کتاب سلاخ خانه کوچک شهر
معرفی کتاب سلاخ خانه کوچک شهر
کتاب سلاخ خانه کوچک شهر؛ مجموعه مشاهیر مرگ نوشتۀ هارولد شکتر و ترجمۀ بابک طهماسبی است. انتشارات خوب این کتاب را منتشر و روانۀ بازار کرده است. این کتاب روایتگر قتلهای تاریخی خانواده بندر است.
درباره کتاب سلاخ خانه کوچک شهر
کتاب سلاخخانهٔ کوچک شهر ماجرایی جنایی را روایت میکند که در آمریکا رخ داده است. شما در این کتاب روایت خانوادهای عجیب را میخوانید که مردان و زنانش دست به دست هم برای پول و هم برای خود لذت کشتن، افراد را به قتل میرساندند.
این داستان که واقعهنگاری از دههٔ ۱۸۷۰ است، ماجرای این خانواده را با جزئیات ظاهری و رفتاری تکتک اعضایش بیان میکند.
زمان و مکان وقوع این جنایتهای مشهور نیز بهصورت دقیق در داستان ذکر شده است.
خواندن کتاب سلاخ خانه کوچک شهر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی و بهویژه داستانهای جنایی پیشنهاد میکنیم.
دربارهٔ هارولد شکتر
هارولد شِکتِر نویسندهای آمریکایی است که در نوشتن داستانهای مستند جنایی تخصص دارد. ۲ بار نامزد دریافت جایزهٔ اِدگار شده و نویسندهٔ کتابهای ناداستان مرگبار، اهریمن، درندهخو، منحرف، مجنون، هرزه، پروندههای قاتلان زنجیرهای، پیکرتراش دیوانه، آدمخوار و شاهزادهٔ جهنم است. شکتر در دانشگاه ایالتی نیویورک در بوفالو تحصیل کرد و مدرک دکتری خود را تحت راهنمایی لزلی فیدلِر کسب کرد. او استاد ادبیات آمریکا و فرهنگ عمومی در دانشکدهٔ کوئینز دانشگاه نیویورک است.
بخشی از کتاب سلاخ خانه کوچک شهر
«در طول سال بعد حداقل نُه مرد که تنهایی از شهرستان لابت میگذشتند مفقود شدند. در همهٔ روزنامههای کانزاس و دیگر نقاط، جنوب شرقی کانزاس برای مسافرانِ تنها مکانی پرمخاطره خوانده شد. سردبیر خشمگین روزنامهٔ ایندیپندنس تریبیون دربارهٔ آن وضعیت چنین نوشت: «اگر کسی بخواهد حتی در روز روشن از شاهراههای ما بگذرد باید خطر مرگ را به جان بخرد و این رسوایی و لکهٔ ننگی است برای ایالت ما.» طی فقط یک ماه آقای دیک، متولی شهرک اوسیج، شش نامه از بستگان درماندهٔ مردانی دریافت کرد که آخرین بار در مسیر شهرستان لابت دیده شده بودند.
گمان میرفت برخی از مردان مفقود مبلغ چشمگیری پول همراه داشتهاند. ویلیام اف. مککراتی، از ساکنان سِداروِیلِ شهرستان هاوارد، با دو هزار و ششصد دلار پول نقد از ادارهٔ اراضی شهر ایندیپندنس بازمیگشت. جان گریری که او نیز از ساکنان شهرستان هاوارد بود، وقتی از خانه خارج شد دو هزار دلار پول همراه داشت. یک مرد عزب سالمند، به نام جانی بویل، وقتی پیاده از اوسیجمیشن راه افتاد «هزار و نهصد دلار در جیب داشت تا زمینی بخرد.» از قرار معلوم بنجامین براون پول چندانی نداشت، بنا بر گزارشها حدود پنجاه دلار، ولی درشکهای زیبا داشت با «چند اسب کرنگ همسان» و یراق و افسار نو. سایر مفقودان دارایی گرانقیمتی همراه نداشتند. آلونزو اسکانس، «کارگر ایرلندی»، و مردی به نام جک بولی که به خانهاش در مِیکِنسیتی در ایلینوی بازمیگشت، هیچکدام عملاً آه در بساط نداشتند. هنری مکنزیِ سیساله، از بستگان دور همسر لیروی دیک، نیز آخرین بار زمانی دیده شد که خانهٔ همرزم قدیمیاش ال. اچ. اسپری را ترک میکرد و چهل سنت همراه داشت که آن را هم از دوستش قرض گرفته بود.
دربارهٔ اینکه جورج لانگکُر هنگام ناپدید شدن چقدر پول همراه داشته روایات مختلفی هست. بعضی میگویند هزار و نهصد دلار و بعضی میگویند فقط سی و شش دلار. ولی اکثراً بر سر این موضوع متفقالقولاند که پس از اینکه همسرش سر زا رفت، تصمیم گرفته بود از کانزاس برود و همراه دختر نوزادش به خانهٔ والدینش در آیووا بازگردد.
جورج لانگکر که برای این سفر به وسیلهای مناسب نیاز داشت، معاملهای با دکتر ویلیام یورک، پزشک خانوادگی و دوستش، انجام داد و درشکهای از او گرفت و در اواخر فوریهٔ سال ۱۸۷۳ همراه دخترش راهی آیووا شد. تازه به کافیویل رسیده بودند که برفوبوران شروع شد و پدر و دختر در خانهٔ بیوهای مهماندوست ساکن شدند. صبح روز بعد زن صاحبخانه که به نظرش لباسهای دخترک مناسب سفر نبودند، لباسهایی گرمتری را که از دوران کودکی فرزندان خودش باقی مانده بودند تن او کرد.
این بیوهزن که نامش در گذر زمان فراموش شده است، آخرین کسی بود که جورج لانگکر و دختر نوزادش را زنده دید؛ البته غیر از قاتلان این پدر و دختر.»
حجم
۳۹۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۳۹۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
نظرات کاربران
برای یکبارخواندن بدنیست، بیشتربه مستند گوئی واخباری از بیش ازیکصدوپنجاه سال قبل یکی ازایالات امریکاست وواقعن جنایات عجیب ودلهره آوری بودند.
جنایی خون ها خوششون میاد یک مستند از آمریکا و زندگی نامه ظلم ها و خشونت هایی که به زن ها شده
سیل مهاجران در قرنهای 18 و 19، به دنبال ثروت بیشتر و مزارع وسیعتر به قارهی آمریکا روی آوردن. در نهایت تصمیم گرفتند برای تملک هر چه سریعتر این سرزمین دست به کشتار گستردهی بومیان آمریکا بزنن. این کشتارها در
تعریف این کتابو از یکی از بلاگرهاب کتاب شنیده بودم، اسمش هم خیلی غلط انداز بود ولی بیشتر شبیه روایت یک مستند جنایی از دوران مهاجران آمریکا بود،حقیقتش خیلی جاهاشو مثل مرور و حذف خوندم و خلاصه منو جذب نکرد!
این دومین کتابی هست که از هارولد شکتر تو یه روز میخونم و این کتابشم حال داد معمولا دو تا چیز پشت سر هم بهم حال نمیدن. اینم روایت داستان جذاب از آمریکا و یه خانواده مهاجر بدنام به نام