دانلود و خرید کتاب آتش بدون دود (جلد سوم از مجموعه هفت جلدی) نادر ابراهیمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب آتش بدون دود (جلد سوم از مجموعه هفت جلدی) اثر نادر ابراهیمی

کتاب آتش بدون دود (جلد سوم از مجموعه هفت جلدی)

معرفی کتاب آتش بدون دود (جلد سوم از مجموعه هفت جلدی)

کتاب آتش بدون دود (جلد سوم از مجموعه هفت جلدی) نوشتهٔ نادر ابراهیمی در انتشارات روزبهان چاپ شده است. نادر ابراهیمی برای نوشتن رمان آتش بدون دود، جایزهٔ لوح زرین و دیپلم افتخار ۲۰‌سال ادبیات داستانی ایران و جوایز دیگری چون براتیسلاوا، تعلیم‌ و تربیت یونسکو و کتاب‌ سال ایران را از آن خودش کرد.

درباره کتاب آتش بدون دود (جلد سوم از مجموعه هفت جلدی)

جلد سوم آتش بدون دود اتحاد بزرگ نام دارد و دربارهٔ آشتی بین گوکلان و یموت است. در این جلد آلنی اوجای حکیم وارد اینچه برون می‌شود و بعد از آن مقابلهٔ طب و علم و آلنی را با اعتقادات خرافی مردم به درخت مقدس می‌بینیم. آلنی سعی می‌کند مردم را درمان کند و مردم از نفرین و ملای ده می‌ترسند. او می‌خواهد طبابت را در یموت رواج دهد و بین گوکلان و یموت آشتی برقرار کند.

آتش بدون دود رمان بلندی از نادر ابراهیمی است که در ۷ جلد نوشته شده است. این رمان روایت‌گر زندگی ۳ نسل از مردم صحرانشین ترکمن از عهد قاجار و پادشاهی ناصرالدین‌شاه تا پهلوی دوم و حکومت محمدرضا پهلوی است. آتش بدون دود داستانی عاشقانه ولی سرشار از غرور و خشونت است. او در این کتاب از رویارویی علم و جهل و اختلاف نظر نسل‌ها صحبت می‌کند. عشق و افسانهٔ ترکمن را به‌تصویر می‌کشد و از پایبندی به اعتقادات و وطن‌دوستی می‌گوید. ابراهیمی در این رمان پس از اشاره به زیبایی‌های ترکمن‌صحرا در ۳ جلد اول، در ۴ جلد بعد به شیوه‌ای داستانی - تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است.

کتاب آتش بدون دود (جلد سوم از مجموعه هفت جلدی) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به رمان‌های طولانی ایرانی و سیر در اندیشه‌ها و آداب و فرهنگ مردم ایران در نقاط مختلف و زمان‌های مختلف علاقه دارید، از مطالعهٔ آتش بدون دود لذت خواهید برد.

درباره‌ نادر ابراهیمی

نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران به‌دنیا آمد. او تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش یعنی شهر تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکدهٔ حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی به درجهٔ کارشناسی رسید. پیوستن او به یک سازمان سیاسی باعث شد تا بارها دستگیر و زندانی شود. ابراهیمی در زندگی خود به کارهای بسیار زیادی پرداخته است که شرح مفصل آن را در کتاب ابوالمشاغل نوشته است. نادر ابراهیمی علاوه‌بر نوشتن رمان و داستان کوتاه در زمینه‌های فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده‌است. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از اندک‌‌ سخنوران ایرانی به‌شمار می‌رود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده است. وی همچنین در زمینهٔ ادبیات کودک و بازسازی افسانه‌های قدیمی هم دستی بر آتش داشت و بسیاری از کارهای او، جوایز مختلف جهانی را برنده شده‌اند. نادر ابراهیمی در ۱۶ خرداد ۱۳۸۷، در تهران دار فانی را وداع گفت.

بخشی از کتاب آتش بدون دود (جلد سوم از مجموعه هفت جلدی)

