کتاب سفر بیستم
معرفی کتاب سفر بیستم
کتاب سفر بیستم نوشته نرجس شکوریانفرد است. این کتاب را انتشارات عهد مانا منتشر کرده است. این کتاب روایت شیدایی علی بن مهزیار اهوازی است.
درباره کتاب علی بن مهزیار اهوازی
علی بن مهزیار اهوازی دورقی، فقیه، محدّث و از رهبران و سرشناسان شیعه در اوایل قرن سوم قمری. او نزد امامان شیعه جایگاه والایی داشت و از یاران نزدیک امام جواد(ع) و امام هادی(ع) و وکیل ایشان در برخی نواحی بود.
این کتاب روایت شیدایی علی بنمهزیاری اهوازی است که در تلاش برای رسیدن به امام زمان (عج) بیش از بیستبار راهی سفر شد و از اهواز تا مکه بیابانها و راههای پرخطر را سپری کرد. علی بنمهزیار از امامان پیشین روایت شنیده بود که حج بیامام و بیمعرفت امام ناتمام است.
شیدایی علیبنمهزیار و داستان وصالش، الگویی برای خوب زیستن و خوب رفتن است.
خواندن کتاب علی بن مهزیار اهوازی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به داستان تاریخی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سفر بیستم
سال دوم زودتر از موعد حرکت، کارهایش را آماده کرد و راهی شد، چه ذوقی سراپایش را فرا گرفته بود که هیچ از مسیر یادش نماند و حکایات دوستانش. در دلش نشسته بود که یکسال خودش را آماده کرده است برای لحظهای که کسی از آن خاطره نداشت و اما او ندیده دوستش داشت. لحظهٔ دیدار را دوست داشت؛ با آنکه نه تجربهاش را داشت و نه کسی یادی از آن میکرد.
چرا چرا، خاطره شنیده بود که حالا دلش پر میکشید تا خودش هم تجربه کند. عمویش که همنام خودش بود، برایش خاطرهها گفته بود و همو بود که دلش را اینطور پر و خالی کرده بود و علی را به تقلا انداخته بود تا درک کند آن لحظهای را که کسی درک نمیکرد، الا به... به چه؟
سرش را رو به آسمان گرفت و لب زد:
- به چه عمو علی؟
نه عمو بود که جوابی به او بدهد و نه پدرش ابراهیم. تنها شنیده بود که دیدار یار لذتی در جانت مینشاند که صد فراق را تاب بیاوری... تا تنها یک لحظه را درک کنی!
حالا بار دوم بود که راهی شده بود و دل کنده بود از اهل و عیال و راحتی تا شاید یک لحظه لذت حضور و دیدار او را درک کند. تقصیر این خیال به گردن عمو بود و پدر که در گوشش وصفی گفته بودند نایاب.
عمو شده بود یار خاص که دل بکند از اهواز و راه بیفتد در بیابانها و شتر براند و گرما بچشد و سرما را کنار بزند تا ببیند و بدارد.
رفته بود تا دیار امام رضا (ع) و دل داده بود که وقتی برگشت هر کس او را میدید انگار که چشمی را میدید زیباتر از هر چشم فاختهای. عمو نشسته بود مقابل امامی که دشمن هم در وصفش شعر میگفت. همکلام شده بود با عزیزی که فرشتهها برای دیدنش اذن دخول میخوانند و عمو را پذیرفته بودند و... خیلیها محروم بودند و عمو علی، علیبن مهزیار اهوازی، اما اجازهٔ دیدار داشت. اجازه داشت که غسل زیارت کند و وضو بگیرد، نماز شکر بخواند و اذن دخول:
- جُعِلتُ فداک... فدایت شوم
را زمزمه کرد و قدم به حریمی گذاشت که امنیت عالم را داشت برای دوستانش و البته که دشمنان را هم بیبهره نمیگذاشت.
امام رضا (ع) را دیده بود عموعلی. امام جواد (ع) را دیده بود عمو. امام هادی (ع) را دیده بود عمو که پدر اینگونه دوستش داشت. تعریفهای عمو و پدر بود که لذت عالم را برایش بیطعم کرده بود و دلش لذت برتر را میخواست. شنیده بود بارها؛ بعد از شهادت امامجواد (ع) راهی شد تا امامش را ببیند؛ امام هادی را. عمو تعریف کرد:
- همهٔ راههای رسیدن و دیدار امام را بسته بودند. به شهر که رسیدیم دیدم امام در حصر است و شیعیان سخت به امام دسترسی دارند. من دلم در پیاش بود و نگران سؤالاتی که مردم داشتند و جز امام کسی جوابی به آن نداشت. گفتند هرکس سوال دارد در مسیر از امام میپرسد و یا گاهی پیش از آنکه بپرسد امام خود پاسخ میدهند، امر را سپردم به خدا و امامی که خودش آگاه است به حال من فقیر.
میان اینهمه اما، امام راهی گشودند برای عموعلی و او را به لطف امامتشان نزد خودشان بردند و عمو بود و امام و محبت و جوابهایی به سوالات عمو، بی آنکه از امام بپرسد. عمو نپرسیده بود و امام پاسخ داده بود. سوالات شیعیان بهانه بود برای آرام کردن دل، که خدا هر که را لایق بداند اذن دیدارش میدهد و عمو لایق بود.(
حجم
۵۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۵۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
نظرات کاربران
به هرکسی که عاشق هست و در دوری و وصال ، تنها یک طلب داره، این کتاب زیبا رو معرفی میکنم! اگر امکانش رو دارید صوتی اش رو دریافت کنید چون اثری که صدا روی شما میگذاره خیلی بیشتره! روایته عاشقی
خیلی خیلی دوستش داشتم چندبار خوندمش و هرسری غرق کتاب میشم 😍❤🎀
بی نظیر بود :) کاش من هم بتونم علی ابن مهزیارش بشم وای از اون لحظه که تو صیف دیدار امام زمان میکرد واقعا قلبم پر کشید حتما بخونید لطفا همه ی کسایی که پیام من رو خوندن برای تعجیل
با اینکه ماجرای ماجرای سفرهای حج و ملاقات با امام زمان توی زبون ما رائجه، اهل فن بر این عقیده هستن که بر فرضِ صحّت این ماجرا، به شدّت بعیده که علیبنمهزیار شخصیت اصلی ماجرا بوده باشه؛ بلکه این ماجرا
میخواهم با اطمینان بگویم که این کتاب فوق العاده است. این کتاب همان راهی است که عاشقان دنبالش میگردند. این کتاب نگاه تو رو عوض میکند. و امید دارم که مردم با خواندن این کتاب ، قیام برای ظهور اماممان کنند.