کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ درون نگری
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ درون نگری
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ درون نگری نوشته اریک شوئیتسگبل است و با ترجمه میاسر پوراسماعیل منتشر شده است. این کتاب یکی از کتابهای مجموعه دانشنامه فلسفه استنفورد است که گروه انتشاراتی ققنوس منتشر کرده است.
دانشنامه فلسفه استنفورد مجموعهای کاربردی و راهی دقیق است برای ورود به مباحث مختلف فلسفه. دانشنامه فلسفه استنفورد در چندین جلد با موضوعات مختلف منتشر شده است. دانشنامه استنفورد، اثری کاربردی است برای کسانی که میخواهند برای اولینبار با فلسفه روبهرو شوند. این دانشنامه موضوعات متنوع را در بیست جلد، از زبان نویسندگان مختلف با دیدی فلسفه بررسی کرده است. موضوعاتی مانند پدیدار شناسی، روشنگری، تاریخ هستی، بدن آگاهی، احترام و...
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ درون نگری
دروننگری مفهومی کلیدی در معرفتشناسی است، زیرا غالباً تصور میشود که معرفت دروننگرانه به طور ویژهای مطمئن، و شاید حتی مصون از تردید شکاکانه، است. همچنین، غالباً تصور میشود که معرفت دروننگرانه بیواسطهتر یا مستقیمتر از معرفت حسی است. به هر دوی این خصوصیاتِ ادعاشده دروننگری در تأیید این اندیشه استناد شده است که معرفت دروننگرانه میتواند به عنوان مبنا یا بنیاد انواع دیگرِ معرفت عمل کند.
دروننگری برای فلسفه ذهن نیز محوری است؛ هم به عنوان فرایندی که بهخودیخود شایسته مطالعه است و هم به عنوان مرجع داوری و استناد برای سایر ادعاهای مربوط به ذهن. فیلسوفان ذهن نظریههای گوناگونی را درباره ماهیت دروننگری مطرح میکنند؛ و غالبآ تصور میشود که ادعاهای فلسفی درباره آگاهی، عاطفه، اراده آزاد، اینهمانی شخصی، فکر، باور، خیال، ادراک حسی و سایر پدیدههای ذهنی لوازم دروننگرانه دارند یا باید در معرض تأیید دروننگرانه قرار گیرند. به دلایل مشابهی، روانشناسان تجربی نیز از دقت احکام دروننگرانه و نقش دروننگری در علمِ ذهن بحث کردهاند. این کتاب سعی دارد اطلاعات کاملی درباره مفهوم درونگرایی در اختیار علاقهمندان قرار دهد.
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ درون نگری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ درون نگری
دروننگری عموماً فرایندی تلقی میشود که به وسیله آن درباره آن دسته از حالات یا فرایندهای ذهنی خودمان که در حال حاضر رخ میدهند یا در گذشتهای بسیار نزدیک رخ دادهاند اطلاع مییابیم. اما چنین نیست که همه این قبیل فرایندها دروننگرانه باشند: عده اندکی میگویند که اگر شما با دیدن حالت چهره خود در آینه دریابید که عصبانی هستید، دروننگری کردهاید. اما این امر مبهم و مورد اختلاف است که برای اینکه فرایندی دروننگرانه محسوب شود دقیقاً چه چیز دیگری لازم است. ممکن است تبیین نسبتاً محدودکنندهای از دروننگری لازم آورد که این فرایند متضمن توجه به حالات ذهنی کنونی خود و تشخیص مستقیم این حالات باشد، اما بسیاری از فیلسوفان توجه به حالات ذهنی یا تشخیص مستقیم آنها را ناممکن میدانند یا دستکم معتقدند که چنین چیزی در بسیاری از نمونههای برجسته دروننگری وجود ندارد.
برای اینکه فرایندی «دروننگرانه» محسوب شود به آن معنایی که این اصطلاح در فلسفه معاصر ذهن به کار میرود، باید حداقل سه شرط زیر را برآورد:
۱. شرط ذهنی بودن: دروننگری فرایندی است که معرفت، احکام یا باورهایی درباره رویدادها، حالات یا فرایندهای ذهنی ــ و نه درباره اموری بیرون از ذهن شخص، دستکم به طور مستقیم ــ پدید میآورد یا درصدد پدید آوردنِ آنهاست. از این جهت، دروننگری با فرایندهای حسی که معمولاً اطلاعاتی درباره رویدادهای بیرونی یا جنبههای غیرذهنی بدن شخص به دست میدهند تفاوت دارد. شاید مرز میان معرفت دروننگرانه و معرفت غیردروننگرانه در مورد معرفتِ بدنی به خود مبهم به نظر برسد، مانند معرفت از طریق حس عمقی۴ درباره محل جوارح خود یا معرفت از طریق حس دردیاب۵ درباره دردهای خود. اما به نظر میرسد که علیالاصول بخش دروننگرانه چنین فرایندهایی را، که به احکامِ مربوط به ذهن خود شخص مربوطند ــ مثلاً اینکه شخص احساس میکند که گویی دستان او روی هم قرار گرفتهاند یا احساس دردی میکند که گویی در انگشت پایش قرار دارد ــ میتوان از این حکم غیردروننگرانه متمایز کرد که دستان شخص واقعاً روی هم قرار گرفتهاند یا انگشت پای او دارد له میشود.
حجم
۱۴۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۴۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه