کتاب موهبت کامل نبودن
معرفی کتاب موهبت کامل نبودن
کتاب موهبت کامل نبودن اثری از برنه براون نویسنده و استاد دانشگاه آمریکایی است. ایدهی اصلی براون در نوشتن این کتاب پذریش خود واقعی و دوری از کمالگراییِ مضر است. او با ارائهی ده راهکار مشخص به خوانندگان کمک میکند با پذیرش و دوست داشتن خود به شادی برسند و از تلههای ناامیدی و رکود رها شوند. موهبت کامل نبودن در سال ۲۰۱۰ منتشر و با استقبالی چشمگیر مواجه شد.
انتشارات صابرین این اثر را با ترجمهی اکرم اکرمی روانهی بازار کرده است.
دربارهی کتاب موهبت کامل نبودن
کتاب موهبت کامل نبودن (The gifts of imperfection) کتابی در حوزهی خودیاری از برنه براون پژوهشگر و نویسندهی آمریکایی است. این کتاب برآمده از سالها پژوهش براون در حوزهی شجاعت، شرمساری و آسیبپذیری است. اساس کتاب بر پذیرش خود و عبور از موانع رسیدن این هدف است. براون علاوهبر شرح زندگی مطلوب و شاد با زبانی روان، راهکارهایی عملی را برای رسیدن به این هدف مهم و سعادتبخش مطرح کرده است. اکرم اکرمی کتاب موهبت کامل نبودن را به زبان فارسی برگردانده و انتشارات صابرین آن را منتشر کرده است.
کتاب موهبت کامل نبودن حاصل آشکار شدن حقایقی بر نویسنده پس از سالها پژوهش است. حقایقی که دریافتِ آنها به مثابه بیداری از خوابی سنگین است. خوابی که بیداری از آن سخت است چون به طیف مختلف و وسیعی از انسانها در دورههای متفاوت و با نژادهای گوناگون و سطح آگاهی ناهمگون، در پوشاندن ضعفهایشان کمک کرده است. حاصل این تعمقات که بهتعبیر براون مثل پتکی بر سرش وارد شده، میتواند بسیاری از انسانها را از خواب سنگین کمالگرایی و عیبپوشی جعلی بیدار کند. بیداری از این خواب شیرین و پذیرش ضعفهایی که سالها از چشم خود پنهانشان کردهایم سهل نیست، اما بهقول براون از تحمل هزینهی نادیدهگرفتنشان آسانتر است؛ «پذیرش داستان زندگیمان میتواند دشوار باشد اما نه مشکلتر از اینکه یک عمر بخواهیم از آن فرار کنیم. پذیرش ضعفها و آسیبپذیریها مخاطرهآمیز است، اما نه زیانبارتر از اینکه از عشق، احساس تعلق و شادی چشم بپوشیم، چراکه چشمپوشی از این سه، ما را بیش از هر زمانی آسیبپذیر میسازد».
براون که سابقهی سالها پژوهش و کار علمی دارد، آنگونه که اشاره شد در جریان همین پژوهشها به نقطهی عطف زندگی کاری و شخصی خود رسید؛ زمانیکه در جریان تحقیقاتش با افرادی مواجه شد که با عمدهی کسانی که دیده بود و مصاحبه کرده بود، تفاوت داشتند. براون آنها را افرادی بسیار درگیر با زندگی توصیف کرده است که لحن سخن گفتنشان از اصالت عشق و احساس تعلق، بهکلی با آنچه در ذهن داشت، متفاوت بود. این اشخاص متفاوت که پرتویی نو در زندگی براون افکندند، استادان معنوی یا بزرگان اهل مراقبه نبودند، تنها کسانی بودند که به قدرتی ناشی از پذیرش آسیبپذیری و کامل نبودن خود دست یافته بودند. این پذیرش ضعف و کنار آمدن با حقیقت کامل نبودن را براون «بیداری معنوی» خوانده است. او حاصل بیداری معنوی را رسیدن به شیوهی جدیدی از حیات بهنام «زندگی باتماموجود» میداند. شیوهای که انسان را بهجای سرخوشیهای مصنوعی و موقتی و یا افسردگی و تقلا برای فرار از واقعیت به شادی اصیل و با دوام میرساند. ما برای رسیدن به پاسخ پرسشهای بنیادینمان، روبهروشدن با حقیقت کامل نبودنمان و دستیابی به زندگی مطلوب، نیاز به توشهای داریم که از سه بخش تشکیل شده است: شجاعت، شفقت و پیوند. برای رسیدن به این سه نیاز نیست ابرقهرمان باشیم، کافیست آنها را تمرین کنیم. براون این سه ابزار مهم و راه رسیدن به آن را با جزئیاتی ملموس در کتاب موهبت کامل نبودن توضیح داده است.