«گفته‌ییم و می‌دانید که گوکلان‌ها مرتعِ فراوان و خاک خوب بارور، چندان‌که باید، نداشتند؛ و دست‌تنگِ آب شیرین نیز بودند. و جنگ‌های گذشتهٔ ایشان با مردم قبیلهٔ یموت، بیشتر به‌خاطر آب بود و مرتع _که گلّه اگر چرا نکند چه کند، و تشنه اگر به ضرب خنجر، جرعهٔ آبی به‌چنگ نیاورد، چگونه زنده بماند؟ و گرچه گهگاه، جامهٔ جنگ، عشق به زنی بود و انتقام از کشندگان برادری یا فرزندی؛ امّا گوشت و پوست و رگ و پی جنگ، چیزی به‌جز نیازِ تردیدناپذیر انسان به آب و خاک و خوراک و خانه نبود. یاد باد آن روزگاران که یکّه‌تاز عصر یکّه‌تازی، آن شاعر وحشی می‌گفت: «من نمی‌دانم دریا به چه درد می‌خورد؛ امّا ما دریا می‌خواهیم!» و از آنجا که هیچ‌کس، از جمیع آن جنگ‌ها، چندان که باید، سودی نبرده‌بود، گوکلان‌ها در یافتن راه‌های دیگری برای زیستن و خوش‌زیستن، پیش‌قدم شده‌بودند؛ و این زمان که آت‌میش‌اوجا _مردی از تبار دلاوران قدیمی، و جاماندهٔ بی‌جاافتاده_ به سوی گومیشان می‌آمد، ممرّ درآمد بسیاری از گوکلان‌ها شکار مرغان دریایی حلال‌گوشت بود و صید ماهی فلسدار. و البتّه، چندین چاه عمیق و نیمه‌عمیق هم داشتند، و راه گردآوری آب باران و انبارکردن آن را هم کشف کرده‌بودند؛ و دشمن واقعی خود را _گرچه بر زبان نمی‌آوردند_ رضاخان پهلوی می‌دانستند که غارت را «ثبت اسنادی و محضری» کرده‌بود و «تصرّف به‌زور» را «خرید زمین‌های بایر به قصد آبادکردن آن‌ها» نامیده‌بود، و بسیاری از ترکمن‌ها را آشکارا به بردگی گرفته‌بود، و استبداد رضاخانی را جانشین ترکمن‌کشی‌های حیله‌گرانهٔ قاجاریان کرده‌بود.»

معرفی نویسنده
عکس نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی
ایرانی | تولد ۱۳۱۵

نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین ۱۳۱۵ در تهران به دنیا آمد. او یک داستان‌نویس معاصر ایرانی است که علاوه‌بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینهٔ فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده ‌است. او همراه با بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان از هنرمندانی به حساب می‌آید که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده است. نادر ابراهیمی که نویسندگی را از نوجوانی شروع کرده بود، در ۲۷سالگی اولین کتابش را در نشر روزبهان منتشر کرد. تا سال ۱۳۸۰ علاوه‌بر صدها مقالهٔ تحقیقی و نقد، بیش از ۱۰۰ کتاب از او چاپ و منتشر شد. در سال ۱۳۴۲ اولین کتاب خود را با نام «خانه‌ای برای شب» به چاپ رساند، اما سال ۱۳۴۲ آغاز تازه‌ای برای او در زمینهٔ فعالیت‌های سیاسی بود. هم‌زمان با تبعید روح‌الله خمینی، فعالیت‌های سیاسی علیه نظام پهلوی شدت گرفت و وجود یک رهبر سیاسی برای این اعتراضات شور و اشتیاق تازه‌ای به جریانات سیاسی در ایران داده بود؛ نادر ابراهیمی نیز در نوشتن بیانیه و اعلامیه‌هایی علیه نظام وقت دست داشت و بسیار از اعلامیه‌ها به قلم او منتشر شد. دو اثر از او به نام‌های «دشنام» و «آسمان در تسخیر کلاغ‌ها» حاوی دو داستان مشهور است که درون‌مایهٔ آن‌ها سیاسی و مبارزه با نظام پهلوی است. به‌گفتهٔ او این دو داستان پایهٔ ادبیاتی ضد سلطنتی با بیانی نمادین شد. ابراهیمی پس از موفقیت در آثار قبل، کتاب «مصابا و رؤیای گاجرات» را به چاپ رساند که در آن به‌نوعی مخالفتش را با به‌ظاهرْ روشنفکران بیان کرد. ابراهیمی در آن سال‌ها کتاب‌های متعددی از جمله «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم»، «افسانه‌های باران»، «مکان‌های عمومی»، «آرش در قلمرو تردید» و... را منتشر کرد.

البته واضح و مبرهن است که...
ضیاء موحد
دن آرام؛ جلد دوم
میخائیل آلکساندروویچ شولوخوف
خیابان‌ میگل
و. س. نایپل
داستان هایی برای پدران، فرزندان و نوه ها
پائولو کوئیلو
محافظت از کودکان در فضای سایبری
احسان امیدبخش
آتش بدون دود (جلد هفتم از مجموعه هفت جلدی)
نادر ابراهیمی
در جستجوی زمان از دست رفته (جلد سوم)
مارسل پروست
در جستجوی زمان از دست رفته (جلد پنجم)
مارسل پروست
کیلمنی باغ میوه
ال. ام. مونتگمری
آتش بدون دود (جلد پنجم از مجموعه هفت جلدی)
نادر ابراهیمی
شنبه گلوریا
ماریو بندتی
مادام بوواری
گوستاو فلوبر
داستان حقوق بشر و قانون اساسی
بهلول رضایی شهری
بازی در سپیده دم و رویا
آرتور شنیتسلر
دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد
شهرام رحیمیان
آتش بدون دود (جلد چهارم از مجموعه هفت جلدی)
نادر ابراهیمی
آنی شرلی در گرین گیبلز (کتاب اول)
ال. ام. مونتگمری
آتش بدون دود (جلد دوم از مجموعه هفت جلدی)
نادر ابراهیمی
آتش بدون دود (جلد اول از مجموعه هفت جلدی)
نادر ابراهیمی
آتش بدون دود (جلد ششم از مجموعه هفت جلدی)
نادر ابراهیمی

نظرات کاربران

محمد حسن
۱۴۰۱/۰۸/۲۵

قبل از این کتاب بهترین رمان برای من، کلیدر بود،از محمود خان، و درست است که کلیدر، غنای ادبی اش بیشتر است، اما این کتاب ، فقط ادبیات نیست بلکه داستان زندگی است،داستان مردانگی و شجاعت،داستان مردمان فوق العاده ترکمن،

- بیشتر
کافه کتاب
۱۴۰۲/۰۲/۲۸

شاهکاره این جلو کتاب. یک شاهکار واقعی. زندگی ایلات و عشایر ترکمن. دشمنی و در نهایت همبستگی آنها با هم 👍

محمد حقگو
۱۴۰۳/۰۱/۱۱

عالیییییی

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۲۰)
زمان را مگذار که بیهوده بگذرد! مگر دیروز، فردا نبود، و پارسال، جزئی از سال‌های آینده نبود؟
چوغوروک
انسان اگر با مشقّت و درد و مصیبت روبه‌رو نمی‌شد، نه به چیزی ایمان می‌آورد، نه به آینده‌یی دل می‌بست، و نه از امید، سلاحی می‌ساخت به پایداریِ کوه.
چوغوروک
«زخمِ تازه‌پوست‌بسته، چه بازْشکافتن بدی دارد.»
چوغوروک
من، دلِ شکسته‌یی دارم؛ بازشکستنش هنر نیست
چوغوروک
اندوهی که از اعماق تفکّر سرچشمه نگیرد، اندوه نیست، عزای باطل و بی‌اعتباری به‌خاطر سرکوب‌شدن امیال فردی‌ست؛ و انسان متفکّری که گهگاه گرفتار اندوه نشود، علیل و ناقص است؛ دور از دریا، دور از توفان، دور از پرواز، دور از شکفتن روح است…
محمد حسن
فصل، فصل آشتی‌کنان بود؛ فصل سربازگیری و سنگربندی. بی‌طرف‌ها، بدترین‌ها بودند. بی‌طرف‌ها، جانب نیرنگ را داشتند و در سپاه رذالتِ روح می‌جنگیدند…
محمد حسن
هیچ‌چیز، زندگی یک انسان شریف را بی‌بها نمی‌کند. می‌توان در راه چیزی معتبر و مقدّس، جان داد؛ امّا نه با این تصوّر که جان، بی‌ارزش است که می‌توانش داد. برای کشته‌شدن، باید که پای چیزی بسیار گران‌بها، و گران‌بهاتر از حیات انسانی درمیان باشد.
محمد حسن
«دردهای سخت و عمیقی در جهان ما وجود دارد؛ امّا آنچه که بتواند کمر یک انسان مبارز را بشکند، وجود ندارد.»
ص‍‍‍ــاد
_ بله پدر. با دست خالی هم می‌توانستم شروع کنم. اگر شفایی وجود داشته‌باشد، شفا در دست‌های من است نه توی آن چمدان. از این گذشته، کار من فقط معالجهٔ جسم نیست. من، برای کاری بزرگ‌تر آمده‌ام _همان که تو، لااقل در حرف، به آن فخر کرده‌یی: جنگیدن در راه مردم، و کشته‌شدن به‌خاطر مردم. دنیا در جنگ است، پدر، و ما خوابیم. همین خواب سنگین، ترکمن‌ها را از معرکهٔ دنیا عقب نگه‌داشته‌است و کارِ عمدهٔ ما بیدارکردن است. بیدارِ بیمار، بهتر از خفتهٔ سلامت است… پس، تا زنده‌یی، دیگر صدایت را برای من بلند نکن! آرام بپرس، آرام جواب بگیر؛ تا به تو بگویم که ریشهٔ درد در کجاست؛ و بدانی که میان تو و دنیا چه‌قدر فاصله است.
saqqa
آلنی آن‌چنان بی‌پروا می‌خواند که نه‌انگار مرگ از کنار گوشش، آوازخوانان گذشته‌بود. آلنی لبخندزنان به خود می‌گفت: انسان خوب، هر جا دشمنی داشته‌باشد، دوستی هم دارد؛ و هر جا دوستی داشته‌باشد، بی‌شک، دشمنی هم دارد. من، مرغ خانگی، دارِ قالی، دیرک چادر نیستم تا دشمن نداشته‌باشم. من رذل و موذی و حیله‌گر نیستم تا دشمن نداشته‌باشم. اگر بی‌دشمن بمانم، تنها دلیلش این است که هدفم را از یاد برده‌ام؛ چراکه هیچ هدف بزرگی وجود ندارد که دشمنانِ حقیری نداشته‌باشد…
saqqa

حجم

۳۱۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۱۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان