کتاب له و علیه ویرایش
معرفی کتاب له و علیه ویرایش
کتاب له و علیه ویرایش نوشتۀ سایه اقتصادینیا است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب له و علیه ویرایش
له و علیه ویرایش مجموعهای از یادداشتها و مقالههای سایه اقتصادینیا دربارۀ ویرایش است. او قبلاً این مقالهها و یادداشتها را در نشریهها، کانال تلگرامی یا صفحۀ فیسبوک خود منتشر کرده بود. نویسنده کتاب را در سه فصل تنظیم کرده است: یک، له و علیه ویرایش؛ دو، نکتهها؛ سه، پرترهها.
اقتصادینیا در فصل نخست، به موضوع بسیار مهم آسیبشناسیِ ویرایش در ایران معاصر پرداخته و مشکلات و مسائلی را که به دلیل کماهمیت و فراگیرشدن این مهارت پدیدار شده، تبیین کرده است. قالب نوشتههای این فصل را میتوانیم جستار نام نهیم. در این نوشتهها خاطرات، تجربهها، شنیدهها، دریافتها و آموختههای نویسنده به هم آمیختهاند. در اولین جستار این فصل، ویرایش و روشنفکری، نویسنده تاریخچۀ ویرایش در ایران را میکاود تا نسبت ویرایش با روشنفکری را دریابد.
در فصل دوم، نویسنده به نکتههایی دربارۀ درستنویسی و ویرایش پرداخته و در حقیقت، از عرصۀ نظر که بر فصل اول سایه داشت، به عرصۀ عمل گام نهاده است. نوشتههای این فصل یادداشتهای یک ویراستارند؛ بنابراین، خصلت تجربی و کاربردی بیشتری دارند. در همین فصل است که نثر نویسنده از لحن و بیان علمی فاصله گرفته و حالتی انشایی به خود میگیرد.
در فصل سوم، یادداشتهایی در ستایش از سه شخصیت نامی عرصۀ ویرایش نوشته است: ابوالحسن نجفی، احمد سمیعیگیلانی، علی صلحجو. این فصل پرترهها نام دارد و هدف نویسنده این بوده است که مخاطب بتواند با خواندن این تکنگاریها تصوری عمومی از سبک و روحیۀ کاری این سه تن پیدا کند.
سایه اقتصادینیا، متولد سال ۱۳۵۴، از سال ۱۳۷۸ وارد دورۀ ویرایش و ترجمۀ مرکز نشر دانشگاهی شد و نزد احمد سمیعی گیلانی، ابوالحسن نجفی، حسین سامعی، علی صلحجو و عبدالحسین آذرنگ آموزش دید. از سال ۱۳۸۴ به دعوت احمد سمیعی گیلانی به فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیوست و تا سال ۱۳۹۶ دستیار سردبیر در مجلۀ نامۀ فرهنگستان و نیز معاون گروه ادبیات معاصر بود. پژوهش ادبی، نقد شعر معاصر و ویرایش سه شاخۀ اصلی فعالیتهای قلمی اقتصادینیاست.
خواندن کتاب له و علیه ویرایش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به ویراستاران و محققان ادبی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب له و علیه ویرایش
پس از تکهپاره شدن فرانکلین، میراث ارزشمندش در چند مؤسسهٔ دیگر پراکنده شد. ابتدا به سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی تغییر نام داد و وظیفهٔ چاپ کتب درسی را بر عهده گرفت، و سرانجام در سال ۱۳۷۲ با شرکت انتشارات علمی و فرهنگی (جانشین بنگاه ترجمه و نشر کتاب) ادغام شد. بنابراین، از دل دو مؤسسهٔ انتشاراتی مهم عصر محمدرضاشاه، یعنی بنگاه ترجمه و نشر کتاب و فرانکلین، انتشارات علمی و فرهنگی زاده شد.
اما اصل کار میراث تجربی فرانکلین بود که، با پراکنده شدن حاملان آن در گوشه و کنار دنیا یا در سازمانهای مختلف، با خطر فراموشی و نابودی مواجه بود. بالاخره، پس از چند سال، دستکم بخشی از این میراث تجربی جمع آمد و از نو متمرکز شد. مرکز نشر دانشگاهی، که در سال ۱۳۵۹ و بر طبق مصوبهٔ ستاد انقلاب فرهنگی تأسیس شده بود، از نیمهٔ دوم دههٔ شصت شمسی به اصلیترین و معتبرترین نهاد کار ویرایش بدل شد و، علاوه بر تمرکز بر مسائل نظری مربوط به ویرایش و آمادهسازی کتاب در مقالات مندرج در مجلهٔ نشر دانش و برگزاری سمینارها و چاپ کتابهایی در این زمینه، در آموزش ویرایش هم مبتکرانه عمل کرد و توانست با برگزاری دورههای تخصصی ویرایش و ترجمه، حتیالمقدور، میراث ویراستاران نسل اول فرانکلین را پیش از نابودی به نسل بعدی انتقال دهد.
بجز مرکز نشر دانشگاهی، نهادهای دیگری نیز، به حکم ضرورت، به مسائل ویرایشی، بیشوکم، توجه نشان دادند: انتشارات امیرکبیر، شورای عالی ویرایشِ سازمان صدا و سیما، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، انتشارات سروش و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی هر یک اقداماتی در این زمینه انجام دادند. در سازمان صدا و سیما، از سال ۱۳۷۰ شورایی به نام «شورای عالی ویرایش» تشکیل شد که وظیفهٔ اصلی آن تهذیب زبان فارسی کارکنان و تولیدات خود این سازمان بود. بخشی از سرمایهٔ علمی فرانکلین در این شورا تجمیع شد. احمد سمیعی (گیلانی)، علیاشرف صادقی، حسین معصومیهمدانی، رضا سیدحسینی، موسی اسوار، محمدمهدی فیروزان و، بعدتر، حسن مرندی اعضای این شورا بودند. شورای عالی ویرایش از طریق چاپ جزوهها و دستورالعملهایی برای کارکنان صدا و سیما، برگزاری سمینارهایی با نام «زبان فارسی در صدا و سیما» و پرورش ویراستارانی که از طریق آزمون ورودی جذب این سازمان میشدند، توانست در محدودهٔ عملکرد خود نسبتاً تأثیرگذار باشد. فعالیتهای مربوط به ویرایش در سازمان صدا و سیما نمود بیرونی و اجتماعی هم یافت: تیزرهای «فارسی را پاس بداریم» از تلویزیون پخش شد و در تحریک حساسیت زبانی عموم مردم در دوران خودش موفق بود.
اما در دهههای شصت و هفتاد شمسی، هیچیک از این سازمانها در زمرهٔ نهادهای روشنفکری محسوب نمیشدند؛ سهل است که حتی بعضاً ضدروشنفکری هم بودند. صدا و سیما در مقام واعظ غیرمتعظی بود که جز با تیزرهای «فارسی را پاس بداریم» تأثیری مثبت در عرصهٔ عمومی زبان فارسی نداشت. فرهنگستان نیز وجههای تماماً آکادمیک و محافظهکارانه اختیار کرده بود و، علیرغم اینکه نهاد اصلی سیاستگذاری در عرصهٔ خط و زبان فارسی محسوب میشد، در میان عموم مردم و باﻷخص جوانان نفوذی نداشت. مرکز نشر دانشگاهی البته ناشری خوشنام بود ولی، در آن سالها، نهادهای روشنفکری لزوماً از تکیه به منابع مالی غیرخصوصی دوری میجستند و تکیهگاه مالی مرکز نشر دانشگاهی ابتدا شورای عالی انقلاب فرهنگی و سپس وزارت فرهنگ و آموزش عالی بود. به همین دلیل، علیرغم تمام درخشش و تأثیرگذاری فرهنگی و با وجود تکاپوهای ارزنده، جوانان روشنفکر آن روز، مرکز نشر دانشگاهی را به دیدهٔ نهادی دولتی، مدافع سنّت و دور از جریانهای فکری نو مینگریستند. حتی مجلهٔ نشر دانش، با اینکه پایگاه مقالات بسیار مؤثر و سالمی برای نشر دستاوردهای فکری و قلمی زبانشناسان و ادبا بود، کمتر میان جوانان روشنفکر طرفدار داشت. در مقابل، کمکم نهادهایی خصوصی پا گرفته بودند که نه بودجهای در بساط داشتند و نه دفتر و دستکی، اما اقبال شدید مخاطبان جوان و عطش تشنگان ادبیات نو را سرمایهٔ راستین خود کرده، و علیرغم بیپولی و فشارهای اجتماعی دیگر، به نهادهای روشنفکری زمانه تبدیل شده بودند. نشریات آدینه و دنیای سخن از جمله مهمترین این نهادها بودند. هرچه مرکز نشر دانشگاهی و دیگر نهادهای دولتی بیشتر جلوهٔ قدمایی به خود میگرفتند، آدینه و دنیای سخن بیشتر جلوهٔ روشنفکری مییافتند و گرسنگی جوانان دههٔ شصت را بیشتر فرومینشاندند. این تضاد نمادین، در طی چند سال، رفتهرفته تشدید شد تا سرانجام به اوجی نمادین رسید: انتشار غلط ننویسیم به قلم ابوالحسن نجفی در سال ۱۳۶۶ در مرکز نشر دانشگاهی، و نقد دکتر باطنی بر آن در مجلهٔ آدینه دو نهاد سنت و روشنفکری را رویاروی هم قرار داد. تقابل این دو نهاد ویرایش را به بحث روز روشنفکری تبدیل کرد و، از این رهگذر، ویرایش و درستنویسی باز به روشنفکری گره خورد و این بار محکمتر.
حجم
۳۱۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۳۱۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
نظرات کاربران
بهعنوان یک نویسنده و ویراستار این کتاب برایم پر از نکات آموزشی خوب بود.
بسیار آموزنده و پر از نکات کاربردی
یاوه.