دانلود و خرید کتاب اضطراب وضعیت آلن دوباتن ترجمه مهدی نمازیان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب اضطراب وضعیت

کتاب اضطراب وضعیت

معرفی کتاب اضطراب وضعیت

کتاب اضطراب وضعیت نوشته آلن دوباتن است و با ترجمه مهدی نمازیان منتشر شده است. این کتاب به شما کمک می کند یک زندگی اجتماعی موفق داشته باشید. 

درباره کتاب اضطراب وضعیت

اضطراب وضعیت ترس از خطر شکست در برابر آرمان‌هایی است که جامعه‌مان وضع کرده و هراس از دست ‌دادن مقام و منزلت را شامل می‌شود. وضعیت به معنای جایگاه یک فرد در جامعه ــ این کلمه از ریشهٔ لاتین «s‌tatum» به‌معنی جایگاه «Standing» مشتق شده است؛ به‌معنی اخص کلمه به جایگاه حرفه‌ای یک شخص در یک گروه (شخص متأهل، درجه‌دار نظامی، و غیره) اشاره دارد و در معنای کلی‌تر، که تناسب بیشتری با این مقال دارد، به ارزش و اهمیت یک شخص در نگاه جهانیان اشاره می‌کند.

حالا اضطراب وضعیت حالتی است که فرد در آن مدام نگران به خطر افتادن وضعیتش است و این حس منفی را مدام با خود حمل می‌کند.  آلن دو باتن معتقد است وسواسی که نسبت به جایگاهمان در جامعه داریم از منابع مختلفی ریشه می‌گیرد. او در این اثر جذاب که بسیاری از صاحب‌نظران و نویسندگان آن را تحسین کرده‌اند درباره اضطراب موقعیت، علل و راه‌حل‌های آن سخن گفته است. دو باتن راه حل فرو نشاندن اضطراب وضعیت را در چهار بستر فلسفه، هنر، سیاست و دین جسته و آن‌ها را در این کتاب تشریح کرده است.

خواندن کتاب اضطراب وضعیت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کسانی که در زندگی به‌دنبال آرامش هستند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب اضطراب وضعیت

نیازمان به عشق، اشتیاقمان به جاه و مقام

۱.

می‌توان گفت که زندگی هر فرد بالغی با دو داستان عشقی بزرگ تعریف می‌شود؛ اولی، حکایت جست‌وجوی ما برای عشق جسمی؛ که به‌خوبی شناخته و ترسیم شده است، سهم عمده‌ای از موسیقی و ادبیات را ازآنِ خود کرده، و از لحاظ اجتماعی پذیرفته و شهره است. دومی، حکایت جست‌وجوی ما برای عشقی که دنیا به ما ارزانی می‌دارد؛ که حکایتی سربه‌مهرتر و شرم‌آورتر است. حکایتی به طعنه و تمسخر که باب طبع انسان‌های حسدپیشه و دارای کمبود است و بر زبانشان جاری می‌شود یا عطش به جاه و مقام فقط در معنای اقتصادی‌اش تعبیر می‌شود. با وجود این، این دومین حکایت کم‌حرارت‌تر از اولی نیست و از پیچیدگی، اهمیت، و جهان‌شمولی چیزی کمتر از آن ندارد و شکست‌های حاصل از آن به همان اندازه دردآور است. حکایتی که در آن نیز دل‌شکستگی وجود دارد. 

.

آدام اسمیت در کتابش با عنوان نظریهٔ عواطف اخلاقی می‌نویسد: مقصود از این همه مشقت و تکاپوی این جهان چیست؟ نهایتِ زیاده‌خواهی، بلندپروازی، طلب ثروت، قدرت، و برتری‌جویی چیست؟ آیا برای برآوردن ضرورت‌های فطرت است؟ اجرت‌های دون‌پایه‌ترین کارگر که می‌تواند آن‌ها را برآورده کند. پس فایدهٔ هدف بزرگ زندگی بشر که ما آن را بهبود وضعیت می‌نامیم چیست؟

این‌که به چشم بیاییم، این‌که مورد توجه قرار بگیریم، این‌که به‌دیدهٔ محبت، تحسین، و رضایت به ما نگاه شود. تمامی چیزهایی که چشم داریم از بهبود وضعیت عایدمان شود. غنی به مالش می‌نازد چون احساس می‌کند که آن مال به‌طور طبیعی توجه جهان را به سمت او جلب می‌کند. در دیگر سو، فقیر از تنگدستی شرمسار است.

