کتاب بادبادک باز
معرفی کتاب بادبادک باز
درباره کتاب بادبادک باز
روایت این رمان دوستی امیر با حسن است؛ حسن یک هزاره و پسر خدمتکار خانه حامی همیشگی امیر است. اما زمانی که حسن از جانب افراد تندرو مورد تعرض جنسی قرار میگیرد امیر نمیتواند به دفاع از او بپردازد و این گناه تا سالها مانند یک استخوان در گلویش مانده و حتی شادترین لحظات زندگی را برای او تیرهوتار میکند. در سال ۱۹۷۹ با حمله روسها به افغانستان امیر با پدرش از افغانستان فراری میشوند و تمام روزهای تلخ و شیرین گذشته را هم در ذهن خود به فریمانت میبرند. سالها بعد طالبان حسن و همسرش را به دلیل تعصبات قومیتی در افغانستان، به قتل میرسانند و تنها پسری معصوم (سهراب) از آنها به یادگار میماند، پسری که در دستان طالبان اسیر میشود.
کتاب بادبادک باز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
بادبادک باز را به تمام علاقهمندان به رمان پیشنهاد میکنیم. اگر دوست دارید آثار بزرگ ادبیات دنیای معاصر را بخوانید، این کتاب یکی از آنها است.
بخشی از کتاب بادبادک باز
زمانی که بچــه بودیــم، مــن و حســن عــادت داشــتیم از درختهای ســپیدار حاشیهٔ راه ماشین راه خانهٔ پدریام بالا برویــم تــا از آن بالا بــا یکتکه آیینــه داخــل خانهٔ همســایه نــور بیندازیــم و اذیتشــان کنیــم. هــر دو مقابــل هــم درحالیکه جیبهایمان پــر از تــوت خشــک و گــردو بــود روی شاخههای بلنــد درخــت مینشستیم و پاهــای برهنهمان را تــاب میدادیم. همانطور کــه توتها را میخوردیم، و به همدیگــر پرتــاب میکردیم، نوبتــی آیینــه را به دست میگرفتیم. دزدکــی میخندیدیم و ســپس از خنــده ریســه میرفتیم، هنــوز هــم حســن را بالای آن درخت و آفتابی که از بیــن برگهای درختهــای روی صــورت تقریباً بــدون نقــص گــردش میتابید، جلــوی چشــمانم اســت و میبینم. صورتــی شــبیه بــه عروسکهای چینــی کــه بــا اســکنه از چــوب میتراشند، دمــاغ پهــن و پخــش، چشمهایی باریــک و بادامــی کــه شــبیه بــه برگهای بامبــو(خیــزران) کــه تیلــهای رنــگ بودنــد و بســتگی بــه نوری کــه به آنهــا میتابید داشــت، طلایی، ســبز یــا حتــی یاقوتــی به نظر میآمد.
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۱۴ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۱۴ صفحه
نظرات کاربران
رمان بسیار جذابیه البته من نسخه چاپی همین نشر رو خواندو و ترجمه روان و مطبوعی داشت.
کتاب بادبادک باز رمانی بسیاز زیباست و نویسنده بسیار زیبا زندگی مردم رنج کشیده افغانستان رو به تصویر کشیده من واقعا این کتاب رو دوس داشتم و چه جاهای که اشک ریختم