسته داستان کلیشه ای بود و پایان ماجرا قابل حدس،اما سیر داستان خیلی روان و دلنشین بود کاملا تینیجری اما من لذت بردم ترجمه هم خوب بود.

ali
۱۳۹۸/۰۶/۱۲

وقتی داستان کشش نداره مجبور نیستیم کشش بدیم😩😩 از اینکه راوی سوم شخص بود حالم گرفته شد😖😖😖 ولی یه خوبی داشت اینکه کوتاه بود و زیاد وقت نگرفت

sasha
۱۳۹۶/۱۱/۳۰

خیلی داستان تکراری ای داشت !

زهره
۱۳۹۶/۰۸/۱۵

من کتاب قبلی نویسنده بنام جغرافیای من و تو رو خوندم و دوست داشتم. فکر کنم این بار هم قهرمانان داستان نوجوانان ۱۷ و ۱۸ ساله باشند که درگیر موقعیت عاطفی و خانوادگی میشوند. کتاب قبلیش که کاملا قابل همذاتپنداری و

- بیشتر
کتاب باز
۱۳۹۹/۰۱/۲۴

قبول دارم که یک خورده کلیشه ای بود ولی خوندنش خیلی خیلی خیلی لذت داشت.❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

fateme
۱۳۹۹/۰۱/۲۳

خیلی معمولی

Niloo-Beast
۱۳۹۷/۰۶/۰۳

معمولی... تکراری... کلیشه ای... قابل پیش بینی... بدن جذابیت‌ و هیجان و ... نوجوانانه و شاید مناسب زیر هفده سال... از انتشارات کوله پشتی انتظار بیشتری داشتم...

چقدر دلش برای او تنگ شده
"بوی جوی مولیان"
آیا ممکن است که هیچ‌وقت آدم مورد علاقه‌ات را نشناسی _ و حتی ندانی که چنین آدمی وجود دارد _ تا وقتی که ناگهان پیدایش کنی؟
ka'mya'b
همیشه بین سوختگی و سوزش، بین درد و فهم درد فاصله‌ای هست.
ka'mya'b
«شنیدی که می‌گن اگه چیزی رو دوست داری، رهاش کن.»
ka'mya'b
درست پنجاه‌ودو سال می‌شه که با همیم.» اولیور می‌گوید: «وای! خیلی عجیبه!» پیرزن چشمکی می‌زند و می‌گوید: «اما از نظر من عجیب نیست، وقتی آدم مناسب رو پیدا کنی، همه‌چیز درست می‌شه.»
Emma
«هیچ‌کس در این دنیا بی‌فایده نیست، چراکه بارِ روی دوش دیگری را سبک‌تر می‌کند.»
ka'mya'b
«روزهایی در زندگی هست که ارزش زندگی دارد و نیز روزهایی که ارزشی جز مرگ ندارد.»
Emma
وقتی به آخر راه می‌رسی، بیشتر از آنکه چیزهایی که عوض شده‌اند دلت را بشکنند، نشانه‌های آشنا هستند که گذشته‌ها را به یادت می‌آورند و آزارت می‌دهند.
rezghkhah
انگار خیلی ساده‌تر بود که چیزی را کاملاً از نو شروع کنی تا اینکه بخواهی همه‌ی چیزها را مثل گذشته درست کنی.
ka'mya'b
«شادی و آرامش، آرایشگرانی زبردست‌اند.»
ka'mya'b
عشق قرار نیست منطقی باشد. عشق یه چیز کاملاً غیرمنطقیه.»
ka'mya'b
حالا می‌تواند بفهمد که دقیقه‌ها چقدر ساده به ساعت‌ها تبدیل می‌شوند و بعد ماه‌ها چقدر سریع جایشان را به سال‌ها می‌دهند و او چقدر به از دست دادن چیزی بسیار مهم در برابر حرکت بی‌امان زمان نزدیک است.
ka'mya'b
روزی کسی به او گفت برای محاسبه اینکه چقدر طول می‌کشد شخصی را فراموش کنی، فرمولی وجود دارد که برابر با نصف مدتی است که با او بوده‌ای. هدلی به دقیق‌بودن این فرمول شک دارد؛ محاسبه‌ای این‌قدر ساده برای چیزی به پیچیدگی دل‌شکستن.
ka'mya'b
داشتن هیچ‌چیز خیلی سخت است و داشتن همه‌چیز غیرممکن.
ka'mya'b
«فکر می‌کنم همه‌چیز به نظرگاه ما بستگی داره.»
ka'mya'b
اگه واقعاً قصد کاری رو داشته باشی، لازم نیست اثباتش کنی
ka'mya'b
آیا ممکن است که هیچ‌وقت آدم مورد علاقه‌ات را نشناسی _ و حتی ندانی که چنین آدمی وجود دارد _ تا وقتی که ناگهان پیدایش کنی؟
Sa
«می‌دونستی افرادی که توی فرودگاه‌ها با هم آشنا می‌شن، به نسبت افرادی که توی هر جای دیگه با هم آشنا می‌شن، هفتادودو درصد بیشتر ممکنه که عاشق هم بشن؟» هدلی سرش را روی شانه او می‌گذارد و می‌گوید: «تو خیلی بامزه‌ای! تابه‌حال کسی این رو بهت گفته؟» اولیور خنده‌کنان می‌گوید: «بله، خودِ تو. امروز هزاربار همین رو گفتی.» هدلی به ساعت دورطلایی آن‌طرف سالن نگاهی می‌اندازد و می‌گوید: «خُب، امروز دیگه داره تموم می‌شه. فقط چهار دقیقه مونده. ساعت۱۱:۵۶ دقیقه‌ست.» «یعنی اینکه ما بیست‌وچهار ساعت پیش با هم آشنا شدیم.» «اما انگار خیلی بیشتر از این‌ها بوده!» اولیور لبخندی می‌زند و می‌گوید: «می‌دونستی افرادی که ظرف بیست‌وچهار ساعت همدیگه رو حداقل سه‌بار توی سه جای مختلف دیده باشند، با احتمال نودوهشت درصد دوباره همدیگه رو می‌بینن؟» اما این‌بار هدلی به خودش زحمت نمی‌دهد که حرف او را اصلاح کند، فقط همین یک‌بار است که دوست دارد باور کند که اولیور درست می‌گوید.
زهرا
«می‌دونستی افرادی که ظرف بیست‌وچهار ساعت همدیگه رو حداقل سه‌بار توی سه جای مختلف دیده باشند، با احتمال نودوهشت درصد دوباره همدیگه رو می‌بینن؟»
ka'mya'b
«هر کسی نمی‌تونه تا پنجاه‌ودو سال دووم بیاره، اما اگه کسی بتونه، دیگه اصلاً مهم نیست که یه روزی جلوی این‌همه آدم وایساده باشه و همچین قولی داده باشه. مهم اینه که کسی رو داشته باشی که همیشه کنارت بمونه؛ حتی وقتی همه‌چیز افتضاح باشه.»
ka'mya'b

حجم

۱۹۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۲۹ صفحه

حجم

۱۹۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۲۹ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
۳۴,۶۵۰
۳۰%
تومان