کتاب جنایت در شب آتش بازی
معرفی کتاب جنایت در شب آتش بازی
کتاب جنایت در شب آتش بازی نوشتۀ آگاتا کریستی و ترجمۀ حمیدرضا بلندسران است. این رمان را انتشارات شرکت کتاب هرمس منتشر کرده است.
درباره کتاب جنایت در شب آتش بازی
در کتاب جنایت در شب آتش بازی میبینیم که کارآگاه معروف، هرکول پوآرو از جزیرهٔ رودز مأیوس شده بود. او برای استراحت و گذراندن تعطیلات به آنجا آمده بود؛ تعطیلاتی که بهویژه به دور از هر گونه جرم و جنایتی باشد. به او گفته شده بود که این جزیره در اواخر اکتبر تقریباً خالی است و نقطۀ دنج و آرامی به حساب میآید؛ البته این بهنوبهٔ خود درست بود. زوجهای «چانتری» و «گولد»، «پاملا» و «سوزان»، ژنرال و خودش و دو زوج دیگر ایتالیایی تنها مهمانان هتل بودند، اما در همین جمعِ محدود هم ذهن پرکار هرکول پوآرو این را حس میکرد که حوادث قریبالوقوعی در پیش است. او از خودش گله کرد و با خود گفت که سوءهاضمه دارد و خیالاتی شده است، اما هنوز نگران بود.
خواندن کتاب جنایت در شب آتش بازی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به داستانهای جنایی و پلیسی میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
درباره آگاتا کریستی
آگاتا کریستی در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در تورکی، دوون به دنیا آمد. او نویسندۀ مشهور انگلیسی و خالق داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او نخستین نویسندهای است که کتابهایش بیشترین ترجمه را به زبانهای مختلف دنیا داشته و پس از او، ژول ورن و سپس شکسپیر در این روند قرار دارند؛ کریستی همچنین طولانیترین نمایشنامۀ جهان را به نام «The Mousetrap» نوشته است. این نمایشنامه از سال ۱۹۵۲ تا ۲۰۲۰ در West End اجرا شد. این نمایش در مارس ۲۰۲۰ بهدلیل همهگیری ویروس کرونا بسته شد. این نویسندۀ انگلیسی، ترجمهشدهترین نویسنده است. کریستی ۶ رمان نیز با نام مستعار Mary Westmacott نوشته است. آگاتا کریستی طی هر ۲ جنگ جهانی، در بیمارستانها خدمت کرد و دانشی درمورد سمهایی را که در بسیاری از رمانها، داستانهای کوتاه و نمایشنامههای او وجود داشت، به دست آورد؛ او همچنین در دورهای از زندگیاش، چندینماه را در حفاریهایی در خاورمیانه میگذراند و بدینترتیب از این دانش نیز در نگارش کتابهایش سود میجست. کریستی از خانوادهای ثروتمند و طبقۀ متوسط بود که عمدتاً در خانه تحصیل میکرد. او در سال ۱۹۲۰ «ماجرای مرموز در استایلز» را با حضور کارآگاه «هرکول پوآرو» نوشت و با این اثر بود که به نخستین پلههای موفقیت پا گذاشت.
آگاتا کریسی جوایز ویژه و مختلفی را در طول عمر هنریاش دریافت کرده است. بیشتر کتابها و داستانهای کوتاه او (و بعضیها از آنها چندینبار) بهصورت فیلم درآمدهاند. از آن میان میتوان فیلمهای قتل در قطار سریعالسیر شرق، مرگ در رودخانه نیل و قطار ساعت ۴:۵۰ پدینگتون را نام برد؛ همچنین بسیاری از نوشتههای کریستی بارها برای تهیۀ برنامههای رادیویی و تلویزیونی مورداستفاده و اقتباس قرار گرفتهاند. علی دهباشی، سردبیر مجلهٔ بخارا، در «شب آگاتا کریستی» گفت که این نویسندۀ انگلیسی، بهخاطر علائق باستانشناسی همسرش، بارها به ایران سفر کرده بود. در سال ۱۳۴۵ بود که محمدعلی سپانلو با آگاتا کریستی گفتوگویی انجام داد.
تنها بخشی از آثار این نویسنده را در فهرست زیر ببینید:
رمانهای هرکول پوارو:
شیطان به قتل می رسد، ماجرای اسرارآمیز در استایلز، قتل در زمین گلف، قتل راجر آکروید، چهار (قدرت) بزرگ، راز قطار آبی، خطر در خانه آخر، لرد اجور میمیرد، قتل در قطار سریعالسیر شرق، تراژدی در سه پرده، مرگ در میان ابرها، قتل به ترتیب الفبا، قتل در بینالنهرین، ورقهای روی میز، شاهد خاموش، مرگ بر روی نیل، کریسمس هرکول پوآرو، ملاقات با مرگ، جنایتهای میهن پرستانه و ... .
مجموعه داستانها:
تحقیقات پوآرو، قتل در مجتمع مسکونی، راز رگاتا، کارهای هرکول، شاهدی برای پیگرد قانونی، سه موش کور، ماجرای پودینگ کریسمس، گناه مضاعف، نخستین پروندههای پوآرو، گرفتاری در خلیج پولنسا، مجموعه چای هارلوین، روشنایی ماندگار.
رمانهای خانم مارپل:
قتل در خانه کشیش، جسدی در کتابخانه، انگشت متحرک، اعلام یک قتل، آنها این کار را با آیینه انجام میدهند، جیب پر از چاودار و... .
آگاتا کریستی در تاریخ ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درگذشت.
بخشی از کتاب جنایت در شب آتش بازی
«پوآرو گفت:
ــ مثل کسی است که داخل زرهی محصور شده. البته نه زره جنگهای صلیبی. نه، این زرهی است از خودخواهی، غرور و خود بزرگپنداری محض. زرهی که از بعضی جهات یک محافظ است، و این تیرهای زندگی هستند که هر روز بهسوی این زره پرتاب میشوند. گاهی حتی انسانی که درون زره است نمیداند مورد حمله قرار گرفته. بهکندی میبیند، بهکندی میشنود، و در نتیجه دیرتر مسائل را درک خواهد کرد.
قدری مکث کرد و با تغییر لحن پرسید:
ــ خانواده این سرجرواس چه کسانی هستند؟
ــ وندا، همسرش. از خانواده آرباتنات. دختر خیلی قشنگی بوده. هنوز هم واقعاً زن زیبایی است، گرچه به طرز وحشتناکی مَنگ است. خودش را وقف جرواس کرده. بهنوعی گرایش به طالعبینی و سحر و جادو دارد. مهرههای جادویی و طلسم به خودش آویزان میکند و وانمود میکند که تجسّد جدیدی از ملکه مصر است... بعدش هم که روث است، دخترخوانده آنها. از خودشان بچهای ندارند. دختری بسیار جذاب با ظاهری امروزی. خانوادهاش همینها هستند؛ البته بهجز هوگو ترنت. او خواهرزاده جرواس است. پاملا شوینیکس - گور با ریگی ترنت ازدواج کرد و هوگو هم تنها فرزند آنها بود. یتیم است و البته نمیتواند نام آنها را به ارث ببرد. اما به تصورم بیشتر ثروت جرواس در نهایت به او خواهد رسید. پسر خوشقیافهای است و اهل ولخرجی. مثلاینکه عضو پلیس هم هست.
پوآرو متفکرانه سرش را تکان داد. سپس پرسید:
ــ برای سِرجرواس باید خیلی ناراحتکننده باشد که از خودش پسری ندارد تا نامش را به ارث ببرد.
ــ به نظر من هم این موضوع ضربه عمیقی به او وارد کرده.
ــ خیلی روی نام خانوادگیاش حساسیت دارد، درست است؟
ــ خیلی.
آقای ساترث ویت یکی دو دقیقه سکوت کرد. حسابی کنجکاو شده بود. درنهایت این جرئت را به خودش داد و پرسید:
ــ حالا دلیل مشخصی برای رفتن به هامبورو کلوس داری؟»
حجم
۱۷۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۱۷۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
نظرات کاربران
نمیدونم فقط منم یا نه، اما در متن داستان بیمنطقیهای زیادی حس میکردم. انگار که یکسری از جملات سر جاشون نبودند .نمیدونم حذفی داشت یا ترجمه مشکل داشت. اما خود آگاتا کریستی که ملکه جنایت الحق که لقب مناسبی براش هستش،
این کتاب شامل ۳داستان کوتاه از ماجراهای کاراگاه پوآرو بود که به سرعت همه اون ماجراها حل میشن، قطعا ماجراها و ریزه کاری های جالبی در این سری کتاب های آگاتا کریستی هست، متن روان و خوبی داره، خیلی سریع
فکر کنم همه با کتابهای این نویسنده آشنایی داشته باشن که چطور با رمز ورازهایی که فقط خانم مارپل و کاراگاه معروف پوارو بهشون توجه میکنن مجرمین وقاتلینو رسوا میکنن وگیر میندازن😊 ظاهرا این کتابو کسی نخونده ومن اولین نفرم که
برای یبار خوندن جالبه، ولی من تو این کتاب برعکس کتابای دیگس ظرافت کاریای همیشگی و ندیدم. شاید بخاطر این بود که داستان کوتاه بودن بیشتر.
تمام کتابای آگاتاکریستی فوق العادست🤌🏻❤️
آثار آگاتا واقعا محشره این کتاب هم 4 داستان مختلف رو روایت میکنه یه جنایت در شب آتش بازی یکی از داستان هاش هست به نظرم نسبت به کتاب های دیگر آگاتا کمی سطح پایین تری داشت چون به جای تمرکز