کتاب انسان و مرگ
معرفی کتاب انسان و مرگ
کتاب انسان و مرگ؛ درآمدی بر مرگشناسی پژوهش و نوشتهٔ غلامحسین معتمدی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب انسان و مرگ
اندیشهٔ آدمی دربارهٔ مرگ از دیرباز در مذهب، فلسفه و هنر متجلی شده اما امروز دانش روانشناسی به موشکافی دربارهٔ ابعاد گوناگون مرگ و برخوردهای گوناگون آدمیان با آن پرداخته است.
این کتاب که از نخستین کتابهایی است که در زبان فارسی به این زمینه میپردازد، چکیدهای است از آخرین دستاوردهای دانش روانشناسی در این مورد، همراه با گزیدههایی نغز از آنچه در مضمون مرگ در فرهنگ و ادب ایران و جهان داشتهایم و در مجموع نشان میدهد آگاهی دربارهٔ مرگ بر عمق و معنای زندگی میافزاید، چراکه مرگ پدیدهای بیگانه نیست که از بیرون به قلمرو حیات تجاوز کند، بلکه ذاتی زندگی و قانون طبیعت است، یا به گفتهٔ هایدگر، هستی انسان آغشتهٔ نیستی است.
مرگ را هم باید آموخت و غفلت از این اصل بیتردید موجب تنزّل هستی میشود. هر اندازه در اینباره بگوییم و بر لزوم شناخت مرگ تأکید کنیم باز هم کم است. زیرا همانگونه که بازارف قهرمان اصلی تورگینف در کتاب پدران و پسران میگوید: «مرگ یک شوخی قدیمی است، امّا به سراغ هر کس برود برای او تازگی دارد.» لذا پیش از آنکه دیر شود ناگزیریم که وضعیت خود در برابر مرگ را مشخص کنیم. آری مرگ را بیاموزیم تا زندگی را دریابیم. آنگاه به ژرفای این کلام نیچه پی خواهیم برد که «همه مرگ را مهم میانگارند امّا هنوز آن را جشن نگرفتهاند. آدمیان هنوز نیاموختهاند که زیباترین جشنها را مقدّس شمارند.» و میفهمیم که شمس تبریزی از چه رو میگفت: «هر کاری که در آن ــ مرگ را دوست داری، آن کار نکوست! پس میان هر دو کاری که متردد باشی، درین آینه بنگر که از آن دو کار، به مرگ، کدام لایقتر است!»
فصلهای این کتاب از این قرار هستند:
معانی و مفاهیم و واکنشهای هیجانی
مرگ و رشد
جنبههای فرهنگی مرگ
مرگ و رواننژندیها
ملاحظات درمانی
واکنش ماتم
خودکشی
خواندن کتاب انسان و مرگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ روانشناسی و همچنین به کسانی که میخواهند درخصوص مرگ بیشتر مطالعه کنند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب انسان و مرگ
«اضطراب همچون درد علامتی هشداردهنده محسوب میگردد که با وجود احساس خطر و عدمتعادل برانگیخته میشود. اضطراب به صورت حالتهای فیزیولوژیک و روانی تظاهر مییابد. طبیعی است که هر فردی در مورد بیماری خود نگران باشد. بخصوص وقتی که بداند بهبود نخواهد یافت. در مشاهدات نخست، تعداد قابل ملاحظهای از بیماران در حال مرگ مضطرب بودهاند.
منشأ این اضطراب چیست؟ در پاسخ باید گفت که اصولا ترسی ذاتی در باب مرگ وجود دارد. تعیین آنکه کدام یک از جنبههای مردن موجد ترس و اضطراب میشود، به آسانی ممکن نیست. گاه علت روشن است مثلا رنج شدید و غیرقابل تحمل جسمانی موجب بروز اضطراب میگردد. از سوی دیگر بیماریهای شدید موجب جدائی بیمار از خانواده و دوستانش میشوند که بخصوص این حالت در کودکان مبتلا به بیماریهای مهلک اهمیت دارد.
گاهی بیمار اضطراب خویش را معطوف به مشکلاتی جزئی میکند. در اینجا نوعی جابجایی صورت گرفته و اندیشه در باب ترسهای عمده بیمار آنقدر تشویشآفرین است که او هراس و نگرانی خود را بر موضوعات جزئی و بیاهمیت متمرکز میکند. مثلا بیماری که از سرطانی پیشرفته در حال مرگ است، امکان دارد تمام توجه خود را به خشکی یکی از مفاصلش معطوف کند و به خاطر آن داد و فریاد به راه اندازد. حتی ممکن است جابجایی در مورد کس دیگری صورت گیرد. گاه دیده میشود که بیماری در مورد رنج سایر بیماران خود را ناراحتتر نشان میدهد.
اضطراب در مبتلایان به بیماریهای مزمن و طولانی شایعتر است. متأسفانه نمیتوان پیشبینی کرد که کدام دسته از بیماران در هنگام مرگ اضطراب بیشتری نشان میدهند. افرادی که معمولا مضطرب و نگران هستند، همیشه و لزوماً در هنگام مرگ مضطرب نخواهند بود. عوامل مربوط به زندگی قبلی و فعلی مانند تحصیلات، طبقه اجتماعی، وضعیت مالی و غیره ممکن است در چگونگی بیان احساسات و کیفیت سطحی ادراکات مؤثر باشند ولی در میزان بروز اضطراب تأثیری ندارند.»
حجم
۶۴۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه
حجم
۶۴۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه