دانلود و خرید کتاب مکبت/ بداهه گویی آلما اوژن یونسکو ترجمه سحر داوری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب مکبت/ بداهه گویی آلما اثر اوژن یونسکو

کتاب مکبت/ بداهه گویی آلما

نویسنده:اوژن یونسکو
انتشارات:نشر بیدگل
امتیاز:
۲.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مکبت/ بداهه گویی آلما

کتاب مکبت/ بداهه گویی آلما نوشتۀ اوژن یونسکو و ترجمۀ سحر داوری است. نشر بیدگل این دو نمایشنامهٔ مشهور فرانسوی را منتشر کرده است.

درباره کتاب مکبت/ بداهه گویی آلما

کتاب مکبت/ بداهه گویی آلما دربردارندۀ دو نمایشنامه به قلم اوژن یونسکو است. نمایشنامۀ مکبت اقتباسی از تراژدی مکبث اثر ویلیام شکسپیر است. یونسکو، «مکبت» را در سبک ساتیر (زیرمجموعۀ سبک کمدی) نوشته است. در این نمایشنامه، دو ژنرال به نام‌های «مکبت» و «بانکو» که یک شورش را سرکوب کردند، مورد الطاف پادشاه قرار می‌گیرند، مکبت اما تشویق می‌شود به اینکه نقشه‌ای را برای ترور پادشاه و تاج‌گذاری خودش بکشد. او از طریق چرخۀ معیوب قتل و خون‌ریزی، می‌خواهد سیطرۀ ضعیف خود را بر تاج‌وتخت حفظ کند. اوژن یونسکو، نمایشنامۀ «مکبت» را در دوران جنگ سرد نوشته است.او تراژدی مشهور مکبث اثر شکسپیر را به اثری کمیک تبدیل کرده است. درون‌مایه‌هایی مانند جاه‌طلبی، فساد، بزدلی و زیاده‌خواهی در این اثر دیده می‌شود. در پسِ همه‌چیز، این حماقت انسان است که دارد نشان داده می‌شود. نمایشنامۀ بداهه گویی آلما دربارۀ نمایشنامه‌نویسی است که با سه پزشک ملاقات می‌کند. این نمایشنامه‌نویس «یونسکو» نام دارد. شخصیت‌ها درمورد نمایشنامه‌ای که یونسکو می‌نویسد، گفت‌وگو می‌کنند، اما یونسکو سرکشی می‌کند؛ ازاین‌رو پزشک‌ها تصمیم می‌گیرند وارد عمل شوند و به او آموزش‌هایی دهند. نمایشنامۀ «بداهه‌گویی آلما» یک بورلسک (زیرمجموعۀ سبک کمدی) است که سه منتقد سرشناس را هدف گرفته است.

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.

این کتاب در «مجموعه نمایشنامه‌های بیدگل» منتشر شده است. این مجموعه، مجموعه‌ای منحصربه‌فرد از نمایشنامه‌هایی است که تابه‌حال به فارسی ترجمه نشده‌اند و یا ترجمهٔ دوباره‌ای از نمایشنامه‌هایی است که از هر جهت لزوم ترجمهٔ مجدد آن‌ها حس شده است؛ همچنین معرفی جهان‌های متفاوت نمایشی، از اهداف اصلی این مجموعه است؛ جهان‌هایی که تابه‌حال برای خوانندگان فارسی ناگشوده مانده یا سیاست‌های فرهنگی خاص، مانع از گشوده‌شدن آن‌ها شده است.

خواندن کتاب مکبت/ بداهه گویی آلما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر فرانسه و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اوژن یونسکو

اوژن یونسکو (Eugène Ionesco) در ۲۶ نوامبر ۱۹۰۹ به دنیا آمد. او نمایشنامه‌نویس و نویسندهٔ فرانسوی با اصلیت رومانیایی بود که در سال ۱۹۷۰ میلادی به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد. یونسکو را بارزترین نمایندهٔ تئاتر آوانگارد فرانسه می‌دانند. از این نویسنده، نمایشنامه‌های مشهور و مهمی در سراسر جهان باقی مانده است. «صندلی‌ها» ترجمهٔ احمد کامیابی مسک/ «کرگدن» باشش ترجمهٔ متفاوت به‌ترتیب تاریخی از جلال آل احمد، پری صابری، مدیا کاشیگر، احمد کامیابی مسک، سحر داوری و محمد حیاتی/ «شاه می‌میرد»/ «تابلو»/ «مکبت»/ «عابر هوایی»/ «آوازخوان طاس»/ «بداهه‌گویی آلما»/ «آمِده یا چطور از شرش خلاص شویم؟»/ «درس» ترجمهٔ داریوش مهرجویی و... . بیشتر آثار این هنرمند به پارسی ترجمه شده و مترجمان آثار او اغلب از نویسندگان و هنرمندان مشهور ایرانی بوده‌اند. بهمن محصص نیز یکی دیگر از مترجمین آثار او بوده است. مشهورترین نمایشنامهٔ یونسکو «کرگدن‌ها» یا «کرگدن» نام دارد. این نمایشنامه را نخستین‌بار جلال آل احمد ترجمه کرد. این نمایشنامه با نام «کرگدن» بارها در ایران بر روی صحنه رفته است. از نخستین اجراهای این اثر می‌توان به اجرای حمید سمندریان در سال ۱۳۵۰ و از تازه‌ترین اجراها نیز می‌توان به اجرای فرهاد آئیش در ۱۳۸۷ اشاره کرد. فیلم مستندی نیز با نام کرگدن‌ها و ناکرگدن‌ها به کارگردانی محسن زمانی ساخته شده که به این نمایش و ارتباط یونسکو و ایدئولوژی آلمان نازی پرداخته است. اوژن یونسکو در ۲۸ مارس ۱۹۹۴ درگذشت.

درباره سحر داوری

سحر داوری در سال ۱۳۵۷ در تهران به دنیا آمد. او هشت‌ساله بود که به فرانسه نقل مکان کرد و در کالج به تحصیل پرداخت. از ۱۶سالگی ترجمۀ آثار اوژن یونسکو را آغاز کرد؛ همچنین دو نمایشگاه نقاشی در تهران برگزار و چندین کتاب از یونسکو، میلان کوندرا، یاسمینا رضا و... ترجمه کرده است.

بخشی از کتاب مکبت/ بداهه گویی آلما

«ندیمه، راهب، اسقف، صیاد پروانه، افسر، لیمونادفروش

چند سرباز، چند خدمتکار، چند میهمان و غیره

دکور: یک دشت. گلامیس و کاندور.

گلامیس از سمت چپ وارد می‌شود،

هم‌زمان کاندور از سمت راست.

آنها بی‌آنکه به‌هم سلام کنند، رو به تماشاگران، وسط صحنه می‌ایستند. مدتی در همین حالت می‌مانند.

گلامیس: (رو به کاندور) روز به‌خیر، بارون کاندور.

کاندور: (رو به گلامیس) روز به‌خیر، بارون گلامیس.

گلامیس: گوش کنید، کاندور.

کاندور: گوش کنید، گلامیس.

گلامیس: این وضع دیگر قابل تحمل نیست.

کاندور: این وضع دیگر قابل تحمل نیست.

گلامیس و کاندور خشمگین‌اند. خشم و ریشخند آنان به‌تدریج شدت می‌گیرد. متن، در واقع زمینه را برای رشد تدریجی خشم آنها فراهم می‌آورد.

گلامیس: (با ریشخند) پادشاهمان...

کاندور: (به همان لحن) دانکن، دوک اعظم، دانکن محبوب. آه، آه!

گلامیس: آه، بله! محبوب. بسیار محبوب.

کاندور: زیادی محبوب.

گلامیس: مرگ بر دانکن!

کاندور: مرگ بر دانکن!

گلامیس: موقع شکار به زمین‌های من هم تجاوز می‌کند.

کاندور: به حساب دولت.

گلامیس: می‌گوید...

کاندور: دولت، خودش است.

گلامیس: من هر سال ده‌هزار مرغ با تخم‌مرغ‌هایشان به او می‌دهم.»

***

«یونسکو در میان کتاب‌ها و دست‌نوشته‌ها سر بر میز گذارده و خوابیده. خودکاری سربالا در دستش است.

زنگ می‌زنند.

یونسکو خروپف می‌کند.

باز زنگ می‌زنند، سپس ضربه‌های محکمی به در می‌خورد و صدا می‌آید: «یونسکو! یونسکو!»

سرانجام یونسکو از جا می‌پرد و چشم‌هایش را می‌مالد.

صدای مردی: یونسکو! شما اونجایین؟

یونسکو: بله... یه لحظه لطفاً!... دیگه چی شده؟

یونسکو ضمن مرتب کردن موهای آشفته‌اش به‌طرف در می‌رود و آن را باز می‌کند.

بارتولومئوس ۱ ردای استادی بر تن، دیده می‌شود.

بارتولومئوس ۱: روز به‌خیر، یونسکو.

یونسکو: روز به‌خیر بارتولومئوس.

بارتولومئوس ۱: خوب شد پیداتون کردم! چیزی نمونده بود برم، در اون‌صورت حسابی کفری می‌شدم، به‌خصوص که شما تلفن هم ندارین... داشتین چی‌کار می‌کردین؟

یونسکو: داشتم کار می‌کردم، کار... داشتم می‌نوشتم!

بارتولومئوس ۱: همون نمایشنامه جدیده رو؟ آماده شد؟ من منتظرشم.

یونسکو: (روی صندلی‌اش می‌نشیند و یک صندلی هم به بارتولومئوس نشان می‌دهد.) بنشینین.

بارتولومئوس می‌نشیند.

می‌دونین، هنوز دارم روش کار می‌کنم. حسابی غرقم کرده. حس می‌کنم پاک از پا دراومده‌م. پیش می‌ره، اما نه راحت. خب، باید بی‌عیب‌ونقص باشه دیگه، درسته؟ تکرار نداشته باشه، تکه‌های بلند و خسته‌کننده نداشته باشه. همیشه بهم ایراد می‌گیرن که تو نمایشنامه‌هام هی دور خودم می‌گردم... برای همین، دارم جمع‌وجورش می‌کنم، هِی جمع‌وجورترش می‌کنم...

بارتولومئوس ۱: پس دیگه نوشتینش؟... پیش‌نویس اول... بذارین ببینمش...» 

نظرات کاربران

ارژنگ
۱۴۰۱/۰۳/۰۷

بخش اول کتاب ناقص است.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳)
بارتولومئوس ۱: (به بارتولومئوس ۳ و ۲) ساکت باشین! (به یونسکو) پس شما نمی‌دونین که دو چیز متضاد یکی‌ان؟ مثالی می‌زنم. وقتی می‌گم فلان چیز حقیقتاً حقیقته، معنیش اینه که کذباً کذبه... بارتولومئوس ۲: یا دقیقاً برعکس: هروقت چیزی کذباً کذبه، حقیقتاً حقیقی هم هست... یونسکو: هیچ به فکرم نرسیده بود. وای، شما چقدر باهوشین! بارتولومئوس ۱: با وجود این، از طرفی هم می‌شه گفت هرچه یک چیز حقیقتاً کذب باشه، کذباً هم حقیقته. و هرچه کذبش کمتر حقیقی‌باشه، حقیقتش کمتر کذبه. خلاصه‌ش: حقیقت کذب همون کذبِ حقیقیه، یا حقیقتِ حقیقی همون کذبِ کذبه. به این ترتیب دیگه متضادی در کار نیست، دمونتسرادومکوت اِرات.
محمد
یونسکو: در این مورد، متأسفانه باید بگم، به نظرم این‌طوره که کذب همون حقیقت نیست، و حقیقت همون کذب نیست، و متضادها همدیگه رو دفع می‌کنن. بارتولومئوس ۲: چه گستاخ! طرز فکرش... (به بارتولومئوس ۱ و ۳) طرز فکرش مثل خوک‌هاس! یونسکو: (زبانش بند آمده، پس از مکثی کوتاه) آه بله، بله، دارم متوجه می‌شم...
محمد
نویسنده‌ها برای فکر کردن ساخته نشده‌ن، برای این ساخته شده‌ن که چیزی رو که ازشون خواسته می‌شه بنویسن.
محمد

حجم

۱۲۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

حجم

۱۲۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

قیمت:
۶۵,۸۰۰
تومان