کتاب چارلی چاپلین
معرفی کتاب چارلی چاپلین
کتاب چارلی چاپلین نوشته پیتر اکروید است که با ترجمه احسان شاهقاسمی منتشر شده است. این کتاب ماجرای متفاوتی از زندگی چارلز چاپلین است. او را یکی از نوابغ سینمای جهان میدانند که طولانیترین تشویق اسکار جهان برای او بوده است.
درباره کتاب چارلی چاپلین
در عرصه سینما و روشنفکری جایگاه جهانی منحصربهفردی دارد. او را هنرمندی مؤلف، هوادار اخلاق، دوستدار عشق، مخالف ظلم و امپریالیسم آمریکا و سرمایهداری میدانند. کتاب حاضر نگاهی متفاوت به زندگی چاپلین به شما ارائه داده، نشان میدهد بخشی از این تصورات افسانهای بیش نبوده است. چاپلین از کودکی فریبکاری، خودخواهی و خشم را آموخت و اینها را تا آخر عمر به بهترین صورت در زندگی شخصی و حرفهایاش به کار بست.
رابطه با زنان متعدد، فرار مالیاتی، استفاده از غیراخلاقیترین روشها برای از میدان به در کردن رقبا و بهکارگیری برخی زنان در نقشهایی که برای آنها ساخته نشده بودند تنها برخی از کارهای شگفتآوری است که چارلز چاپلین، کوچولوی سادهدل، عاشقپیشه و خانهبهدوش سینما انجام میداد. اخراج چاپلین از آمریکا صرفا به دلایل سیاسی نبود؛ بلکه رفتارهای غیراخلاقی چاپلین جامعه عمدتا سنتی آمریکا را به واکنش واداشته بود.
چاپلین در کل زندگیاش بد زندگی کرد و این شیوه زندگی معمولا برای افراد زندگیای سخت را در زمان پیری رقم میزند. بدون فداکاریها و پشتیبانی آخرین همسرش، اونا اونیل (که ۳۴ سال از او کوچکتر بود)، زندگی چاپلین هرگز به شکل یک قهرمان جهانی در تبعید تمام نمیشد.
خواندن کتاب چارلی چاپلین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به زندگینامه پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب چارلی چاپلین
در آغاز بهار ۱۸۹۶ پسران چاپلین پیش مادرشان برگشتند اما جای خاصی برای زندگی نداشتند. آنها از این اتاق کرایهای به اتاق کرایهای ارزانقیمت دیگری میرفتند و در عرض سه ماه، شش زیرزمین یا اتاق زیرشیروانی را تجربه کردند. خاطرات چاپلین از این دورهٔ زندگی در لندن عمدتاً با ناخرسندی همراه است. تنها کت سیدنی برایاش کوچک شده بود و هانا از ژاکت مخملی خودش برای او کُتی نو دوخت؛ افزون بر آن، سیدنی مجبور بود یکی از کفشهای پاشنهبلند مادرش که طوری تعمیر شده بود که اندازهٔ او شود را بپوشد. پسرها از مغازهها و دستفروشها چیز میدزدیدند. خانواده متّکی به خیریهٔ کلیسا بود. چاپلین هرگز در کودکی کره یا خامه نخورده بود و به همین دلیل در بزرگسالی و ثروتمندی از خوردن اینها سیر نمیشد. جان دابلدی، پیکرتراشی، که در سال ۱۹۸۱ مجسمهٔ او را در میدان لستر ساخت، میگفت که بر اساس اندازههای دقیق بدن چاپلین، این آدم بزرگسال «قفسهٔ سینهٔ ضعیف متعلق به کودکی دارای سوءتغذیه» را داشته است.
لحظات شادتری هم بود. چاپلین جوان با رقصیدن در بیرون میخانهها یا رقصیدن با ملودی آکاردئون سیاری چند پنی درمیآورد. یک روز سیدنی در حال فروش روزنامه در اتوبوس یک کیسه سکهٔ طلا پیدا کرد. شاید هم آن را دزدیده بود. چاپلینها پس از فروختن سکهها به ساوتِند رفتند و برای نخستینبار چشمشان به دریا افتاد. آنها با این پول توانستند در گرمابههای کنینگتون حمام کنند. آنها در سالن باکستر در نمایشهای فانوس جادویی که یک پنی پول بلیت آن بود شرکت کردند. هانا هم هروقت حالش خوش بود با تقلید حرکات و ظاهر مردم در خیابان، آنها را سرگرم میکرد. شاید پسر کوچکترش مهارتهای او در پانتومیم را به ارث برده باشد.
حجم
۹۱۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۱۱ صفحه
حجم
۹۱۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۱۱ صفحه
نظرات کاربران
کاش تخفیف بذارید رو کتاب
جالب و عجیب