فقیر احساس می‌کند که تهیدستی او را از چشم دیگر آدمیان می‌اندازد. احساس مورد توجه واقع‌نشدن لزوماً پرتب‌وتاب‌ترین اشتیاق‌های طبیعت آدمی را ناکام می‌گذارد. فقیر در خانه و بیرون آن با بی‌اعتنایی مواجه می‌شود و آن زمان که در میان جمع است درست به همان اندازه که در کلبهٔ فقیرانه‌اش تنها نشسته است گمنام است. در سوی دیگر، مردِ صاحب‌مقام و امتیاز مورد عنایت جهان پیرامونش است. همه‌کس مشتاق دیدارش هستند. رفتارهایش نیز مورد توجه همگان است و چه اندک کلمه یا رفتاری از او که نادیده گرفته شود.

معرفی نویسنده
عکس آلن دوباتن
آلن دوباتن

آلن دو باتن فیلسوف، نویسنده و مجری تلویزیونی در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۹ میلادی در زوریخ به دنیا آمد. او نویسنده‌ی کتاب های مشهوری مانند آرامش و خودشناسی است. او فرزند ژاکلین و ژیلبر دو باتن بود. ژیلبر در اسکندریه در مصر زاده شده بود و پس از این‌که به خاطر به قدرت رسیدن جمال عبد‌الناصر مجبور به خروج از مصر شد، برای کار و زندگی به سوئیس مهاجرت کرد و هم‌بنیان‌گذار موسسه‌ی مالی-اعتباری جی‌ای‌ام شد (ثروت خانواده‌ی او در سال ۱۹۹۹ م. حدود ۲۳۴ میلیون یورو تخمین زده شد). مادر آلن متولد سوئیس و از اهالی اشکنازی و پدرش از خانواده‌ی یهودیان سفاردی‌ از شهر باتن در کاستیا و لئون بود.

آنا خیری
۱۴۰۰/۱۱/۲۹

من هر دو ترجمه موجود ( میلکان و نون ) رو بررسی کردم هیچکدوم روان نبودن. نمیدونم علتش چی میتونه باشه.

کاربر ۱۱۵۶۳۴۵
۱۴۰۲/۰۶/۱۴

خیلی وقت بود که میخواستم مشتاقانه این کتاب رو بخونم اما متاسفانه انقد ترجمه ضعیف بود که تمام اشتیاقم از بین رفت

salar
۱۴۰۲/۰۹/۱۲

صد صفحه ی اولش جالب نیود برام ،اصلا داشت راجب چی حرف میزد؟ ترجمه هم ازون بدتر ،متن رو تبدیل کرده بود به متن ادبی کهن

Mahshid.M
۱۴۰۲/۱۰/۲۷

ویراستاری به شدتتتتت به شددددتتت به شدددت ایراد داره. کاش توی چاپ های بعدی درستش کنن

کاربر 1624046
۱۴۰۳/۰۶/۲۹

واقعا بعضی جاها رو فکر میکنم دادن گوگل ترنسلیت ترجمه افتضاحه

1984
۱۴۰۲/۰۹/۲۴

این کتاب جزو آثار نویسنده هست. عالیه این نویسنده. امیدوارم فقط دست توی مطالبش نبرده باشه ناشر و مترجم. ترجمه و ویراستاری ضعیفی داره.

MoonShadow
۱۴۰۳/۰۸/۰۷

بیشتر داره یه سری توجیه میاره برای اینکه توی وضعیت فعلیت بمونی و راضی باشی باید اسمشو میذاشت بهونه لوزر بودن

farzaneh barani
۱۴۰۲/۱۰/۱۸

جالب نیست

esmaeil nosrati
۱۴۰۲/۱۰/۱۴

باید قبول کنیم روانشناسی یک علم واحد هست روانشناسی مثل ریاضی و فیزیک چهار چوب هایی داره نوشتن کتاب هایی از این دست و جا به جایی فرمول ها خیلی وقت ها شما رو به جواب اشتباه میرسونه

hossein
۱۴۰۲/۱۰/۰۸

تجربه های خوب در قالب داستان

شاید به «کم» راضی باشیم اگر «کم» چیزی باشد که توقعش را داریم، و زمانی که آموخته‌ایم هر چیزی را طلب کنیم ممکن است با «بسیار» بدبخت باشیم.
javad hedayati
. آیا عاقلانه است پدران کسوت خویش را بی‌آن‌که توانایی ذهنی فرزندشان را بسنجند به او اعطا کنند؟ آیا آقازادگان لزوماً مناسب‌ترین گزینه‌ها برای ادارهٔ مملکتشان هستند؟
javad hedayati
نادیده‌گرفته‌شدن بر شدت ارزیابی‌های منفی از توانایی‌مان می‌افزاید، در حالی که یک لبخند و یک تمجید کوچک نتیجه‌ای عکس آن می‌دهد. به‌نظر می‌رسد که ما برای تحمل خویش مرهون عواطف دیگران هستیم.
hedgehog
در واقع همه چیز در نهایت به بدترین وجه درخواهد آمد: سقف فروخواهد ریخت، مجسمه واژگون خواهد شد، ما خواهیم مُرد، هر که را دوست داریم از میانمان خواهد رفت، و تمامی دستاوردهایمان و حتی نام‌هایمان زیرپا لگدمال خواهد شد. اگر از روی غریزه به رابطهٔ تنگاتنگی که میان بدبختی‌هایمان و بلندپروازی‌هایمان وجود دارد پی ببریم، امید می‌رود که از این اندیشه اندکی تسلی بجوییم. در نتیجه، توجه به موقعیت و جایگاه حقیرمان سبب خواهد شد تا به بینشی نادر و تسلی‌بخش دربارهٔ بی‌اهمیت‌بودنمان دست پیدا کنیم.
fateme I
فرانسهٔ تحت‌سیطرهٔ ناپلئون شاهد الغای امتیازات فئودالی و بنیان‌گذاری نشان لژیون دونور شد. نشانی که در نوع خود اولین عنوانی بود که به افراد از هر طبقهٔ اجتماعی اعطا می‌شد.
javad hedayati
اضطراب وضعیت STATUS ANXIETY: اضطرابی چنان ویران‌گر که قادر است ابعاد گسترده زندگی‌هایمان را به ویرانی بکشاند و دلهرهٔ ناکامی از عدم تطابق خویشتن با ایده‌آل‌هایی که جامعه برای موفقیت تعیین کرده است را در ما برانگیزد و درنتیجه، حس تهی‌بودن از احترام و شایستگی را در وجودمان پدید آورد. دلهره‌ای حاکی از دون‌پایگی کنونی یا سقوط به جایگاهی فرومایه‌تر.
bud
خرابه‌ها ما را امر می‌کند تا از تلاش‌ها و خیال‌پردازی‌هایمان برای رسیدن به کمال و رضایت‌خاطر دست برداریم. آن‌ها به ما یادآور می‌شوند که نمی‌توانیم با زمان به مبارزه برخیزیم و فقط بازیچهٔ نیروهای براندازی هستیم که در بهترین حالت می‌توانند گوشه‌ای به انتظار بایستند، اما هرگز از میان نخواهند رفت. ممکن است از توفیق‌های دنیوی‌مان مسرور شویم و چند سالی بر مرکب کامیابی و حکمفرمایی برانیم، اما سرانجام تمامی قوایمان رو به زوال خواهد گذاشت و به آرامگاه ابدی فروخواهیم شد. اگر دورنمایی چنین قدرت تسلی ما را دارد به این علت است که بخش اعظم نگرانی‌هایمان از حس اغراق‌گونه‌ای که در مورد اهمیت کارها و علایقمان داریم سرچشمه می‌گیرد. ایده‌آل‌هایمان عذابمان می‌دهند و توجه بیش‌ازحد به اهمیت آنچه انجام می‌دهیم ما را می‌فرساید.
fateme I
سه قرن قبل از راسکین و شاو، میشل دو مونتنی به همین شکل بر اهمیت عوامل تصادفی در تعیین بازده زندگی افراد تأکید کرد. او به ما توصیه می‌کند تا نقشی را که «شانس با آن سیاق بوالهوسانه‌اش در بخشیدن شکوه و عزت به ما» بازی می‌کند به یاد داشته باشیم. «اغلب شانس را می‌بینم که پیشاپیش شایستگی قدم برمی‌دارد و اغلب بسیار از آن جلوتر است.»
fateme I
هزینهٔ ما برای انتظارات و توقعاتی که بسیار بیش از اسلافمان است، اضطرابی دائمی است. اضطرابی که نتیجهٔ تمامی چیزهایی است که می‌خواستیم به‌دست بیاوریم و از حصولش ناکام ماندیم.
کیارش
شاید به «کم» راضی باشیم اگر «کم» چیزی باشد که توقعش را داریم، و زمانی که آموخته‌ایم هر چیزی را طلب کنیم ممکن است با «بسیار» بدبخت باشیم.
hedgehog
وقتی نابرابری قانون کلی جامعه باشد، بزرگ‌ترین نابرابری‌ها به‌چشم نمی‌آید. اما آن زمان که همه چیز کمابیش با هم برابر باشد، کوچک‌ترین تفاوت‌ها جلب توجه می‌کند... دلیل سودازدگی عجیبی که گریبان ساکنان دموکراسی‌ها را در میان وفور نعمت گرفته و نفرتشان از زندگی که در شرایط آرام و راحت نیز دست از سرشان برنمی‌دارد همین مسئله است. در فرانسه نگرانی ما از آمار فزایندهٔ خودکشی‌هاست. در امریکا خودکشی به‌ندرت اتفاق می‌افتد، اما شنیده‌هایم حاکی از آن است که جنون در این وادی شایع‌تر از هر جای دیگری است.»
1984
درست همان‌طور که خداوند صاحب قدرت مطلق بر تمامی موجودات، از فرشتگان تا کوچک‌ترین وزغ‌هاست، گمان می‌شد خلفای منصوب از جانب او بر روی زمین صاحب قدرت و استیلا بر جامعهٔ بشری‌اند. جامعه‌ای که خداوند مقام هرکس را، از اشراف‌زاده تا کارگر مزرعه، بدو بخشیده است. متهم‌کردن یک اشراف‌زادهٔ انگلیسی قرون وسطایی به رفتار «تکبر» آمیز در مقابل زیردستانش در سلسله‌مراتب اجتماعیون روزگار بی‌معنی بود. تنها زمانی تبعیض و نابرابری وجهه‌ای تحقیرآمیز پیدا کرد که احتمال وجود دیدگاهی حاکی از مساوات طلبی نسبت به انسان‌ها وجود داشت.
1984
او می‌نویسد: «از این “قدرت” استفاده کردم تا بهبودی جسمانی را بازیابم و برای همیشه از شر اضافه‌وزنم خلاص شوم. با مددگرفتن از این قدرت زن رؤیاهایم را مجذوب کردم، با او وصلت کردم، و خانوادهٔ مورد علاقه‌ام را تشکیل دادم. از این قدرت استفاده کردم تا درآمدم را از بخور و نمیر به بیش از یک میلیون دلار در سال افزایش دهم. این قدرت مرا از آپارتمان نقلی‌ام (که در آن به‌علت نداشتن آشپزخانه ظرف‌هایم را در وان حمام می‌شستم) به خانهٔ فعلی‌ام یعنی کاخ دل‌مار کشاند.»
hedgehog
آشکارکردن هر دلهره و اضطرابی از لحاظ اجتماعی نابخردانه است. در نتیجه، ابراز ناراحتی درونی نامتعارف است و اغلب به خیره‌نگاهی دلواپسانه، لبخندی نمایشی، یا مکثی طولانی که پس از شنیدن اخبار موفقیت‌های دیگران رخ می‌دهد خلاصه می‌شود.
hedgehog
اما این ماجرا برای دون‌پایگان با جنبه‌ای تلخ همراه بود؛ اگر افراد موفق شایستهٔ موفقیتشان بودند آن‌گاه باید باور کرد که کشتی‌شکستگی و ناکامی نیز سزاوار صاحبانش است. ماحصل شایسته‌سالاری بر فرایند توزیع فقر آن بود که دون‌پایگان را نه‌تنها مایهٔ تأسف، بلکه «مستحق» مقامشان نشان داد.
javad hedayati
از زمانی که مشاغل و امتیازات بر پایهٔ مصاحبه‌ها و آزمون‌های بی‌طرف و منصفانه بین افراد تقسیم شدند دیگر نمی‌توان اظهار داشت که مقام و منصب دنیوی به‌کلی از ارزش‌های درونی جداست. دیگر نمی‌توان آن‌طور که بسیاری از متفکران مسیحی عقیده داشتند و روسو و مارکس نیز بر آن باور بودند ادعا کرد که ثروتمندان و قدرتمندان جایگاه خود را فقط از طرق ناشایست به‌دست آورده‌اند.
javad hedayati
ژانر تراژدی به‌خودی‌خود ما را ترغیب می‌کند تا از دیدگاه قابل‌درک زندگی روزمره از شکست وناکامی دست برداریم تا ما را بلندنظرانه با گسترهٔ حماقت‌ها و لغزش‌هایی که معمولاً در نهاد بشر یافت می‌شود آشنا کند.
MoonShadow
اما زمانی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ چیزی بچه‌گانه و غیرمنطقی تلقی شود، باور این‌که انسان فقط یک فرصت واحد و به‌طور ترسناکی زودگذر برای نیل به کامیابی دارد فشار برای موفق‌شدن و کسب رضایت‌خاطر را افزایش خواهد داد. در چنین وضعیتی دستاورهای دنیوی دیگر پیش‌درآمدی بر جهان دیگر فرض نمی‌شود، بلکه مجموع تمامی چیزهایی هستند که می‌شود کسی بدان دست یازد.
mousavi__m313
هر آنچه به ”خودِ“ آدمی اضافه شود جز بار اضافه نیست. چه غرور باشد یا هر چیز دیگری.»
mousavi__m313
روسو استدلال می‌کند که برای توانگرکردن یک شخص دو راه وجود دارد: به او پول بیشتری داده شود یا تمایلاتش مهار شود.
shahab _ sky

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان