کتاب راویان قرن اضطراب
معرفی کتاب راویان قرن اضطراب
کتاب راویان قرن اضطراب نوشتۀ آسیه (ناستین) جوادی و فاطمه قضاوی است. این کتاب را انتشارات کتاب کولهپشتی منتشر کرده است. کتاب راویان قرن اضطراب گزیده گفتگو با پنج شاعر سیمین بهبهانی، اسماعیل خویی، جواد مجابی، محمدعلی سپانلو، سید علی صالحی را در خود جایداده است.
درباره کتاب راویان قرن اضطراب
کتاب «راویان قرن اضطراب» حاصل گفتوشنود با پنج روشنفکر هنرمند معاصر است که انگیزۀ سرودن اشعار و تحولات اندیشگی و عاطفی آنها را نشان میدهد. این هنرمندان مردمگرای پیشرو همسو بافرهنگ ایرانشهر کوشیدهاند صدای خاموشان جامعه باشند.
خواندن کتاب راویان قرن اضطراب را به چه کسی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب به علاقهمندان اشعار فارسی و شاعران معاصر پیشنهاد میشود.
درباره آسیه جوادی
آسیه جوادی معروف به ناستین مجابی؛ نویسنده، داستاننویس و پژوهشگر هنری و ادبی، متولد ۱۸ تیرماه ۱۳۲۵ در شهر قزوین است.
درباره سیمین بهبهانی
سیمین خلیلی معروف به سیمین بهبهانی در سال ۱۳۰۶ متولد شده است. او معلم، نویسنده، شاعر و غزلسرای معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود. سیمین بهبهانی در طول زندگیاش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شدهاند. شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی همچون عشق به وطن، زلزله، انقلاب، جنگ، فقر، تنفروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان را در بر میگیرند. او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزنهای بیسابقه به «نیمای غزل» معروف است.
سیمین بهبهانی در سال ۱۳۲۵ با حسن بهبهانی ازدواج کرد و به نام خانوادگی همسر خود شناخته شد. وی از این ازدواج دو پسر با نامهای علی و حسین، و یک دختر به نام امید دارد. ابوالحسن تهامینژاد دوبلور و صداپیشۀ ایرانی، داماد اوست. سیمین بهبهانی در سال ۱۳۴۹ از حسن بهبهانی جدا شد و در همان سال با منوچهر کوشیار که در دوران دانشجویی با او آشنا شده بود، ازدواج کرد. کوشیار تیرماه ۱۳۶۳ در اثر عارضة قلبی درگذشت.
سیمین بهبهانی که به علت مشکلات تنفسی و قلبی در بیمارستان پارس تهران بستری بود، از پانزدهم مرداد در کما به سر میبرد و سرانجام روز سه شنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۹۳، در سن ۸۷ سالگی درگذشت. پیکر او با حضور مردم و ادیبان و هنرمندان از مقابل تالار وحدت تشییع شد و در بهشت زهرا در مقبره خانوادگی و کنار پدرش به خاک سپرده شد.
بخشهایی از کتاب راویان قرن اضطراب
انگار دست خودم نیست حتی قصیدههایم هم درعینحالی که میگوییم قصیده را با قصد میگویند ولی واقعاً وقتی نگاه میکنم به تجربۀ سرودن، نخستین مصراع خودش میآید یعنی نمینشینی بگویی که خب حالا میخواهم اینطوری شعر بسرایم. البته در سرت هست این، شاید یک ماه دو ماه هم طول بکشد که من باید به اینجا یا به این آدم بپردازم، ولی در همان لحظه نمیتوانی قلم و کاغذ را برداری و شروع کنی. در یک لحظهای که این اندیشهها به تو رویآور میشوند، با خودت میگویی یا در تو گفته میشود که تو باید در این زمینه یک کاری بکنی، انگار آن لحظهای است که عشقبازی تو با مامان شعر یا با معشوقۀ ازلی صورتگرفته و نطفهای بسته میشود، حالا این نُه ماه و نُه روزش چه جوری بگذرد، کِی سر بچه بیرون بیاید. آن مصراع اول، آن دیگر دست تو نیست، حتی با قصیده هم من این تجربه را دارم.
هرگز پیش نیامده که من بتوانم بگویم خب من میخواهم با چنین وزنی و چنین قافیههایی یک قصیده بسرایم.
حجم
۱۷۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۱۷۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
نظرات کاربران
فقط بخش گفتگو با اسماعیل خویی برام جذاب بود. حرف ها و نوشته های سید علی صالحی هم که مثل همیشه...