کتاب کارآگاه ریسوس و دستیارش سه نقطه «ماجرای ذره بین»
معرفی کتاب کارآگاه ریسوس و دستیارش سه نقطه «ماجرای ذره بین»
کتاب کارآگاه ریسوس و دستیارش سه نقطه «ماجرای ذره بین» نوشتهٔ نازلی نیکبخت است. انتشارات آرنا این رمان جنایی و معمایی را روانهٔ بازار کرده است. داستان «ذرهبین» اولین کتاب از مجموعه کتابهای «کارآگاه ریسوس و دستیارش سهنقطه» است.
درباره کتاب کارآگاه ریسوس و دستیارش سه نقطه «ماجرای ذره بین»
کتاب کارآگاه ریسوس و دستیارش سه نقطه «ماجرای ذره بین» از جایی آغاز میشود که «ریسوس» به روزنامه و خبر مفقودشدن پسر «دوک همتایت» اشاره میکند. «سهنقطه» پشت میز مشغول مرتبکردن نامهها است. این ۲ با یکدیگر درمورد مفقودشدن پسر گفتوگو میکنند. کمی بعد خدمتکاری به نام «فیلیپ» اجازهٔ ورود میخواهد. او نامهای را به کارآگاه ریسوس میدهد. یعنی چه خبر شده است؟
در هر کتاب از مجموعهٔ «کارآگاه ریسوس و دستیارش سهنقطه»، اتفاقات خاصی میافتد و در این میان کارآگاه و دستیارش دستبهکار میشوند تا با استفاده از سرنخها و شواهدی که از شخصیتهای مختلف به دست میآورند، پرونده را حلوفصل کنند. در هر کتاب، حقایق بسیاری راجع به زندگی خصوصی کارآگاه و راز بزرگ دستیارش فاش خواهد شد و شخصیتهایی از گذشتهٔ این ۲ نفر، وارد جریان داستان میشوند. هدف از نوشتن این مجموعه، خلق داستانهایی با مضامین جنایی و معمایی همراه با مسائل عاطفی و اجتماعی بوده است. نویسنده کوشیده است تا در همهجای کتاب، پیامهای مثبتی به خواننده بدهد؛ علاوه بر این، با اضافهکردن بخشهای پرهیجان و طنز، قصد داشته تا مخاطب از زمانی که برای مطالعهٔ کتاب میگذارد، لذت وافری ببرد.
خواندن کتاب کارآگاه ریسوس و دستیارش سه نقطه «ماجرای ذره بین» را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان جنایی و معمایی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کارآگاه ریسوس و دستیارش سه نقطه «ماجرای ذره بین»
«بعد از گذراندن یک مسیر کوتاه، ریسوس به یک مهمانخانهٔ بسیار قدیمی و درجه سه رسید. وارد شد و بدون توجه به مسئول مهمانخانه بهسمت زیرپله رفت. کل مهمانخانه به رفتارهای کارآگاه آشنایی داشتند؛ درنتیجه کسی اهمیتی نداد. گویی اصلاً وارد مهمانخانه نشده است. ریسوس از راهروی کنار رختشورخانه وارد یک راهروی دیگر شد و دوباره از راهپلهٔ دیگری به سمت پایین رفت تا به یک لابی کوچک که به سالن و یک اتاق ختم میشد، رسید. مثل همیشه از سالن صدای همهمه و خنده میآمد ولی ریسوس بدون اهمیت به همهٔ اینها وارد اتاق شد.
ـ برادرجان چطوری؟ چه عجب! البته خیلی وقت نیست همرو ندیدیم. فقط چندماه که البته خیلی عادیه. بههرحال تو یک کارآگاه مشغول و با آبرو هستی. درست نیست با رفت و آمدهای متعدد شهرتترو در طبقهٔ مهم اشراف بهخطر بندازی؛ مگه اینکه دوباره اطلاعات بخوای. درست حدس زدم مگه نه؟
ریسوس بدون کوچکترین دلخوری از زخمزبانهای برادرش، کلاهش را برداشت و روی صندلی نشست. سپس نگاهی به هنری کرد و گفت:
ـ عصر بخیر. حالت چطوره؟
ـ آه خدای من! تو حالم رو میپرسی؟ مگه میشه؟
ـ بس کن هنری. این حرف های تند از چی نشأت میگیره؟ من تا جایی که بشه بهت سر میزنم و...»
حجم
۶۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
حجم
۶۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
نظرات کاربران
یکی از جذاب ترین کتاب هایی که تا به حال خوندم. این کتاب شما رو وارد یه دنیای دیگه می کنه و حس کنجکاویتونو برمی انگیزه و کارآگاه درونتونو بیدار می کنه. از خوندنش بسیار لذت بردم و منتظر کتاب
رمان خوبی بود گره گشایی در پایان داستان اتفاق افتاد