دانلود و خرید کتاب ایل بختیاری در دوره قاجار آرش خازنی ترجمه شهلا طهماسبی
تصویر جلد کتاب ایل بختیاری در دوره قاجار

کتاب ایل بختیاری در دوره قاجار

نویسنده:آرش خازنی
انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:
۲.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ایل بختیاری در دوره قاجار

کتاب ایل بختیاری در دوره قاجار نوشتهٔ آرش خازنی و ترجمهٔ شهلا طهماسبی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. موضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیهٔ ایران در دورهٔ قاجار است؛ بررسی تاریخ اتحادیهٔ ایلی بختیاری در رشته‌کوه زاگرس در قرن سیزدهم ق/ نوزدهم م که در طول آن، توازن میان مرکز و حاشیه برای همیشه دگرگون شد. 

درباره کتاب ایل بختیاری در دوره قاجار

ایل بختیاری در دوره‌ٔ قاجار متنی است مستند درباره‌ٔ مقطعی خطیر از تاریخ این مردمان در قرن سیزدهم هجری. در بحبوحه‌ٔ انقلاب مشروطه در ایران، امپراتوری بریتانیا برای پیشبرد منافع اقتصادی خود در مناطق کوهستانی بین ایران و عراق، که پیشتر دسترس‌ناپذیر بود، رسوخ کرد و به اقداماتی چون احداث راه در دلِ کوه‌ها، گردآوری اطلاعات جغرافیایی و قوم‌شناختی و اکتشاف نفت دست زد.

این طرح‌ها سبب شد ایلات کوچ‌رو و خودمختار در حاشیه‌ٔ قلمرو قاجار در پهنه‌ای گسترده‌تر به هم بپیوندند و با اقتصاد جهانی نیز ارتباط بیابند؛ در نتیجه‌ٔ این تغییرات فاصله‌ٔ میان حکومت و ایلات هم کاهش یافت. البته این مردمان در برابر این دگرگونی‌های زیست‌محیطی و اجتماعی منفعل نماندند؛ گاه در برابر طرح‌های بریتانیا مقاومت می‌کردند و گاه خود را با آنها سازگار می‌کردند. جنگ میان طوایف هم البته گه‌گاه رخ می‌داد.

آرش خازنی، برخلاف پژوهش‌های معمول که کانون توجه در آنها طبقات اجتماعیِ شهری و مرکز سیاسی است، با بهره‌گرفتن وافر از تواریخ و وقایع‌نامه‌های فارسی، تواریخ ایلاتی و منابع آرشیوی در لندن و تهران و اصفهان، از چادر ایل‌نشینان به این وقایع نگریسته است و آن را در مرکزِ داستانی درباره‌ٔ سلسله‌ٔ قاجار قرار داده و به این ترتیب توانسته است خلائی را در تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران پر کند. پژوهش او نوری تازه بر روابط مرکزـ‌ پیرامون در دوره‌ٔ قاجار و نقش ایل بختیاری در انقلاب مشروطه می‌افکند.

صفحاتی که در پی می‌آید براساس وقایع‌نگاری‌ها، تاریخها، قوم‌نگاری‌ها و دست‌نوشته‌های قرن سیزدهم تنظیم شده است و طرح‌های شاهانه برای توسعهٔ زمینِ بایر و لم‌یزرع و مستقر کردن طوایف کوچندهٔ شبانی در ایرانِ دورهٔ قاجار را می‌کاود. پس از بررسی چگونگی سربرآوردن بختیاری‌ها در اوایل قرن سیزدهم در حاشیهٔ کوهستانی شهر اصفهان، نقش راه‌سازی، اکتشاف نفت، و انقلاب مشروطیت در کاهش قدرت و استقلال عملِ ایلی در این دوره را تشریح می‌کند.

در کتاب ایل بختیاری در دوره قاجار، رویکرد به تاریخ ایران در قرن سیزدهم از کنارهٔ/حاشیهٔ آن صورت پذیرفته است ــ در این‌جا منظور از حاشیه، چادرهای بختیاری‌ها و رشته‌کوه زاگرس است و تاریخ ایلی را در کانون داستان حکومت شاهنشاهی (ایران) و ادغام (سیاست همگون‌سازی اقلیت‌ها با اکثریت) قرار می‌دهد. تلاش برای تهیهٔ این نوع گزارش دربارهٔ ایران دورهٔ قاجار به‌ندرت صورت گرفته است. جز چند استثنا، اکثر ادبیات این دوره بر مرکزیت فرهنگی و سیاسی تأکید دارند. اما این پژوهش به طوایف چادرنشین و نیمه‌چادرنشین حاشیه‌ای پرداخته است. سؤال این است که چگونه توازن میان حکومت و ایلات، و مرکز و حاشیه در ایران قرن سیزدهم دگرگون شد؟ در دورهٔ قاجار (ش ۱۱۶۴-۱۳۰۴) ویژگی کنش متقابل حکومت و ایل تغییر کرده بود و خودمختاری جوامع شبانی به‌واسطهٔ طرح‌های توسعه‌طلبانه‌ای که سرزمین‌ها (ی ایلی) را گشود و رعایای بومی را در «ممالک محروسهٔ ایران» تحلیل برد، از بین رفته بود. با این وصف، ایلات در استحالهٔ محیط زیست و جامعهٔ خود، منفعل نبودند. این طرح‌های توسعه‌طلبانه در پشت‌کرانه‌ها/پس‌کرانه‌های ایران همواره با مقابله، مصالحه و درگیرشدن با حاشیهٔ ایل‌نشین همراه بوده است.

خواندن کتاب ایل بختیاری در دوره قاجار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزه‌های تاریخ معاصر ایران، مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ایل بختیاری در دوره قاجار

«در بهار ۱۲۲۴، سربازان فتحعلی‌شاه قاجار (۱۲۱۲-۱۲۵۰)، برای جنگ با اسدخان بختیاروَند به قله‌های رفیع کوه‌های زاگرس لشکرکشی کردند. بنا بر وقایع‌نامهٔ نیمهٔ قرن سیزدهم، ناسخ‌التواریخ، اسدخان به شیرکُش شهرت داشت «چنان‌که وقتی دانسته به جنگ شیر کمر بست و آن شیر را به یک ضرب شمشیر بکشت.» خان متهور حدود ده سال از فرمان شاه سر پیچیده بود، کاروان‌ها را غارت می‌کرد و به دولت مالیات نمی‌داد. سپاهیان شاه طایفهٔ بختیاروند را در قله‌های پوشیده از برف زردکوه محاصره کردند اما بختیاروندها از صخره‌های ناهموار بالا رفتند و از راه گردنه‌های صعب‌العبور خود را به قلعه‌های غیرقابل نفوذ کوهستانی رساندند.

فرار اسدخان و بختیاروندها نمونه‌ای از رویارویی بختیاری‌ها برای حفظ خودمختاری در حاشیهٔ ایران قرن سیزدهم است. ایلات کوچندهٔ شبان گوناگون شامل بلوچ، کرد، لر، بختیاری، قشقایی، عرب، و ترکمن در کناره‌های قلمرو شاهنشاهی عملاً از سلطهٔ حکومت رها بودند.‌ ایران از جمعیتی نامتجانس تشکیل شده بود و قاجاریان به سبب دسترس‌ناپذیر بودن مناطق سکونت ایلات و قدرت محلی‌شان، جذب و تحلیل آن‌ها را دشوار، اگر نگوییم عبث، می‌دیدند. قاجاریان همچون پیشینیان خود، صفویان و افشاریان، راهی جز حکومت بر چادرنشینان به شکل اتحادیه‌های ایلی دارای خودمختاری فرهنگی و سیاسی قابل توجه در حاشیهٔ مملکت نداشتند. گفته‌های ابن خلدون عالم مسلمان قرن هشتم در مقدمه هنوز صادق است:

در مرزوبومهایی که دارای طوایف و جمعیت‌های فراوان و گوناگونست بندرت ممکن است دولتی نیرومند دوام یابد. زیرا اختلاف عقاید و تمایلات که بدنبال هریک از آنها عصبیتی است مانع عصبیت دیگر می‌شود و ازین‌رو مخالفت با حکومت و خروج و قیام بر ضد آن پیاپی فزونی می‌یابد هرچند خود آن حکومت متکی بعصبیتی باشد، زیرا هریک از عصبیتهای زیردست دولت خود را دارای قدرت و ارجمندی می‌پندارد.

به همین منوال حکومت مرکزی ایران در اوایل دورهٔ معاصر، در تلاش مدام برای کنترل طوایف قدرتمند حاشیه‌های قلمرو شاهنشاهی بود.

این فصل با بررسی کنش متقابلِ اتحادیهٔ ایلی رشته‌کوه زاگرس و حکومت قاجاریان، تاریخ ایلاتی‌گری حاشیهٔ ایران قرن سیزدهم را می‌کاود و سرشت کنترل حکومت قاجار بر اتباع کوچندهٔ شبان و حاشیه‌های ایل‌نشین ایران را شرح می‌دهد. ایلات ایرانِ قرن سیزدهم در نهایت امر خارج از سلطهٔ حکومت بودند. با این‌که بختیاری‌ها ظاهراً سر به اطاعت حکومت فرود آورده بودند، حضور حکومت در قلمرو کوهستانی آن‌ها به‌سختی احساس می‌شد. سلسلهٔ قاجار که خود اصلیت ایلاتی داشت، بر ایلات کنترلی سطحی و غیرمستقیم از طریق رؤسا یا خان‌ها اعمال می‌کرد.‌ بختیاری‌ها با ارائهٔ خدمات نظامی و پرداخت مالیاتی سبک به حکومت مرکزی، موقعیت خودمختار خود را در کوه‌های زاگرس در جنوب غربی ایران تضمین می‌کردند. نشانهٔ محدودیت کنترل حکومت مرکزی بر حاشیه، موارد مختلف مقاومت، جابه‌جایی و فرار ایلات بود.

وقایع‌نامه‌ها، فرهنگ‌های جغرافیایی و تاریخ‌های فارسی قرن سیزدهم نشان‌دهندهٔ خودمختاری ایلات در ایران دورهٔ قاجارند. با این‌که وقایع‌نامه‌هایی مانند ناسخ‌التواریخ میرزا محمدتقی لسان‌الملک سپهر و روضهًْ‌الصفای ناصری رضاقلی‌خان هدایت منابع دولتی و رسمی به‌شمار می‌آیند، بیانگر آگاهی عمیق از تفاوت‌های فرهنگی و ایلاتی در ایران‌اند.‌ این خصوصیت در مورد سایر منابع دولتی ازجمله فرهنگ جغرافیایی اعتمادالسلطنه مرآت‌البلدان، و تاریخ رسمی او: تاریخ منتظم ناصری، فرهنگ‌نامهٔ گنج دانشِ محمدتقی‌خان حکیم، فرهنگ جغرافیایی فارس، فارسنامهٔ ناصری میرزا حسن فسائی، نشریهٔ مصورِ میرزا ابوالحسن صنیع‌الملک غفاری: روزنامۀ دولت علّیۀ ایران، و اولین نشریهٔ رسمی ایران، روزنامۀ وقایع اتفاقیه نیز صدق می‌کند. این متون نشان‌دهندهٔ خط‌مشی مقامات حکومتی نسبت به ایلات و طوایف‌اند. تاریخ‌های رسمی با تأکید بر شکوه و جلال شاهان قاجار و شجاعتشان در مبارزه با چادرنشینان صحراگرد یاغی، به تلاش‌های دولت برای توسعهٔ مشروعیت و اقتدار خود حقانیت می‌بخشند. وقایع‌نامه‌ها اعمال خشونت‌آمیز طوایف و تلاش‌های دولت برای کنترل آن‌ها را برجسته می‌کنند، و در آن‌ها بزرگ‌منشی و علوّ طبع قاجارها به صورت خیرخواهی شاهان و شاهزادگان برای مطیع و منقاد کردن طوایف شورشی در سرتاسر کشور پدیدار می‌شود. بااین‌حال در آن‌ها شجاعت و تهور، رجوع به اصل و استقلال بختیاری‌ها در کوه‌های پست و بلند منطقه‌شان در کناره‌های دوردست ممالک محروسهٔ ایران، مورد ستایش قرار می‌گیرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
اهالی پایتخت برای بختیاری‌ها که برای نشان دادن پشتیبانی از مشروطیت نوار سرخ به بازوهایشان بسته بودند، غریو زنده و پاینده باد مشروطیت سردادند. (۱۰۳)
کاربر ۱۹۶۱۴۹۳

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

قیمت:
۹۲,۰۰۰
۴۶,۰۰۰
۵۰%
تومان