دانلود و خرید کتاب آخرین شاهدان سویتلانا آلکسویچ ترجمه مهناز خواجوند
تصویر جلد کتاب آخرین شاهدان

کتاب آخرین شاهدان

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آخرین شاهدان

کتاب آخرین شاهدان نوشتۀ سویتلانا آلکسویچ و ترجمۀ مهناز خواجوند است. این کتاب را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است.

درباره کتاب آخرین شاهدان

سویتلانا آلکسیویچ برای اهالی ادبیات در ایران به‌خصوص مستندنگاران و علاقه‌مندان به آثار مستند چهره‌ای شناخته شده است. پیش از آنکه آلکسیویچ جایزۀ نوبل ادبی ۲۰۱۵ را از آن خود کند برخی از آثارش در ایران ترجمه شده بود اما با اقبال چندانی مواجه نشد. تنها اندکی پس از دریافت جایزه، آثارش با موجی از ترجمه‌های بی‌واسطه و باواسطه از زبان اصلی و بعضاً با شتاب‌زدگی در بازار کتاب داخل منتشر شد و بهانه‌ای شد تا نویسنده در ایران مخاطبین فراوانی پیدا کند.

آثار سویتلانا آلکسیویچ به‌خوبی درد و رنج انسانی که آرمان‌شهر مضحک کمونیست را درک کرده و در آن زیسته است را به تصویر می‌کشد. این همان رسالت و اندیشه‌ای است که غالب نویسندگان بزرگ روس در قرن بیستم در پی آن بوده‌اند و درباره‌اش قلم‌زده‌اند، یعنی همان توجه به آلام، دردها و دغدغه‌های یک انسان، به‌تصویرکشیدن دون‌مایه‌گی‌ها و درماندگی‌هایی که حکومت‌ها برای جامعۀ انسانی خود به ارمغان می‌آورند و کج‌فهمی‌ها و کج‌روی‌هایی که انسان‌ها با دست خویش به آن مبتلا می‌شوند. نویسندگان روس دربارۀ ایدئولوگ‌ها و ایدئولوژی‌هایی قلم می‌زدند که با آنان در یک فضا زیسته بودند. آنها به‌روشنی می‌دانستند که ایدئولوژی همواره با استبداد همراه است و به این خاطر قلمشان را به مصاف استبداد می‌فرستادند. قلمشان یا می‌شکست یا می‌خشکید یا در کشوی میز مأموران دون‌پایۀ کا.گ.ب گم‌وگور می‌شد. خوش‌بینانه‌اش این بود که اگر می‌توانستند از دست سربازان ارباب استالین جان سالم به در برند به کشورهای امپریالیسمی می‌گریختند و به‌عنوان اپوزیسیون قلم‌به‌دست می‌گرفتند.

خواندن کتاب آخرین شاهدان را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

علاقه‌مندان به ادبیات روس می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

درباره سویتلانا آلکسیویچ

سویتلانا آلکسیویچ؛ وی در سال ۱۹۴۸ در شهر استانیسلاو در شرق اوکراین از پدری بلاروسی و مادری اوکراینی زاده شد. در رشتۀ روزنامه‌نگاری تحصیل کرد و هم‌زمان با فعالیت در روزنامه‌های آن دوره به‌عنوان معلم تاریخ و زبان آلمانی مشغول به کار شد. ساختار نوشته‌های آلکسیویچ مستندنگاری است؛ استناداتی که بر پایۀ مصاحبۀ شفاهی از شخصیت‌های آثارش به‌دست‌آمده است. «جنگ چهرۀ زنانه ندارد» اولین اثر وی بود که در سال ۱۹۸۳ نوشته شد. چاپ‌های اولیۀ این کتاب چندین بار با سانسور مواجه شد که در نهایت در سال ۱۹۸۵ به‌صورت کامل و بدون سانسور با تیراژ دو میلیون نسخه منتشر شد. دومین کتابش متن روسیِ همین ترجمۀ پیش روست که در سال ۱۹۸۵ انتشار یافت. در سال ۱۹۹۷ معروف‌ترین اثر او با عنوان «زمزمه‌های چرنوبیل» چاپ شد که در آن به ابعاد بزرگ‌ترین فاجعۀ غیرنظامی دنیا - انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل - پرداخت. «زمان دست‌دوم» عنوان آخرین کتاب نویسنده با موضوع ترس و آلام انسان‌های پس از فروپاشی شوروی است. این کتاب در سال ۲۰۱۳ به چاپ رسید.

آلکسیویچ به دنبال سوژه‌هایی رفته که شخصیت‌هایش کمتر از ذهن و زبان دیگر نویسندگان روس روایت شده است: سربازان روس در جنگ افغانستان، حضور زنان در جنگ جهانی دوم، حادثه‌دیدگان چرنوبیل، روایت پر تب‌وتاب فروپاشی شوروی و این کتاب که خاطرات آخرین بازماندگان جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند. بازماندگانی که در جنگ جهانی دوم کودکانی بیش نبودند. آلکسیویچ در این اثر یک‌سروگردن بالاتر از هم‌صنفانش به نوع زندگی، آرزوها، دغدغه‌ها و دردهای افراد پیرامون خود توجه دارد، آنها را می‌بیند و عمیقاً درک می‌کند. همانانی که زیر سایۀ شوم جنگ تولد یافتند و بزرگ شدند. گداخته‌ترین نسل در شوروی نسل انسان‌هایی است که در ۱۹۱۷ به دنیا آمدند و در سال ۱۹۹۱ بی‌جان شدند. نسل سوخته، این‌ها هستند.

بخش‌هایی از کتاب آخرین شاهدان

زن همسایه که همسرش یک نظامی بود، با چشمانی اشک‌آلود وارد حیاطمان شد. درِ گوشِ مامان پچ‌پچ کرد اما با اشاره به او فهماند که باید ساکت باشند. همه می‌ترسیدند از اتفاقی که افتاده با صدای بلند حرف بزنند حتی زمانی که همه فهمیده بودند چه خبر است. می‌ترسیدند که آنها را شورشی و اغتشاش‌گر بنامند و این وحشتناک‌تر از جنگ بود. آنها می‌ترسیدند ... این نظر فعلی من است ... و البته هیچ‌کس هم باور نمی‌کرد! امکان نداشت! ارتش ما در مرز مستقر بود و رهبران ما در کرملین! کشور کاملاً محافظت شده بود و دشمن قادر به حمله نبود! آن زمان‌ها من این‌طور فکر می‌کردم ... آن زمان‌ها من پیشاهنگ بودم.

رادیو را روشن کرده بودیم و منتظر سخنرانی استالین بودیم. شنیدن صدای او حیاتی بود. اما استالین سکوت کرده بود. بعد مولوتوف سخنرانی کرد ... همه گوش می‌کردند. مولوتوف اعلام کرد: «جنگ شده». بااین‌وجود هنوز کسی باور نمی‌کرد. استالین کجا بود؟

هواپیماها بر فراز شهر به پرواز درآمدند ... ده‌ها هواپیمای ناآشنا با علامت صلیب آسمان و خورشید را پوشاندند. وحشتناک بود! بمب‌ها فرود آمدند ... بی‌وقفه صدای انفجار شنیده می‌شد، صدای شکستن. انگار همه چیز در خواب اتفاق می‌افتاد نه در بیداری ... من دیگر بچه نبودم و احساساتم را به‌خاطر می‌سپردم؛ وحشتی سراسر وجودم، کلامم و افکارم را فراگرفته بود. ما از خانه بیرون پریدیم و در خیابان‌ها به هر سو می‌دویدیم ... انگار دیگر شهری وجود ندارد. فقط ویرانه بود، دود بود و آتش. 

ایران آزاد
۱۴۰۳/۰۳/۲۸

در این کتاب خاطرات کودکی افرادی را می‌خوانیم که جنگ کودکی‌شان را از آنها ربوده است. داستان آشنای جنایات هیتلر، این بار در روسیه. نفرین بر جنگ

در بازار جلوی چشم خودم دختربچه‌ای نان شیرمالی از یک خانم دزدید. دختر کوچکی بود... دنبالش کردند. او را روی زمین انداختند. شروع کردند به زدنش... به‌طرز فجیعی او را می‌زدند، به قصد کشت. اما او عجله داشت که نان را تا آخر بخورد و قبل از اینکه او را بکشند نان را قورت داده باشد... نهصد روزِ این چنینی...
ایران آزاد
«هیچ تکنولوژی و پیشرفتی، هیچ انقلاب و جنگی نمی‌تواند توجیهی برای فرو ریختن قطرهٔ اشکی از دیدگان کودکی باشد. همیشه آن قطرهٔ اشک با ارزش‌تر و گران‌مایه‌تر است حتی یک قطره اشک.»
احسان رضاپور
بعد آسمان تیره و هواپیمای سیاه‌رنگ را به یاد می‌آورم: مادر با دستانی باز کنار جاده افتاده بود. از او می‌خواستیم که بلند شود ولی او بلند نمی‌شد. سربازها مادرم را درون یک شنل پیچیدند و او را همان‌جا در میان ماسه‌ها به خاک سپردند. ما فریاد می‌زدیم و التماس می‌کردیم: «مامانمونو خاک نکنین. بیدار می‌شه و ما راهمونو ادامه می‌دیم.» روی ماسه‌ها سوسک‌های بزرگی می‌خزیدند. نمی‌توانستم تصور کنم مادرم چگونه با آنها در زیرِ زمین زندگی خواهد کرد. بعد چطور مادر را پیدا کنیم؟ چطور همدیگر را ببینیم؟ چه کسی برای پدرمان نامه بنویسد؟
ایران آزاد

حجم

۳۱۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

حجم

۳۱۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

قیمت:
۹۳,۳۷۵
۲۸,۰۱۲
۷۰%
تومان