کتاب مشاهیر مرگ؛ آدم کش شاعر
معرفی کتاب مشاهیر مرگ؛ آدم کش شاعر
کتاب مشاهیر مرگ؛ آدم کش شاعر نوشتهٔ هارولد شکتر و ترجمهٔ امیر مرزبان است و انتشارات خوب آن را منتشر کرده است. مشاهیر مرگ مجموعهای از شش کتاب است که در هریک از آنها یک قتل فجیع روایت میشود.
درباره کتاب مشاهیر مرگ؛ آدم کش شاعر
در مجموعه مشاهیر مرگ مسیر قتلهای فجیع به شیوهای ژورنالیستی روایت شده است. هر ماجرا در هر یک از این کتابها میتواند نفسها را در سینه حبس کند و فضایی را برایتان ترسیم کند که تا کتاب را تمام نکردهاید، آن را زمین نگذارید.
داستان آدم کش شاعر از این قرار است: در بهار ۱۹۶۴ اسمیتی نقشهای را که ماهها در سر داشت و دیگر مصمم شده بود عملیاش کند با دو نوچهٔ ضعیفالنفسش در میان گذاشت: میخواهم یک نفر را بکشم، میخواهم یک دختر را بکشم.
خواندن کتاب مشاهیر مرگ؛ آدم کش شاعر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای جنایی پیشنهاد میکنیم.
درباره هارولد شکتر
هارولد شکتر نویسندهٔ آمریکایی است که تخصصش در نوشتن مستندهای جنایات واقعی به ویژه قتلهای زنجیرهای در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. او با استفاده از منابع اولیهای مانند بریدههای روزنامهها و سوابق دادگاهها، مستندهای کاملی از هر پروندهای را که به سراغش میرود ارائه میکند؛ درحالیکه همچنان میتواند روایت قانعکننده و شخصیتهایی کاملا دقیق خلق کند.
او استاد کالج کویینز است. جایی که در آن در کلاسهای ادبیات آمریکایی فرهنگ عمومی و نقد اسطوره تدریس کرده است.
مقالات شکتر در نشریات متعددی از جمله نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، لس آنجلس تایمز و اینترنشنال هرالد تریبون منتشر شدهاند.
هارولد شکتر را متخصص قتلهای زنجیرهای میدانند و نویسندهای قابل با تمجید از توانایی وی در بازسازی مستندهای برگرفته افکار و دیدگاههای شخصیتهایی که مدتهاست مردهاند.
بخشی از کتاب مشاهیر مرگ؛ آدم کش شاعر
«چند خانه آنطرفتر از خانهٔ ماری فرنچ، دختری زندگی میکرد به نام الین رُو. پانزدهساله و سال دوم دبیرستان بود و تمام ملاکهای زیبایی دههپنجاهی را داشت. دانشآموزی ساعی بود که از همان سن خودش را برای دانشگاه آماده میکرد و هیچ نقطهٔ اشتراکی با همسایهٔ بزرگتر و دردسرسازش نداشت. بااینحال با هم وقت میگذراندند و همین مادر الین، نورما، را نگران کرده بود.
خانم رُو که اخیراً از همسرش جدا شده بود، پرستار شیفت شب بیمارستان سنت جوزف بود و اصلاً تنفرش را از فرنچ یا دوستان نابابش پنهان نمیکرد، خصوصاً آدمِ (بهقول او) «چندش» بیست و دو سالهای به نام اسمیتی. آنچه بیشتر خانم رُو را نگران میکرد، شایعاتی بود که دربارهٔ حشرونشرهای آن آدمهای بدکار شنیده بود، مثلاً شایعهٔ «کلوب فاسدی» که در محل زندگی اسمیتی برپا شده بود و در آن مواد سرو میشد. نگران دختر معصومش بود و میترسید سادگیاش مصیبت به بار بیاورد.
اما الین رُو به نگرانیهای مادرش میخندید و میگفت ماری فرنچ ممکن است دختر عاطلوباطلی باشد، ولی ذاتاً «دختر خوبی» است. قبول داشت اسمیتی آدم «چندشآوری» است و به فکرش که میافتد «پوستش مورمور میشود»، اما یقیناً بهمراتب جذابتر از پسرهای موقر و سربهراهی است که دوروبرش بودند. الین به مادرش اطمینان داد اسمیتی علیرغم شیطنتها و سیاهبازیهایش اگر بخواهد، میتواند آدم مثبتی باشد.»
حجم
۱۹۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۱۹۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
نظرات کاربران
داستانی بر اساس واقعیت . خون رگام یخ بست🥶
جالب نبود .قاتل هم میشه شاعر باشه؟شاید یکی مثل نرون
لبخندم پاک نمیشد حین خوندن واقعا تینیجر ها جنگ جهانی هم راه بندازن کمدی میشه چه برسه اکیپ خلاف تاسیس کنن. شما تصور کن یه جوون که آرایش میکنه موهاشو مژه هاشو مشکی میکنه خال مصنوعی برا خودش میزاره کاپشن