برنه براون پس از تبیین هدفش در نوشتن کتاب موهبت کامل نبودن و مطرح کردن نوعی از زندگی که آن را «زندگی باتماموجود»، از موانع رسیدن به این هدف سخن گفته است. او که سالها در رابطه با احساساتی همچون شرم و ترس تحقیق کرده است، موانع رسیدن به زندگی باتماموجود را در پروبالدادن چنین احساساتی میبیند؛ براون بهنقل از طرفداران یونگ شرم را باتلاق روح میداند. او بخش مهمی از تمرکز خود را در بخش موانع راه به این باتلاق خطرناک اختصاص داده است. از نظر براون شرم احساسی است که همه از آن برخوردارند، از صحبت کردن از آن میترسند و جالب اینکه هر چه کمتر دربارهی آن صحبت کنیم، بیشتر تحت سلطهی آن قرار میگیریم. انسانهایی از تابآوری بالا در برابر شرم برخوردارند که شرم را میشناسند، نسبت به القائاتی که نقص را همارز بیکفایتی میداند هشیارند، دربارهی شرم و احساس خود آگاهانه حرف میزنند و آن را با افرادی مورد اطمینان مطرح میکنند. توجه رنه براون به تمام وجوه شرم و راهکارهای مقابله با آن نقطهی قوت این بخش از کتاب موهبت کامل نبودن است.
براون در نهایت راهکارهای دهگانهی خود را برای رسیدن به اهداف کتاب در دستیابی به زندگی شاد و روبهرشد بر اساس پذیرش نقاط ضعف و دوست داشتن خود، توضیح داده است. او در طرح راهکارهایش از کلیگویی پرهیز کرده است. راهکارهای پیشنهادی او شامل جزئیاتی روشن است که در بیان آنها از تجربههای خود در ارتباط با مخاطبانش بهره گرفته است. براون با تاکیدی ویژه بر تمرین در ساختن عادات مفید و نجاتبخش، از پرورش روحیهی تابآوری، رها کردن کمالگرایی، رها کردن مقایسه، پرورش بازی و استراحت برای رها کردن فرسودگی و بازدهی و راهکارهایی اینچنین برای رسیدن به زندگی اصیل و «باتماموجود» سخن به میان آورده است.
کتاب موهبت کامل نبودن پس از انتشار در ۲۷ اوت سال ۲۰۱۰ با استقبال گستردهی مخاطبان همراه شد. این کتاب که به چندین زبان ترجمه شده است، تحسین بسیاری منتقدان را برانگیخته و توانسته مرورهای مثبتی نیز دریافت کند. از آنجمله میتوان توصیف به آمازون از کتاب با عبارت «اثری کلاسیک در ژانر خودیاری» اشاره کرد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب موهبت کامل نبودن را به علاقهمندان کتابهای خودیاری و توسعهی فردی پیشنهاد میکنیم. کسانی که از کمالگرایی و موانع آن در راه حرکت روبهجلوی خود رنج میبرند، از خواندن این کتاب بهرهی بسیار خواهند برد.
چرا باید کتاب موهبت کامل نبودن را بخوانیم؟
بسیاری از ما از کمالگرایی رنج میبریم. خواندن کتاب موهبت کامل نبودن به کسانی که در زندگی از کمالگرایی رنج میبرند و پذیرش ضعفها و نقصها برایشان دشوار است، کمک میکند گرههای زندگیشان را باز کنند.
دربارهی برنه براون
برنه براون، نویسنده، استاد دانشگاه، پژوهشگر و سخنران آمریکایی است. او در هجدهم نوامبر سال ۱۹۶۵ در سن آنتونیوی تگزاس به دنیا آمد. پدرش چارلز آرتور براون و مادرش کازاندرا رادین راجرز او را در کلیسای اسقفی غسل تعمید دادند. برنه براون بزرگترین فرزند از میان چهار فرزند خانوادهی براون است. او تحصیلاتش را در مقطع لیسانس و رشتهی مددکاری اجتماعی در سال ۱۹۹۵ و در دانشگاه تگزاس آستین به پایان رساند. براون تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی ارشد در همین رشته ادامه داد و در سال ۱۹۹۶ در این مقطع فارغالتحصیل شد. او مدرک دکترایش را در رشتهی فلسفهی مددکاری اجتماعی از دانشگاه هیوستون در سال ۲۰۰۲ دریافت کرد.
براون تاکنون پژوهش در حوزههای گوناگونی مثل شجاعت، شرم، آسیبپذیری، همدلی، رهبری و نقش آن در روابط انسانی را آزموده است. او بخش عمدهای از تحقیقات علمی خود را در دانشگاه هیوستون انجام داده است. یکی از مهمترین اتفاقات زندگی براون، سخنرانی او با عنوان «قدرت آسیبپذیری» در مجموعهی جهانی تد است. این سخنرانی که در سال ۲۰۱۰ اجرا شد، به یکی از پنج سخنرانی پربازدید تد با بیش از ۴۲ میلیون بازدیدکننده تبدیل شد. دومین سخنرانی مهم براون در سال ۲۰۱۰ نیز که با توصیف او از تغییر زندگیاش پس از اولین سخنرانی آغاز شد، به رابطهی بین شرم و آسیبپذیری اختصاص پیدا کرد. این سخنرانی هم استقبالی چشمگیر برانگیخت و میلیونها نفر از ویدیوی آن بازدید کردند.
برنه براون از سال ۲۰۲۰ شروع به نوشتن و انتشار کتاب کرد. آثار مکتوب براون نظر بسیاری از خوانندگان را جلب کرد و در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرار گرفت. کتاب موهبت کامل نبودن براون که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، حضور او را بهعنوان نویسندهای توانا تثبیت کرد. «جرئت بسیار»، «شجاعانه رهبری کن»، «شجاعت در بیابان»، «با اقتدار برخاستن» و «اطلس دل» نام دیگر کتابهای منتشرشده از براون است. او همچنین از سال ۲۰۱۰ دو پادکست را اجرا کرده است. این پادکستها در قالب مصاحبهی براون با مهمانان و یا صحبتهای او برای شنوندگان اجرا میشود. براون مدیرعامل مجموعهی «راه شجاعت» است، مجموعهای که در آن برای شرکتکنندگان دورههایی با موضوع آسیبپذیری، شجاعت و شرم برگزار میشود. رنه براون اکنون بههمراه همسرش دکتر اسیتو آلی و دو فرزندش در هیوستون تگزاش زندگی میکند.
