کتاب آن گاه مانند ماه
معرفی کتاب آن گاه مانند ماه
کتاب الکترونیکی «آن گاه مانند ماه» نوشتهٔ مهدی پوررضائیان در انتشارات کتاب نیستان چاپ شده است. این اثر یک رمان روانشناسانه با تکیه بر تحلیل شخصیت پیچیده و کم شناخته زن ایرانی است. در این رمان یک روانپزشک زن، در رویدادهایی کاملاً شگفت، چنان فردیتی را از خود به نمایش میگذارد که خواننده نام او، عطش را شاید تا سالهای مدید در خاطر خود نگه دارد.
درباره کتاب آن گاه مانند ماه
درباره قهرمان این رمان یادداشتهای متعددی نوشته و چاپ شده است؛ ولی بهترین جمله شاید این باشد که: خانم دکتر عطش نشان میدهد که زن ایرانی هرگاه بخواهد، تاریخ و سیاست و کار و جنسیت را تعریف میکند، آنقدر آسان که بال روسریاش را باز کند یا ببندد.
این کتاب در دوازده فصل با عناوین زیر نوشته شده است:
فصل يك: ماه ميخك
فصل دو: ماه بهروز
فصل سه: ماه سكوت دروغ
فصل چهار: ماه آن راز بزرگ
فصل پنج: ماه پوزش از هدف
فصل شش: ماه سایههای بیخاصيت
فصل هفت: ماه عطش
فصل هشت: ماه فريب
فصل نه: ماه غوغا در تپش
فصل ده: ماه روبان
فصل يازده: ماه فردا
فصل دوازده: ماه آینهها
کتاب آن گاه مانند ماه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به داستانهای بلند ایرانی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب آن گاه مانند ماه
موضوع مهم اینه که من خودباوریم به زیر صفر رسیده. یعنی این که به هیچ عنوان خودمو قبول ندارم و امکان اینو که بتونم کاری رو انجام بدم یا درست انجام بدم ندارم.
همیشه یک احساس گیجی و سردرگمی دارم که علتش رو درست نمیدونم. سارا میگه منم همین طوریام ولی ... ولی به نظرم چون خواهر بزرگترمه داره دلداریم میده طفلی.
... امروز خدا رو شکر بهتر شدم. حالا لااقل این احساسو ندارم که نمیتونم. از اون نگرانی خوره هم که قبلاً در مورد ناتوانی یا همیشه کم آوردن یا به هیچ دردی نخوردن خودم داشتم خبری نیس فعلاً. حالا احساس میکنم نکتهای که وجود داره اینه که قطعاً دختر کمهوشی نیستم. فقط باید روی خودباوریم کار کنم و برنامهریزی داشته باشم تا بدونم که کی هستم و چی هستم و چه کار میخوام بکنم که دیگه گیج نباشم. وای که چقدر دنگ و منگم با این احساس گیجی!
این طوری خیلی بهتره. نوشتنو میگم. این نوع نوشتن، یعنی درد دل کردن با دفتر خاموشی که خیلی با من حرف میزنه.
... امروز مدیر دبیرستان منو خواست. از لحاظ کاری و درسی گفت که باید دقیق تر عمل کنم. جداً خانوم عطّار راست میگه. بعضی اوقات بیدقتم. ضمن این که باید در مورد درسا و بقیهٔ کارام جدیتر باشم برای ریاضیجات هم حسابی وقت بذارم. ولی آخه وقتی من دوست دارم در آینده پرستار بشم چرا باید این سینوسهای کوفتی یا اون هذلولیهای زهرماری رو یاد بگیرم؟
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۲۵ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۲۵ صفحه