کتاب توتمیسم
معرفی کتاب توتمیسم
کتاب توتمیسم نوشتهٔ لوی استروس و ترجمهٔ مسعود راد است. انتشارات توس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر برای معرفی این نویسنده به زبان خودش مفید است.
درباره کتاب توتمیسم
کتاب توتمیسم را مردمشناس مشهور فرانسوی و سردمدار «مکتب اصالت ساخت» در مردمشناسی به نام کلود لوی- استروس نوشته است. کتاب حاضر به خواننده کمک میکند تا با طرز فکر این شخصیت آشنا شوید. لوی- استروس در کتاب توتمیسم نظریهاش را تشریح کرده است. این کتاب که در سال ۱۹۶۰ نوشته شده در واقع مقدمهای است بر «نظریهٔ ساختگرایی در مردمشناسی».
محور اصلی دیدگاه لوی- استروس مسئلهٔ «ساخت» است. یکی از هدفهای همهٔ علومی که با شناخت انسان بهعنوان یک موجود اجتماعی سروکار دارند پیبردن به الگوهایی است که بافت جامعه را تشکیل میدهند و انسانها را با یکدیگر مرتبط میسازند؛ به این معنی «ساخت» مفهوم تازهای نیست، ولی از آنجا که تشابه و تفاوت ۲ روی یک سکه هستند، دستیافتن به الگویها مشابه ضمناً نمایانگر تفاوتهای این الگوهاست.
عنوان فصلهای این کتاب بهترتیب عبارتاند از: وهم توتمی، نامگرایی استرالیایی، توتمیسمهای کارکردگرا، بهسوی ذهن، توتمیسم از درون.
مترجم این کتاب، مسعود راد، کتاب را در بهمن ۱۳۶۰ منتشر کرده است.
خواندن کتاب توتمیسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به مردمشناسان و دوستداران حوزهٔ زبانشناسی و مردمشناسی پیشنهاد میکنیم.
درباره کلود لوی استروس
کلود لوی استروس (Claude Lévi-Strauss) ۲۸ نوامبر ۱۹۰۸ به دنیا آمد. او قومشناس و انسانشناس فرانسوی و از نظریهپردازان انسانشناسی مدرن بود که در همهٔ حوزههای کلیدی آن نظریاتی ارائه کرده است. نام وی با «ساختارگرایی» عجین است.
از دیدگاه لوی استروس هدف «انسانشناسی ساختارگرا» رفتن به لایههای زیرینِ سطحها و تمرکز روی «سازوکارها» بهجای تمرکز بر روی مردمان و رفتارهای ایشان است. او این رویکرد را بعدها بیشتر گسترش داد و در آثار بعدی خود، برای واکاوی برجستهتر اسطورهها بهکار گرفت. وی همواره مشتاق بود که اسطورهها را به یکاهای تشکیلدهندهٔ آن فرو بکاهد و نشان دهد که چگونه ترکیب این یکاها میتواند در راستای مرزهای متضادی که میان مرگ و زندگی، طبیعت و فرهنگ و مواد خام و خوراک وجود دارد، درک شود.
از کتابهایی که از این انسانشناس فرانسوی به پارسی ترجمه شدهاند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
«نژاد و تاریخ» ترجمهٔ ابوالحسن نجفی، «اسطوره و معنا» ترجمهٔ شهرام خسروی، «اسطوره و تفکر مدرن» مترجمهٔ فاضل لاریجانی و علی جهانپولاد، «توتمیسم» ترجمهٔ مسعود راد.
کلود لوی استروس ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹ درگذشت.
بخشهایی از کتاب توتمیسم
«توتمیسم و بیماری هیستری از جهتی شبیه یکدیگرند. به مجرد اینکه بپذیریم نمیتوانیم بعضی پدیدهها را خودسرانه طبقهبندی و از پدیدههای دیگر جدا نماییم و بعد فرض کنیم که آنها علائم یک بیماری یا یک نهاد اجتماعیاند، خود آن علائم ناپدید میشوند، یا به هر حال دیگر نمیشود یک تفسیر واحد به آنها اطلاق نمود. در مورد هیستری «بزرگ» بعضیها این دگرگونی فکری را، که در تبیین ناراحتیهای دماغی حیطه روان را جانشین حیطه بدن ( سوماتیک)نمود، معلول تحولات اجتماعی میدانند. ولی از مقایسه توتمیسم با هیستری، ضمنآ پی میبریم که بین تئوریهای علمی و چارچوب فرهنگی، در یک سطح دیگر نیز رابطه وجود دارد، زیرا در هر دو مورد نتیجهگیریهای علماء بیش از آنکه متکی به مشاهدات عینی باشد، تحت تأثیر ذهنیت خودشان بوده است. گویی آنها ناخودآگاه میخواستهاند این افراد (خواه بیماران دماغی، خواه کسانی که به آنها «انسانهای بدوی) گفته میشد) را از آنچه بودند متفاوتتر نشان دهند. هیتسری و توتمیسم همزمان باب شدند و معلول چارچوب فرهنگی مشترک هستند، و سرانجام نافرجام هردوشان در درجه اول معلول گرایشی بود که در اواخر قرن نوزدهم در چندین شاخه از علوم به چشم میخورد. این گرایش عبارت بود از اینکه دانشمندان بعضی پدیدههای انسانی را که ترجیح میدادند نسبت به جهان اخلاقی خود بیگانه بدانند، یک کاسه میکردند و جداگانه- تحت عنوان (دوست داشتند بگویند) طبیعت - مورد بررسی قرار میدادند، تا وجدانشان در قبال جهان اخلاقی خودشان راحت باشد.
