کتاب صادق هدایت در تار عنکبوت
معرفی کتاب صادق هدایت در تار عنکبوت
کتاب صادق هدایت در تار عنکبوت نوشتهٔ م. ف. فرزانه در نشر مرکز چاپ شده است. این کتاب پسگفتاری بر آشنایی با صادق هدایت و عنکبوت گویا همراه با هدایتی دیگر است.
درباره کتاب صادق هدایت در تار عنکبوت
نویسندهٔ آشنایی با صادق هدایت در کتاب صادق هدایت در تار عنکبوت نیز کوشیده است بر پایهٔ مشاهدهها و خاطرههای شخصی و مستقیم از ایام طولانی حشرونشر خویش با هدایت، تصویری بیشتر مطابق با واقعیت از این نویسندهٔ بزرگ ایرانی ترسیـم کند و هالهٔ شایعهها و تصورات را از زندگی و عقاید و روحیـات او بزداید. فرزانه در این کتاب، ازآنجاکه زندگی خویش را سخت با زندگی و شخصیت و تأثیرات «هدایت» آمیخته میبیند، خاطرههای خویش از این دو زندگی را در کنار و موازی یکدیگر دنبال میکند و تصویری زنده و ملموس از دورانی که هدایت در آن زیست و نوشت پیش چشم خواننده قرار میدهد.
کتاب صادق هدایت در تار عنکبوت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعهٔ زندگینامهٔ نویسندگان پیشنهاد میشود.
درباره صادق هدایت
صادق هدایت در ۲۸ بهمن سال ۱۲۸۱ در تهران متولد شد. این نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی را از بنیانگذران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. صادق هدایت تحصیل در دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد اما بهعلت درد چشم مجبور شد که یک سال مدرسه متوسطه را ترک کند و پس از آن به مدرسه سنلویی که مدرسه فرانسویها بود رفت. تحصیل در این مدرسه زمینه آشنایی هدایت با ادبیات جهانی را فراهم کرد. او از نوجوانی نوشتن در روزنامهها را آغاز کرد. نخستین کتاب صادق هدایت انسان و حیوان، نام دارد که راجع به مهربانی با حیوانات، تالیف شده است.
هدایت در سال ۱۳۰۵ با اولین گروه دانشآموزان اعزامی به خارج راهی بلژیک شد و در رشته ریاضیات محض به تحصیل پرداخت. در همین سال داستان مرگ را در مجله ایرانشهر که در آلمان منتشر میشد به چاپ رسانید و مقالهای به فرانسوی به نام جادوگری در ایران در مجله لهویل دلیس، نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشتهاش در بلژیک راضی نبود و میخواست که خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس که آن زمان مرکز تمدن غرب بود برساند. سرانجام در اسفند ۱۳۰۵ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد. صادق هدایت در سال ۱۳۰۹، بیآنکه تحصیلاتش را به پایان رسانده باشد، به تهران بازگشت و در بانک ملی مشغول به کار شد. اما از وضع کارش راضی نبود؛ با این وجود سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب میشود و آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد. از جمله این آثار میتوان به مجموعه انیران، مجموعه داستانهای کوتاه سایهروشن، نمایشنامه مازیار با مقدمه مینوی، کتاب مستطاب وغوغ ساهاب با همکاری مسعود فرزاد، مجموعه داستانهای کوتاه سه قطره خون و چندین داستان کوتاه دیگر نظیر گرداب، دون ژوان کرج، مردی که نفسش را کشت، صورتکها، چنگال، لاله، آفرینگان، طلب آمرزش، محلل، مردهخورها، عروسک پشت پرده، چاپ نخست علویه خانم و همچنین سفرنامه اصفهان نصف جهان اشاره کرد.
هدایت در دوران اقامت خود در بمبئی اثر معروف خود بوف کور را که در پاریس نوشته بود پس از اندکی دگرگونی با دست بر روی کاغذ استنسیل نوشته، بهصورت پلیکپی در پنجاه نسخه منتشر کرد. این نویسنده سرشناس ایرانی سرانجام در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس با گاز خودکشی کرد.
بخشی از کتاب صادق هدایت در تار عنکبوت
«بعضیها خاطره را، به علت گوشههای فراموش شدهاش، به رؤیا تشبیه میکنند. در صورتی که میبینیم که هر یک از آنها خصوصیات خودشان را دارند و شباهت این دو فقط ظاهری است. زیرا بسیار پیش میآید که به محض بیدار شدن، خوابی که دیدهاید، مثل آبی که روی خاک داغ بریزد به سرعت ناپدید میگردد، در صورتی که خاطره، با یک تحریک مناسب دوباره جان میگیرد؛ بوها، رنگها، صداها، چهرهها یک جا، ولی محو، به طور ناگهانی در ذهنتان زنده میشود و تأثرات خوش و ناخوش ظاهراً از دست رفته را هجوموار با خود میآورد. با وصف این، یک شباهت اساسی بین خواب و یادبود هست: اینکه به دشواری میتوان خاطره و خواب را برای دیگران نقل کرد. حتماً برایتان پیش آمده که خوابی را برای نزدیکانتان تعریف کنید و بیشک، هر بار بور شدهاید، زیرا ضمن روایت ملتفت هستید که مخاطبتان نمیتواند احساس و تصویری را که عرضه میکنید دریابد. مگر به آن آنقدر آب و تاب بدهید که توجهش جلب شود و در این صورت دارید کار یک داستانسرا یا یک نقال حرفهای را انجام میدهید. شاید به علت این اشکال بوده است که قصه، یعنی داستانسرایی شفاهی به وجود آمده. در قصهسرایی میتوان با اشاره به اعمال و گفتگوهای شناختهشده (نشانه) مخاطب را حساس کرد و مقصود را در لفاف یک جریان تخیلی به او تلقین نمود. به طوری که شنونده میتواند خودش را قهرمان و یا یکی از شخصیتهای آن ببیند.
اما از زمانی که وسیله چاپ به دست آمد و رمان جایگزین قصه شد، داستانسرایان به دنبال فنونی رفتند که بتوانند، بدون رجوع به نشانههای شناخته شده، ظریفترین زیروبمهای روح انسانی را برای خواننده قابل درک بکنند. و از آنجا که صاحبان فرهنگ علمی، برای پیشرفت و در راه پیشرفت، به این جنبه ناپیدای انسان توجه فوقالعاده داشتند، به موقع ملتفت شدند که نویسندگان از بهترین کنجکاوان روح آدمها هستند و آثارشان منبع دانش روانشناسی است. آنگاه، ادبیاتِ رمانی را جدی گرفتند و در نتیجه قصهسرایی به تدریج اهمیتی را که داشت از دست داد. جالب این است که این شکل ادبیات به قدری امکان گسترش دارد که نه تنها میشود همه مسائل فردی و اجتماعی را به زبان زنده، به زبان روز، بیان کرد، بلکه هیجانی را که از شعر توقع داریم بسا در همین شاخه ادبی دیده میشود. آیا خاطره را میتوان به عنوان رمان پذیرفت؟
رمان خانه را شاید بتوان «خاطره رمان» نامید. چگونگی به وجود آمدن آن از دو خاطره ناشی شد: خاطره اول از یک خوابی بود که من بارها دیده بودم، و دومی را با کمک منطق ساختم.»
حجم
۷۵۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۷۵۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه