کتاب دو کام حبس
معرفی کتاب دو کام حبس
کتاب دو کام حبس نوشتهٔ مریم منصوری است. نشر چشمه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک مجموعه داستان با درونمایههای عاشقانه و اجتماعی است.
درباره کتاب دو کام حبس
کتاب دو کام حبس داستانهایی تحتعنوانهای «یک داستان کافکایی بنویس، میخواهم عاشقت شوم!»، «تشنه»، «من یه اسبم»، «کفترچاهی»، «پیچیدگی» و «تاریکی» را در بر گرفته است. مریم منصوری کوشیده تا در هر یک از این داستانهای کوتاه، شیوهٔ روایتی و بهتبع آن زبانی دیگر را تجربه کند و بههمینسبب در این مجموعه با زبانها و روایتهای متنوعی روبهرو هستیم. در اغلب داستانها مضمونی که بهنوعی موردتوجه و پرداخت قرار گرفته، عشق ازدسترفته است؛ حتی مضامین اجتماعی هم در این داستانها، از پس تنهایی آدمها پرداخت شدهاند. لایهای ظریف از زنانگی در بیشتر داستانها دیده میشود؛ البته این بهمعنای پرداختن به ویژگیها یا دغدغههای صرف زنانه نیست و چهبسا که شخصیت محوری داستانی یک مرد باشد؛ کمااینکه در داستان «تاریکی» یا «کفترچاهی» چنین است. زنانگی در این داستانها ابزاری برای ستیز با جنس مخالف و دریغ و افسوس بر داشتهها و نداشتهها نیست؛ بلکه اغلب دریچهای است برای نگریستن به هستی؛ دریچهای که ویژگیها، حساسیتها و توانمندیهای خاص خودش را دارد.
داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب دو کام حبس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره مریم منصوری
مریم منصوری دانشآموختهٔ رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکدهٔ هنرهای زیبا در دانشگاه تهران ست. او سالها در مطبوعات فعالیت داشته و در وبلاگی به نام «من خواب دیدهام» نیز مطلب نوشته است. «اسبها در پیشانیات میدوند» مجموعهشعر و «دو کام حبس» مجموعهداستانی از این هنرمند معاصر ایرانی است.
بخشی از کتاب دو کام حبس
«صدای عمو سیروس بود که از پشت در بستهٔ هال میآمد. سایه برگشت، دستهٔ کلید را از آویز کنار آینه برداشت، در را بست و فکر کرد، صداش هم چاق شده، شکم آورده. دیگر از آن جوان ترکهای و برنزه که توی عکسها، کتابهاش را زیر بغلش زده بود و از پلههای گروه معماری هنرهای زیبا بالا میرفت، خبری نبود. این سالها، او را هم بلعیده بود. سایه پاهاش را توی دمپاییهای خیس و پلاستیکی عزیز کرد و از بالای داربست زنگزدهٔ پشت در که شاخههای خشک و چغر مو، دور میلههاش پیچیده و توی حیاط ریخته بودند، به سیمهای سیاه برق نگاه کرد که قاطع و سرد، توی آسمان کوچه خط میکشیدند، و از گنجشکها خبری نبود. این شهر قدیمی در حاشیه، فقط گنجشک داشت و حالا، در وقت اضافهٔ این سال کبیسه، از این موجودات ریز تکراری هم خبری نبود. سایه همیشه فکر میکرد جز سگ ولگرد و کلاغ، هیچ حیوان دیگری نباید در این شهر بلولد. دلش لک زده بود تا یکبار، یکی از کلاغهای پیر و کثیف تهران که همیشه در ارتفاع پایین پر میکشیدند و هیچ ترسی از آدمها نداشتند، با نوک تیز و سیاهش خیز بردارد بهطرف چشمهاش. یا صبح سپیده که خوابش نمیبرد و خورشید هم هنوز نیامده بود، کلاغی بالهای سیاهش را باز کند و روی سقف خانهشان چرخ بزند و قار بکشد. یا یک روز صبح پردهٔ آشپزخانه را کنار بزند و پرندهٔ سفید بینامونشانی را ببیند که بال میزند، بال میزند، بال میزند و دور میشود. آنقدر که دیگر حرکت بالهاش را نمیبیند و نقطهای میشود که اوج میگیرد و آسمان را کمان میزند. سایه پوزخند زد. همیشه فقط گنجشکهای ریز و کوچولو بودند که با صدای ضعیفشان جیکجیک میکردند؛ سمفونی التماس و ناتوانی.»
حجم
۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه