کتاب زیباگرایی
معرفی کتاب زیباگرایی
کتاب زیباگرایی نوشتهٔ رابرت وینسنت جانسون و ترجمهٔ مسعود جعفری است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری است.
درباره کتاب زیباگرایی
مجموعهٔ مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری که این کتاب یکی از آنهاست دربرگیرندهٔ حدود سی کتاب مستقل از هم است که از میان کتابهای مجموعهٔ The Critical Idiom برگزیده شدهاند. این کتابها به مقولههای گوناگونی میپردازند: برخی به نهضتها و جنبشها و مکتبهای ادبی، برخی به انواع ادبی و برخی به ویژگیهای سبکی و مانند اینها.
اصطلاح «زیباگرایی»، به معنای خاصّ آن، نخستینبار در قرن نوزدهم پدیدار شد تا معنای تازهای را برساند: نه فقط دلبستگی صرف به زیبایی بلکه اعتقاد به اهمیت زیبایی در قیاس با ــ و حتی در تقابل با ــ ارزشهای دیگر. زیباگرایی بر عقاید خاصی دربارهٔ زندگی و هنر دلالت داشت. این عقاید بهتدریج شکل و صورتی متمایز به خود گرفتند و در مقابل دیدگاههای سنتیتر و محافظهکارترِ مرسوم صفآرایی کردند.
این کتاب به دورهٔ خاصی از تاریخ فرهنگ غرب میپردازد که توجه به زیبایی به مکتبی ادبی ـ هنری تبدیل شد و ابعاد فکری ـ فلسفی ویژهای یافت.
زیباگرایی جنبشی ادبی و هنری است که در سالهای پایانی قرن نوزدهم در انگلیس ظهور کرد. این جنبش در ایران با معادلِ فرانسوی آن، یعنی نهضت هنر برای هنر، شناختهشدهتر است. دلبستگی به زیبایی و ستایش آن در طول تاریخ کم و بیش همزاد و همراه بشر بوده است. طبعاً این توجّه عام به زیبایی موضوع بحث این کتاب نیست.
مؤلّف گاه برای توضیح بحث بندها یا سطرهایی از شعر شاعران گوناگون را نیز در لابهلای مطالب کتاب نقل کرده است.
خواندن کتاب زیباگرایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران نقد ادبی و هنری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زیباگرایی
«در عصر ویکتوریا زیباگرایی را پدیدهای میدانستند که در دوران رمانتیسم شکل گرفته است. یکی از منتقدان، در شمارهٔ ژانویه ۱۸۷۶ نشریهٔ کوارترلی ریویو، والتر پیتر را «برجستهترین و شاخصترین منتقدی» دانسته «که مکتب رمانتیسم تاکنون پدید آورده است.» البته عوارض و نشانههای زیباگرایی زودتر از این تاریخ در این سو و آن سو دیده شده است. در سال ۱۸۳۱ آرتور هَلم در نقدی بر اشعار دوستش تنیسون اعلام میکند که دغدغهٔ شاعر باید صرفاً زیبایی حسّی باشد و نباید هیچ ملاحظهٔ دیگری را در نظر آورد:
هرگاه ذهن هنرمند در فرآیند آفرینش با هر دغدغهای بجز اشتیاق به زیبایی مشغول شود، حاصل آن برای هنر زیانبار خواهد بود.
هَلم در اینجا مشتاقانه منتظر ظهور هنرمندانی چون ادگار آلنپو، بودلر و سوئینبرن است. بعدها منتقدان محافظهکار، از قبیل کسانی که در مجلّهٔ کوارترلی ریویو قلم میزدند، به نویسندگانی همچون پیتر، سوئینبرن و روزتی چنان مینگریستند که گویی آنان تجسّم تام و تمام فردگرایی در ذوق و احساس و بیاعتنایی به هنجارهای مقبول و پذیرفتهای هستند که از زمان وردزورث ادبیات را در سیطرهٔ خود داشتند.
رمانتیکها تخیل را ستودند و برای آن جایگاهی رفیع قائل شدند. تخیل برای آنان هم وسیلهای برای کسب شناخت عمیق از جهان بود و هم نیرویی بود که خلاقیت ادبی و هنری را در سیطرهٔ خود داشت. از نظر کالریج تخیل «روحِ شکلدهنده» است:
شعر وحدت و یکپارچگی خود را از بینشِ تخیلی حاکم بر آن میگیرد نه از انطباقش با قواعد بیرونی. شعر همچون ماشینی نیست که اجزای آن مطابق با نقشهای پیشینی به یکدیگر بپیوندند بلکه موجودی زنده است که مطابق با قانونی پویا که مختصّ خود اوست سامان مییابد. علاوه بر اینها، تخیل ذاتاً نیرویی فعّال است و به هر چیز معطوف شود آن را دگرگون میسازد. در همین حال و هواست که وردزورث از اعطای «رنگ خاصّی از تخیل» به اشیا و پدیدهها سخن میگوید. پیامدِ طبیعی نگرشهای رمانتیک به تخیل عبارت است از بیاعتبارشدنِ قواعدِ سختگیرانهٔ نئوکلاسیسمِ رو به زوال و هر نوع ناتورالیسم یا رئالیسمِ خشک و انعطافناپذیر. از نظر رمانتیکها شعر موجودی خودبنیاد است و جهانِ شعر، هرچند با جهانِ واقعی پیوند دارد، بهکلّی با آن متفاوت است.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه