کتاب نظریه ای در باب عدالت
معرفی کتاب نظریه ای در باب عدالت
کتاب نظریه ای در باب عدالت نوشتهٔ جان رالز و ترجمهٔ مرتضی نوری است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. رالز در این کتاب کوشیده نظریهٔ سنتی قراردادِ اجتماعی را که لاک، روسو و کانت نمایندهاش بودهاند، کلیتر کند و به سطحِ انتزاعیتری برساند.
درباره کتاب نظریه ای در باب عدالت
نظریهای در باب عدالت اثر جان رالز، یکی از کتابهایی است که آیندگان به واسطهاش زمانهٔ ما را یاد خواهند کرد. بهجرئت میتوان گفت این کتاب مهمترین اثر فلسفهٔ اخلاقی و سیاسی در سدهٔ بیستم است، اثری کلاسیک همسنگ آثار ایمانوئل کانت و جان استوارت میل. رالز در این کتاب استدلال میکند که اصول صحیح در زمینهٔ عدالت آنهایی است که انسانهایی آزاد و عاقل، استقراریافته در «وضعیت آغازین»، در پس پردهٔ بیخبری، بر سرش توافق خواهند کرد: آنها در پس این پرده از جایگاه خود در جامعه، از طبقه، نژاد، یا جنسیت خویش، از استعدادها، هوش، و قوّت بازوی خویش بیخبراند، و حتی نمیدانند چه برداشتی از خیر، یا آرمان نهایی زندگی خود، دارند. وی بر این اساس دو اصل عدالت را برای توزیع آزادیها و خیرهای اجتماعی و اقتصادی استنتاج میکند.
در سال ۱۹۷۵، برای نخستین ترجمهٔ کتاب به زبان بیگانه ــ چاپ آلمانی اثر ــ در نسخهٔ اصلی بازنگریهای عمدهای صورت گرفت. آن بازنگریها که به باور مؤلف در برگیرندهٔ اصلاحات مهمی است در همهٔ ترجمههای بعدی و سپس در سال ۱۹۹۹ در آخرین ویراست انگلیسی اثر گنجانده شد. ترجمهٔ فارسی حاضر بر اساس همین نسخه است.
بخشِ نخست کتاب مقالههای «عدالت به مثابهٔ انصاف» و «اصول عدالت» و «وضعیت آغازین» را دربر میگیرد. بخش دومْ فصول «آزادی برابر» و «سهمهای توزیعی» و «تکلیف و وظیفه» و بخش نهاییْ فصلهای «خیر به مثابهٔ عقلانیت»، «حسِ عدالت» و «خیربودگی عدالت» را شامل میشوند.
در طولِ بخشِ اعظمی از تاریخِ فلسفهٔ اخلاقی مدرن نظریهٔ نظاممندِ غالب شکلی از فایدهگرایی بوده است. یکی از دلایلِ این امر پشتگرمی این نظریه به سلسلهٔ دامنهداری از نویسندگانِ درخشان است که پیکرهای از اندیشه، با گستردگی و پیراستگی بهراستی خیرهکننده، در انداختهاند. ما گاهی فراموش میکنیم که فایدهگرایانِ بزرگ، هیوم و آدام اسمیت، بنتام و میل، نظریهپردازانِ اجتماعی و اقتصاددانانی طرازِ اول بودهاند، و نظریهٔ اخلاقیای که ایشان پروردهاند برای رفعِ نیازِ دغدغههای وسیعترشان و نیز متناسب با طرحی فراگیر تدوین شده است. کسانی که به نقدِ ایشان پرداختهاند اغلب در زمینهای بسیار محدودتر دست بدین کار زدهاند. آنها ابهامهای اصلِ فایده را نشان دادهاند و گوشزد کردهاند که بسیاری از لوازمِ این اصل با احساساتِ اخلاقی ما آشکارا ناسازگار است. اما این کتاب بر آن است که این منتقدان نتوانستهاند برداشتِ اخلاقی کارآمد و نظاممندی در اندازند که بتواند با فایدهگرایی همآوردی کند. در نتیجه، به نظر میرسد که ما اغلب ناگزیریم میانِ فایدهگرایی و شهودگرایی دست به انتخاب بزنیم و به احتمالِ زیاد سرانجام بر روی روایتی از اصلِ فایده توافق میکنیم که به روشهایی بیضابطه با قیدهای شهودگرایانه محدود شده است. چنین دیدگاهی غیرعقلانی نیست و تضمینی هم نیست که کاری به از این از دستِ ما برآید. اما این دلیل نمیشود که آستینِ همت بالا نزنیم و در این میدان بختِ خود را نیازماییم.
خواندن کتاب نظریه ای در باب عدالت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای جامعهشناسی، فلسفه، اقتصاد و علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم. کسانی که دوست دارند با مفهوم عدالت به صورت درست و منطقی آشنا شوند و آن را بشناسند، این کتاب مناسبشان است.
بخشی از کتاب نظریه ای در باب عدالت
«عدالت نخستین فضیلتِ نهادهای اجتماعیست، چنان که صدق [/درستی] نخستین فضیلتِ نظامهای اندیشه است. یک نظریه را، هرچند هم که پیراسته و صرفهجویانه باشد، باید کنار گذاشت یا بازنگری کرد اگر که شرطِ صدق را به جا نیاورد؛ به همین سان، قانونها و نهادها نیز، فارغ از میزانِ کارایی و سامانمندیشان، باید اصلاح یا برچیده شوند اگر که ناعادلانه باشند. هرکس بر پایهٔ عدالت از حرمتی پایمالناشدنی برخوردار است که حتا به بهانهای چون رفاهِ کلِ جامعه نیز نمیتوان آن را زیرِ پا نهاد. هم از این رو، عدالت هرگز نمیپذیرد که دریغ داشتنِ آزادی از برخی اعضای جامعه را با استناد به منفعتِ بزرگتری که از این رهگذر به دیگر اعضای جامعه میرسد توجیه کنیم. عدالت روا نمیدارد که برای رسیدن به سرجمعِ بیشتری از سود، که عدهای کثیر قرار است از آن بهرهمند شوند، زیانهای تحمیلشده بر عدهای قلیل را نادیده بگیریم. از این رو، یک جامعهٔ عادل آزادیهای مربوط به مقامِ شهروندی برابر را ثابت و نقضناپذیر میداند؛ حقوقی که عدالت ضامنِ آنهاست نه دستخوشِ معاملاتِ سیاسی میشوند و نه تابعِ محاسباتِ منافعِ اجتماعی اند. تنها دلیلِ ما برای تن دادن به نظریهای کاذب، نبودِ نظریهای بهتر از آن است؛ به همین سان، بیعدالتی را تنها زمانی میتوان تاب آورد که وجودش برای اجتناب از بیعدالتیای بهمراتب بزرگتر ضروری باشد. صدق و عدالت، این نخستین فضایلِ فعالیتهای بشری، قاطع و انعطافناپذیر اند.
گویا این گزارهها اعتقادِ شهودی ما را در موردِ تقدمِ عدالت بیان میدارند. بیشک این گزارهها با قوّت و جدیتِ تمام بر زبان میآیند. اما، قصدِ من کاوش در این نکته است که آیا این عقاید یا دیگر عقایدِ مشابه با آنها صحیح اند و اگر چنین است چهگونه میتوان تبیینشان کرد. برای رسیدن به این هدف، لازم است نظریهای در بابِ عدالت تدوین کنیم که در پرتوِ آن بتوان این دعاوی را تفسیر و ارزیابی کرد. کارِ خود را با بررسی نقشِ اصولِ عدالت آغاز میکنم. برای تعیینِ حد ـ و ـ حدودِ مفاهیم، بیایید فرض کنیم که جامعه گروهیست کمابیش خود بَس، تشکیلیافته از اشخاصی که در روابطشان با یکدیگر قواعدِ رفتاری خاصی را لازمالاجرا میدانند و عمدتاً مطابق با آنها رفتار میکنند. نیز فرض کنید این قواعد نظامی از همکاری را مشخص میکنند که برای پیشبردِ خیرِ کسانی که در آن شریک اند طراحی شده است. پس، هرچند [تشکیلِ] جامعه نوعی اقدامِ مشارکتی ریسکآمیز برای دستیابی به سودِ متقابل است، غالباً در کنارِ وحدتِ منافع داغِ تعارضِ منافع را نیز بر پیشانی دارد. وحدتِ منافع از آن رو در کار است که همکاری اجتماعی زندگیای بهتر را برای همه امکانپذیر میسازد، بسی بهتر از هر وضعیتِ ممکنی که در آن هرکس ناگزیر است به تنهایی و بر پایهٔ دسترنجِ خویش بزید. تعارضِ منافع نیز بدان دلیل در میان است که اشخاص در قبالِ نحوهٔ توزیعِ سودهای هنگفتتری که با همکاری ایشان تولید میشود بیتفاوت نیستند، زیرا برای پیگیری اهدافِ خود هر یک سهمِ بیشتر را بر سهمِ کمتر ترجیح میدهند. در این جا به مجموعه اصولی نیاز است تا بر طبقِ آن از میانِ آرایشهای اجتماعی گوناگون دست به انتخاب بزنیم، آرایشهایی که نحوهٔ تقسیمِ سودها را تعیین و شکلگیری توافقی بر سرِ سهمهای توزیعی مناسب را تضمین میکنند. این اصول همان اصولِ عدالتِ اجتماعی اند که شیوهای برای تخصیصِ حقوق و تکالیف در نهادهای بنیادینِ جامعه به دست میدهند و توزیعِ مناسبِ منافع و مسئولیتهای همکاری اجتماعی را مشخص میکنند.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۷۲ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۷۲ صفحه