کتاب خبرگی در مهارت های درونی روان درمانی
معرفی کتاب خبرگی در مهارت های درونی روان درمانی
کتاب خبرگی در مهارت های درونی روان درمانی نوشتهٔ تونی رومنیر و ترجمهٔ علی فیضی و عاطفه محمدصادق و مسعود اسدی است و انتشارات ابن سینا آن را منتشر کرده است. این کتاب راهنمای تمرین عامدانه در مهارتهای درونی رواندرمانی است.
درباره کتاب خبرگی در مهارت های درونی روان درمانی
تونی رومنیر از معدود افرادی است که برای توسعهٔ فناوریهای رواندرمانی تلاش کرده است. کتاب خبرگی در مهارت های درونی روان درمانی به عنوان گامی پیشرو تلاشهای وی را در این زمینه گزارش میکند. این راهنما مانند اکثر تمرینهای عامدانه، دستورالعملهایی را برای بهبود بخشیدن به زیرمجموعهٔ خاصی از صلاحیتهای درمانگران فراهم آورده است. در تمرین عامدانهٔ رواندرمانی، صلاحیتهایی در درمانگران تقویت میشود که مرتبط با هماهنگی و درگیرشدن با درمانجو در زمانهایی است که درمانگر احساس ناخوشایندی را نسبت به درمانجو یا موقعیت تجربه میکند. این احساسات ناخوشایند بسته به چارچوب نظری درمانگر، در قالب اصطلاحاتی مثل انتقال متقابل یا شاید واکنشپذیری توصیف میشود که حوزهٔ رواندرمانی تاکنون نتوانسته به روشهای سازگار و باثباتی آن را حلوفصل کند. معمولاً زمانی به این نارضایتیهای درمانگر پرداخته میشود که ناظر بالینی با درجات مختلفی از اثربخشی به کارآموز کمک میکند موقعیت و دلایل آن را شناسایی کرده و سپس واکنشهای خود را مدیریت کند. گاهی ناظر بالینی در پاسخ به این نیازهای کارآموز به سمت آسیبشناسی واکنشهای وی تغییر مسیر داده یا در تلهٔ درمانگری کردن برای کارآموز گرفتار میشود.
کتاب خبرگی در مهارت های درونی روان درمانی که مانند راهنماست، نهتنها تجارب درمانگر را قاعدهمند میسازد، بلکه برای حل آنها سازوکاری را نیز نشان میدهد. مانند اکثر تمرینهای عامدانه، مؤثر واقعشدن تمرینها نیازمند کار و تلاش زیاد است. بااینحال، رومنیر مراحل کار را کاملاً روشن و قابل مدیریت بیان کرده است. بهعلاوه این فرایند ذاتاً جذاب و خوشایند است.
شیوهٔ نوشتاری جذاب و زنده این راهنما از دیگر عوامل کمککنندهٔ آن است. داستانهای رومنیر در مورد یادگیری صخرهنوردی، خلبانی، هواپیما و راندن اتوبوس گردشگری نهتنها باعث صمیمیت خواننده با نویسنده میشود بلکه به طور مؤثری نکات موردنظر او را قابلدرک میکند.
تونی رومنیر راهنمای خلاقانه و مهمی را نوشته است.
در بخش اول راهنما، منطق و تحقیقاتی که مبنای برنامهٔ آموزش تمرین عامدانه است بررسی میشوند.
- فصل ۱: معرفی: این فصل محدودیتهای آموزش فعلی رواندرمانی را مشخص و منطق استفاده از تمرین عامدانه را عنوان میکند تا در مهارتهای درونی رواندرمانی خبره شوید و ظرفیت روانی خود را افزایش دهید.
- فصل ۲: نمونهٔ موردی: این فصل مزایای تمرین عامدانه را به کمک نمونهٔ موردی به شما نشان میدهد.
- فصل ۳: ظرفیت روانی: این فصل شما را به عمق مفهوم ظرفیت روانی میبرد و با ارائهٔ مثالهایی نشان میدهد که این ظرفیت چطور میتواند برای کار بالینی شما مفید واقع شود یا آن را محدود کند.
- فصل ۴: محرکهایی برای تمرین عامدانه: این فصل اهمیت شناسایی محرکهای مناسب برای تمرین عامدانه رواندرمانی شما را بررسی میکند.
- فصل ۵: اصول آموزش: این فصل اصول و رهنمودهایی که در این راهنما معرفی میشود؛ از جمله اهمیت مرزهای شخصی و مناسب را مرور میکند.
- فصل ۶: آموزش ایمن: این فصل ابزارهایی را در اختیار شما قرار میدهد تا اطمینان بیابید که تمرین عامدانه روشی قابلاطمینان و سودمند است.
خواندن کتاب خبرگی در مهارت های درونی روان درمانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
استادان و دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی و کارآموزی از ابزار آموزشی که این راهنما در اختیار آنها قرار میدهد و تا پیش از این سرسری گرفته شده است استفاده خواهند کرد. مربیان، این راهنما را در کمک به درمانگران مجرب مفید خواهند یافت. بهعلاوه این راهنما برای درمانگرانی که میخواهند بهتنهایی روی بهبود ظرفیت روانی خود کار کنند سودمند خواهد بود. این کتاب تجربهای هیجانانگیز است.
بخشی از کتاب خبرگی در مهارت های درونی روان درمانی
«من کارگاههای تمرین عامدانه را در سراسر دنیا در زمینهٔ مهارتهای درونی و ظرفیت روانی درمانگران اجرا میکنم. شرکتکنندگانی که تازه با ایدهٔ ظرفیت روانی آشنا شدهاند اغلب میپرسند تمرین عامدانه چطور به من کمک میکند که در رابطه با درمانجویانم اثربخشتر باشم؟ برای پاسخ به این سؤال اجازه دهید درمانجوی دشواری که چند سال پیش داشتم را مثال بزنم.
درمانجوی من مردی در اوایل بیستسالگی بود. اخیراً از کارش اخراج شده بود و دنبال کار جدیدی میگشت. او درگیر افسردگی بود و افکار خودکشیاش شروع شده بودند. هدف وی از درمان، بهبود خلق و روحیهاش بود تا بتواند جای جدیدی استخدام شود.
من و درمانجو رابطهٔ کاری خوبی در جلسات ابتدایی برقرار کردیم. بااینحال علیرغم تمام تلاشهایم، او بهبود پیدا نمیکرد. بعد از گذشت چند هفته خلق او به تدریج بدتر و از نظر اجتماعی منزویتر شد. نرمافزار نظارت بر نتیجه نشان داد که وی در معرض بدتر شدن و احتمال خودکشی است. با رضایت درمانجو، یکی از جلساتمان را ضبط کردم و به ناظر بالینی خود نشان دادم.
وقتی با هم فیلم را بازبینی کردیم ناظر بالینیام متوجه شد که ارتباط درمانجو با من در طول جلسهمان قطع میشود. او گفت: «نگاه کن بعد از اینکه از درمانجو سؤالی میپرسی، چشمانش مات و بیحالت میشود و بهکندی پاسخ میدهد؟ توجه کن چطور سرش را تکان میدهد اما واقعاً درگیر سؤالاتت نیست؟ این یک نشانه است که درمانجویت بهقدری مضطرب است که ارتباطش با تو قطع میشود. شاید مؤدبانه با تو همراه شود اما سؤالت را کامل درک نمیکند یا از درمان سود نمیبرد.»
وقتی دقیقتر ویدئو را دیدم متوجه شدم منظور ناظر بالینیام چیست. چشمان درمانجویم نامتمرکز بود و بهکندی حرف میزد. اگرچه گفتگویمان را دنبال میکرد اما جوابهایش سطحی یا مطیعانه به نظر میرسید، انگار فقط با من موافقت میکرد بهجای اینکه واقعاً تجربهٔ خودش را ابراز کند.
از اینکه چنین نشانهٔ واضحی از گسستگی را در جلسه با درمانجویم متوجه نشده بودم تعجب کردم. سالها قبل در مورد گسستگی آموخته بودم و به بسیاری از درمانجویانم با این نشانگان با موفقیت کمک کرده بودم. چرا نمیتوانستم به این درمانجو کمک کنم؟
گفتم: «خیلی عجیب است که در جلسه با درمانجویم این نشانهها را نمیبینم. الآن که به آن اشاره میکنید خیلی واضح و بدیهی به نظر میرسد.»
ناظر بالینیام پاسخ داد: «شاید واکنش درونی ناخودآگاهی داری که جلوی آگاهی هشیارانهات را میگیرد؟»
گفتم: «از کجا میتوانم تشخیص دهم چنین واکنشی دارم؟»
او پاسخ داد: «آنها اغلب با افکار، هیجانها، احساسات بدنی یا تمایلات شدید رفتاری همراه میشوند. میتوان دنبال این نشانهها باشی.»
گفتم: «چطور؟»
او پاسخ داد «خواهی دید.»
تمرین عامدانه، قدم ۱: دیدن اجتناب از تجربه در لحظهٔ وقوع
ناظر بالینی گفت: «دوباره ویدئو را پخش کن. صدایش را تا جایی کم کن که صدای درمانجویت را بشنوی اما محتوای گفتگو مشخص نباشد.»
دستور ناظر بالینیام را انجام دادم. دیدن فیلم بدون دنبالکردن محتوای گفتگو کار عجیبی بود.
او ادامه داد: «حالا سعی کن به هرگونه فکر، هیجان، احساس بدنی یا تمایلات شدید رفتاری که در حین دیدن ویدئو احساس میکنی دقت کنی.»
چند ثانیه تلاش کردم این کار را انجام دهم و فهمیدم که توجه کردن به تجربهٔ درونی همزمان با دیدن ویدئو سخت است. گفتم: «توجه من به حرفهای درمانجو جلب میشود.»
گفت: «اشکالی ندارد. تلاش کن»
درحالیکه سعی میکردم تجربهٔ درونی خودم را نظارت کنم فیلم را تماشا کردم. بعد از چند لحظه متوجه مشت شدن دستانم شدم. این را به ناظر بالینیام گفتم.
گفت: «عالی است. چیز دیگری هم هست؟»
گفتم: «در قفسه سینهام احساس تنش میکنم.»
پرسید: «دیگر چه چیزهایی؟.»
گفتم: «نفسم را نگه داشتهام»
پرسید: «دیگر چه؟»
زمانی که به دنیای درونیام پرداختم متوجه شدم واکنشهای ناخوشایندی دارم که قبلاً متوجه آنها نشده بودم. «پاهایم منقبض شدهاند، دهانم خشک شده و کف دستانم عرق کرده است. همچنین صدای زنگ خفیفی در گوشهایم وجود دارد.»
او گفت: «عالی است که میتوانی همهٔ این واکنشها را درون خودت ببینی. اجازه بده فیلم همچنان پخش شود تا بتوانی کار را ادامه دهی. آیا فکر خاصی داری؟ مجبور نیستی جزئیات آن را بگویی اما توجه به آنها مهم است.»
متوجه شدم شک و شبهههای بزرگی در مورد خودم بهعنوان درمانگر دارم. چطور میتوانستم مؤثر باشم وقتی تمامی این واکنشهای ناهشیار را داشتم؟ مشکلی در من بود؟ باید این حرفه را کنار میگذاشتم؟ احساس شرم کردم و نخواستم جزئیات این افکار را به ناظر بالینیام بگویم. در عوض گفتم: «افکار منفی در مورد خودم دارم.»
ناظر بالینیام احتمالاً توانست بفهمد که من شرمزده شدهام. با چشمانی مهربان به من نگاه کرد و تجربهام را عادیسازی کرد: «خیلی خوب است که متوجه این افکار شدهای. شک به خود، شرم یا دیگر افکار منفی دربارهٔ خودت پاسخی عادی و بسیار متداول برای غلبه بر محدودیتهای ظرفیت روانیات است. این افکار را مثل عرق کردن یا نفس زدن ورزشکاری در طول تمرین سخت در نظر بگیر. این فقط بخشی از روند است.»
او ادامه داد: «آیا متوجه هرگونه تمایلات شدید رفتاری شدی؟ باز هم مجبور نیستی با جزئیات به من بگویی. فقط درون خودت به آنها توجه کن.»
متوجه شدم که دوست دارم هرچه سریعتر این تمرین را متوقف کنم. ساعت را از گوشه چشم نگاه کردم و امیدوار بودم که جلسه ما بهزودی تمام میشود. همچنین در کمال تعجب دریافتم که از ناظر بالینیام احساس نومیدی میکنم. این مسئله احساس ناخوشایندی به من میداد زیرا شخصاً او را خیلی دوست داشتم و به توصیههایش اعتماد داشتم. از اینکه اینها را بگویم احساس راحتی نمیکردم به همین خاطر فقط سرم را تکان دادم.»
حجم
۷۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۶ صفحه
حجم
۷۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۶ صفحه