بخشی از کتاب موهبت کامل نبودن
«بارها در طول مصاحبههایم با افرادی که مقابلم نشسته بودند، احساس بیگانگی میکردم. خود را مانند ملاقاتکنندهای میدیدم که سعی دارد عادات و رسوم افرادی را درک کند که زندگی آنها تفاوتی باورنکردنی با زندگی خودش دارد. گاه لحظههای عذابآوری پیش میآمد که نمیتوانستم درک کنم، آنها، یعنی افرادی که باتماموجود زندگی میکردند، چه کاری انجام میدهند و چرا آن را انجام میدهند؟ گاه مفاهیم آنها آنقدر برایم ناآشنا بود که نمیتوانستم نامی برای آن پیدا کنم.
یادم میآید یکبار به یکی از همکارانم گفتم: «این عده بیجهت عمرشان را به باد میدهند.» دوستم خندید و گفت: «بیجهت، چطور؟»
شانههایم را بالا انداختم و گفتم: «نمیدانم. برای خودشان تفریح میکنند و... نمیدانم شما اسمش را چه میگذارید. با وقتگذرانی خودشان را سرگرم میکنند.»
او که کمی گیج شده بود پرسید: «منظورت چه جور تفریحی است؟ منظورت ورزش، کارهای دستی یا سرگرمیهای این طوری است؟»
گفتم: «آره، یک چیزی تو همین مایهها. باید کمی بیشتر پرسوجو کنم.»
حالا که به یاد گفتوگوی آن روز میافتم، به خود میگویم که چطور آنچه را میدیدم نمیفهمیدم؟ آیا علتش این نبود که این مفهوم اصلاً در زندگی من جایی نداشت؟
بله این مفهوم بازی بود. یکی از اجزای مهم زندگی باتماموجود، بازی است! بعد که دقت کردم دیدم بچههای خود من هم همان بازیهای لذتبخش را دارند.
بررسی درباره مفهوم بازی شروع مسیری ناهموار بود. بعد از مدتها بیراهه رفتن به کاری از دکتر استوارت براون برخوردم. دکتر براون یک روانشناس، پژوهشگر بالینی و پایهگذار مؤسسه ملی بازی است. او همچنین کتابی تحت این عنوان دارد: بازی: تأثیر آن در شکلگیری مغز، پرورش قوه تخیل و کنکاش روح.
دکتر براون با تکیه بر پژوهشهای خود و نیز پیشرفتهای اخیر در بیولوژی، روانشناسی و علم عصبشناسی توضیح میدهد که چگونه بازی مغز ما را شکل میدهد، به تقویت همدلی کمک میکند، درک گروههای اجتماعی پیچیده را تسهیل میکند و علاوهبراین، خود هسته اصلی خلاقیت و نوآوری است.
شاید بپرسید علت ذکر استراحت در عنوان این بخش چیست؟ در جواب باید بگویم پس از تحقیق درباره بازی دریافتهام که استراحت نیز مانند بازی برای سلامت و عملکرد بهینه ما ضروری است.
البته اگر شما هم مثل من باشید خواهید پرسید که منظور از بازی دقیقا چیست؟ دکتر براون هفت ویژگی برای بازی بر میشمارد. اولین ویژگی این است که بازی ظاهرا رفتاری بیهدف است، یعنی همان بازی برای بازی. ما بازی میکنیم چون لذتبخش است و دوست داریم.
باید بگویم درگیری من، بهعنوان پژوهشگر شرم، با موضوع بازی از همینجا شروع میشود. در فرهنگ امروزی که احساس ارزشمندی با میزان تولید خالص ما سنجیده میشود، وقت گذاشتن برای فعالیتهای بیهدف کاری نادر است. در واقع مشغولیت به این فعالیتها اکثر ما را دچار اضطراب میکند.
فهرست کارهای ضروری ما آنقدر بلندبالا و سنگین است که صِرف فکر کردن به کاری نامرتبط با آن، ما را مضطرب و نگران میکند. همواره مقدار زیادی کار ناتمام داریم که باید به پایان برسند. دیگر وقتی برای بازی یللی تللّی نداریم!
بحث براون این است که بازی گزینهای نیست که از میان گزینههای دیگر به دلخواه انتخاب شود یا نشود. به نظر او نقطه مقابل بازی کار نیست بلکه افسردگی است و توجه به نیاز زیستی ما برای بازی میتواند کار ما را دگرگون سازد. بازی، هیجان و طراوت را به کار باز میگرداند، به ما کمک میکند با مشکلات روبهرو شویم، احساس نشاط کنیم و مهارت خود را ارتقاء دهیم. علاوهبراین، بازی شرط لازم برای خلاقیت است. از همه مهمتر اینکه بازیِ حقیقی که برخاسته از تمایلات و نیازهای درونی ماست، تنها راه کسب رضایت و شادی پایدار در کار است و در بلندمدت، کار بدون بازی، مفید واقع نمیشود.»
حجم
۱۳۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۵ صفحه
حجم
۱۳۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۵ صفحه
نظرات کاربران
کمال طلبی منفی ... من شانس داشتم که خیلی زود فهمیدم یک جای کار ایراد دارد!مشخص است که فقط استانداردهای بالا داشتن نیست که تو را موفق میکند. بلکه باید به موقع به بعضی مطالب نه گفت و به بعضی مطالب
این کتاب جز کتاب های موردعلاقه ام شد و میخوام هر فصل از سال دوباره بخونمش. این کتاب فراتر از یک کتاب خودیاری هست بلکه آغاز سفری به نام اصالت هست و به مباحث بنیادین و مهمی برای زندگی کردن
کاملا خلاف چیزی که فکر میکردم! مدت ها بود تعریف این کتاب رو شنیده بودم و با توجه به اینکه درخصوص کمال گرایی به مشکل برخوردم رفتم سراغش. در وهله اول چیزی که خوندن کتاب رو برام خیلی دشوار کرد
کتاب «موهبت کاملنبودن» تلاش میکند ما را با خودمان آشتی دهد و به ما بیاموزد که چگونه عشقورزیدن به خود را در زندگیمان نهادینه کنیم. * بحران ناشی از کمالگرایی و خود را به دست فراموشی سپردن، روح آدمی را آزار
بر خلاف عنوان جذابش محتوا اونقدرها چنگی به دل نمیزنه. کل نکات مفید شاید تو 30 صفحه جا بشه و بقیه شاخ و برگه. نویسنده (محقق) از تجربه های شخصی خودش میگه و راه حل هایی که براش مفید بوده. علاوه
(۵-۱۰-[۸۶]) به نظرم این کتاب بیشتر به درد کسایی میخوره که میخوان تغییراتی در نحوه و سبک زندگیشون به وجود بیارن؛ محتواش زیاد در مورد کمال گرایی نیست و فقط در بعضی از بخش ها بهش اشاره شده، راهکار هایی هم
چرا قیمت رو از 5 تومن کردین 10 تومن😐😐😐من الان خواستم بخرم پشیمون شدم
این کتاب روی اصالت شخصیت شما تکیه میکنه و کمکتون میکنه که فارغ از اینکه جامعه، فرهنگ، تبلیغات و... میخوان شما رو چه مدلی بار بیارن، خودتون باشین، راهکارهای کتاب جنبه ی عملی داره و میتونین همزمان با خوندن کتاب
این کتاب فوق العاده است! حتماً بعد از خوندنش نسبت به خودتون حس بهتری پیدا میکنید. من جدا احساس میکنم اعتماد به نفسم خیلی بیشتر از قبل شده. نوع روایت نویسنده اصلا خشک و کسلکننده نیست و خاطراتی که از
این کتاب جزو پرفروش ترین های آمازون بوده. البته من زبان اصلیش رو خوندم نظری راجع به ترجمه ندارم. ولی یکی از بهترین کتاب هایی بود که تو زندگیم خوندم. نویسنده اول تاثیرات محیط و روحی رو تو کمال گرا