اولین هدف فروید در انتقاد از نظریه شارکو این بود که ما را قانع کند، اولا بین سلامت روانی و بیماری روانی اختلاف اساسی وجود ندارد، ثانیآ علت بیماری روانی حداکثر ناشی از حدوث تغییراتی در بعضی فعل و انفعالات عمومی است که هرکس بهطور طبیعی میتواند در خود مشاهده نماید، و در نتیجه، ثالثآ، بیمار روانی هم آدمی مثل خود ماست، چون تنها فرق ما با هم از جهت نوع درگیری (که در نفس خود کاملا بیاهمیت، دارای ماهیت اتفاقی، از نظر تعریف دقیق نامشخص، و حداقل به خودی خود موقتی است) در زندگی گذشتهمان است، که این زندگی گذشته در واقع مبنای موجودیت فردی هر انسان است. خیلی راحتتر بود که بیمار روانی را موجودی استثنایی و متعلق به گونهای کمیاب و مولود مقدرات درونی و برونی از قبیل وراثت، الکلیسم، و عقبماندگی فرض کنیم.
به همین منوال برای اینکه استادان محترم نقاشی بتوانند سر راحت به زمین بگذارند گرکو نمیتوانسته به عنوان یک آدم سالم سبکهای متعارف نقاشی را نپذیرد، بلکه حتمآ قسمت کروی چشمانش معیوب بوده است و گواه این مدعا درازی غیرطبیعی اشکالی است که نقاشی کرده است... در این مورد هم مثل آن یکی، معیارهای فرهنگی در سطح طبیعت توجیه گردیدهاند، در حالی که این معیارها هم به اندازه هر معیار فرهنگی دیگر میتوانستهاند ارزش عام جهانی داشته باشند. با برچسب غیرعادی زدن به نقاش نوپرداز و بیمار مبتلا به هیستری، ما در واقع بخود خوش خیالی میدادهایم که آنها با ما فرق دارند و تنها به صرف وجودشان، نظام اجتماعی و اخلاقی و فکری قبول شده ما مورد شک و تردید واقع نخواهد شد.
در فرضیهپردازیهایی که منجر به پیدایش وهم توتمی گردید نیز نفوذ همینگونه انگیزهها و برداشتها به چشم میخورد. البته اینجا دیگر مستقیمآ مسئله طبیعت مطرح نیست (هر چند، همانطور که خواهیم دید، توسل به اعتقادات و برداشتهای غریزی اغلب مشاهده میگردد). ولی مفهوم توتمیسم کمکی بود برای اینکه بتوان شاید با همان قاطعیت جوامع را از یکدیگر تفکیک نمود، اگر نه به این مقصود که باز بعضی از آنها را تحت عنوان ( وضعیت انسان در)طبیعت از خود طرد کنیم (که اصطلاح ناتور فولکر نمایانگر آن است)، حداقل به منظور آنکه آنها را از طریق دیدگاهشان در قبال طبیعت طبقهبندی نماییم، مانند انسان را جزء سلسله حیوانات قراردادن و نحوه شناخت یا (در واقع فرض) عدم اطلاع ( آنها)از مکانیسم تولید مثل. به این ترتیب اتفاقی نیست که فریزر توتمیسم و عدم اطلاع از نقش پدر در تولید مثل را با یکدیگر مخلوط میکند. به عقیده وی توتمیسم انسان را به حیوان نزدیک میکند و (فرض) عدم اطلاع ( اقوام بدوی)از نقش پدر در بارداری منجر به جایگزین نمودن ارواح که به نیروهای طبیعی نزدیکتر هستند، به جای پدر واقعی میشود. این طبیعتزدگی سنگ زیربنای تفکیک انسان وحشی از انسان متمدن بود.»
حجم
۲۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۲۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه