تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب نفرتی که تو می کاری
معرفی کتاب نفرتی که تو می کاری
کتاب نفرتی که تو می کاری با عنوان اصلی The Hate U Give نوشتهٔ «انجی توماس» با ترجمهٔ «میلاد بابانژاد» و «الهه مرادی» و از سوی نشر نون منتشر شده است. این رمان اجتماعی برای نوجوانان نوشته شده و داستانی پرکشش دربارهٔ هویت، نژادپرستی و عدالت را روایت میکند. این کتاب با تمرکز بر زندگی یک دختر نوجوان سیاهپوست در آمریکا، به مسائل تبعیض نژادی و خشونت پلیس پرداخته است. این رمان یکی از ممنوعترین و مورد اعتراضترین کتابها در سال انتشارش بوده است؛ بهدلیل استفاده از الفاظ رکیک، بیادبی و اشاره به مصرف مواد مخدر. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نفرتی که تو می کاری
کتاب «نفرتی که تو میکاری» (منتشرشده در سال ۲۰۱۷ میلادی) رمانی برای نوجوانان است که در بستر جامعهٔ معاصر آمریکا و با الهام از جنبشهای اعتراضی علیه خشونت پلیس و تبعیض نژادی نوشته شده است. این رمان در فضایی روایت میشود که اخبار کشتهشدن جوانان سیاهپوست بهدست پلیس، به موضوعی تکراری و دردناک بدل شده است. داستان کتاب حاضر در دورهای میگذرد که شبکههای اجتماعی و رسانهها نقش پررنگی در شکلدهی افکار عمومی دارند و صدای قربانیان و شاهدان میتواند بهسرعت در سطح ملی و جهانی شنیده شود. نویسنده با خلق شخصیتهایی چندلایه و ملموس، تصویری از زندگی روزمره و دغدغهها و تضادهای نوجوانان سیاهپوست در محلههای حاشیهنشین و مدارس ممتاز سفیدپوستان ارائه داده است. رمان حاضر با نگاهی انتقادی و واقعگرایانه به موضوعاتی همچون هویت، وفاداری، خانواده، فشار اجتماعی و انتخابهای دشوار میپردازد و درعینحال تصویری از امید، مقاومت و تلاش برای تغییر را به نمایش میگذارد. شخصیت اصلی این اثر دختری ۱۷ساله به نام «استار کارتر» (Starr Carter) است. او آفریقایی - آمریکایی است.
رمان «نفرتی که تو میکاری» از نظر تجاری موفق بوده و در اولین انتشار خود در جایگاه اول فهرست پرفروشترین کتابهای نوجوان نیویورک تایمز قرار گرفته و بهمدت ۵۰ هفته در آن باقی مانده است. این رمان چندین جایزه دریافت کرد و بهخاطر نویسندگی «انجی توماس» و موضوعاتش مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. نویسنده در نگارش این رمان تلاش کرد تا درک خوانندگان را از اهمیت جنبش و زندگی سیاهپوستان گسترش دهد. این مضامین بههمراه زبان رکیک در اثر باعث ایجاد جنجالهایی شد و بنا بر گزارش انجمن کتابخانههای آمریکا، این کتاب یکی از کتابهایی بود که در سالهای ۲۰۱۷، ۲۰۱۸، ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ میلادی بیشترین اعتراض و درخواست ممنوعیت را به خود اختصاص داد. درهرصورت این رمان در اکتبر ۲۰۱۸ میلادی به یک فیلم سینمایی تبدیل شد که نقدهای مثبتی دریافت کرد؛ همچنین این اثر بهصورت کتاب صوتی منتشر شده است.
خلاصه داستان نفرتی که تو می کاری
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان رمان حاضر از زاویهدید «استار»، دختر نوجوان سیاهپوستی روایت میشود که بین دو جهان متفاوت زندگی میکند؛ محلهٔ فقیرنشین و عمدتاً سیاهپوست گاردنهایتس و مدرسهٔ خصوصی و ممتاز ویلیامسون که بیشتر دانشآموزان آن سفیدپوست هستند. زندگی استار زمانی دگرگون میشود که شاهد کشتهشدن دوست دوران کودکیاش، «خلیل» بهدست یک مأمور پلیس سفیدپوست میشود. این حادثه او را در مرکز توجه رسانهها و جامعه قرار میدهد و از او انتظار میرود که بهعنوان شاهد اصلی، حقیقت را بیان کند. استار با فشارهای سنگین خانواده، دوستان، جامعه و حتی تهدیدهای باندهای محلی روبهرو میشود و باید میان سکوت و فریادزدن حقیقت یکی را انتخاب کند. روایت کتاب حاضر کشمکشهای درونی استار، روابط پیچیدهاش با خانواده، دوستان مدرسه و محله و مواجههاش با تبعیض نژادی و بیعدالتی را به تصویر میکشد. او در نهایت درمییابد که صدای او میتواند تغییری ایجاد کند و مسئولیت روایت حقیقت را میپذیرد؛ حتی اگر این کار برایش خطرناک باشد.
چرا باید کتاب نفرتی که تو می کاری را خواند؟
این رمان با روایتی صریح و بیپرده، تجربهٔ زیستهٔ نوجوانان سیاهپوست در جامعهای نابرابر را به تصویر میکشد و خواننده را با واقعیتهای تلخ و پیچیدهٔ تبعیض نژادی، خشونت پلیس و فشارهای اجتماعی روبهرو میکند. رمان حاضر را فرصتی برای همدلی با شخصیتهایی دانستهاند که صدای آنها کمتر شنیده میشود. این رمان مخاطب را به تأمل دربارهٔ مسئولیت فردی و جمعی در برابر بیعدالتی دعوت میکند.
خواندن کتاب نفرتی که تو می کاری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان برای نوجوانان و جوانانی که دغدغهٔ عدالت اجتماعی، هویت، تبعیض نژادی و مسائل روز جامعه را دارند مناسب است؛ همچنین برای والدین، معلمان و هرکسی که میخواهد با تجربهٔ زیستهٔ اقلیتها و چالشهای آنها آشنا شود.
درباره انجی توماس
«انجی توماس» (Angie Thomas) در سال ۱۹۸۸ میلادی به دنیا آمد. او یک نویسندهٔ آمریکایی است که بیش از همه بهخاطر نگارش رمان «نفرتی که تو میکاری» (The Hate U Give) شناخته شده است. از این رمان برای تولید فیلمی به همین نام نیز اقتباس و برداشت شده و کارگردانی آن را «جورج تیلمن» بر عهده داشته است. انجی توماس مدرک BFA در رشتهٔ نویسندگی خلاق را از دانشگاه بلهاون دریافت کرده است. رمان دیگری از این نویسنده به نام «بزرگسالان جوان» (On the Come Up) نیز منتشر شده است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
نشریات گوناگونی این کتاب را یکی از بهترین رمانهای نوجوان سال ۲۰۱۷ معرفی کردهاند. Booklist آن را یکی از بهترین کتابهای این سال دانسته است. این نشریه نسخهٔ صوتی این رمان را در فهرست «۱۰ رمان صوتی اول برتر» در سال ۲۰۱۷ و «۱۰ رمان صوتی متنوع برتر» در سال ۲۰۱۸ قرار داده است. کتاب حاضر جوایز گوناگونی دریافت کرده است؛ بهعنوان نمونه میتوان اشاره کرد به جایزهٔ «سایبیلز» برای داستان نوجوان (فینالیست)، جایزهٔ «آملیا الیزابت والدن»، جایزهٔ کتاب کودک سال جوایز کتاب بریتانیا (فهرست نهایی)، جایزهٔ انتخاب کتابفروشان مستقل برای کتاب نوجوان سال (Indies Choice) و جایزهٔ «واتراستونز» برای داستان نوجوان (ردهٔ سنی بالاتر).
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
- «شانون اوزیرنی» معتقد است که این کتاب جذابیت بسیار دارد، باید برچسب ادبیات نوجوان را نادیده گرفت و این اثر باید تنها کتابی باشد که همه امسال آن را میخوانند.
- «مایکل کارت»، کارشناس ادبیات نوجوان در بوکلیست این رمان را شاهکاری واقعگرایانه دانسته است.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
این رمان چندینبار در ایران ترجمه و منتشر شده است؛ بهعنوان نمونه میتوان اشاره کرد به ترجمهٔ «نگینسادات بخیرنیا» و نشر آن توسط ابوعطا (۱۳۹۷)، ترجمهٔ «محبوبه آقاجانی» و نشر آن توسط راه معاصر (۱۳۹۸) و ترجمهٔ «فاطمه شیرکول» و نشر آن توسط شانی (۱۳۹۹).
بخشی از کتاب نفرتی که تو می کاری
«رفتم و کریس را بیدار کردم. به سون گفتم: «بیا دنبالمون. با هم دنبال دیوانته میگردیم.»
برای مامان پیام زدم و گفتم کجا هستم، کجا میروم و حالم خوب است. دل و جرأت زنگزدن به او را نداشتم. زنگ بزنم که باهام دعوا کند؟ نه، دستتان درد نکند.
سون همینطور که داشت با تلفن حرف میزد وارد محوطهٔ خانه شد. با توجه به چهرهاش میشد حدس زد که انگار دارد خبر مرگ کسی را میشنود.
در ماشین را باز کردم. «چی شده؟»
گفت: «کنیا، آروم باش. گفتی چی شده؟» سون گوش کرد و قیافهاش لحظهبهلحظه وحشتزدهتر میشد. ناگهان گفت: «الان خودم رو میرسونم.» و گوشیاش را پرت کرد صندلی عقب. «دیوانته.»
«هی هی وایسا ببینم.» در را نگه داشتم و او دوباره ماشین را روشن کرد. «چی شده؟»
«نمیدونم. کریس، استار رو ببر خونه...»
«که بذارم تو تنهایی بری گاردنهایتس؟» عمل بهتر از حرف زدن است، برای همین سوار ماشین شدم.
کریس گفت: «منم میام.» صندلیام را دادم جلو و او به صندلی عقب رفت.
خوشبختانه یا متأسفانه، سون وقت بحثوجدل نداشته. راه افتادیم.
سون راه چهل و پنج دقیقهای به گاردنهایتس را سی دقیقهای رفت. کل مسیر از خدا میخواستم که دیوانته زنده باشد.»
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹۷ صفحه
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹۷ صفحه