دانلود و خرید کتاب وقتی نفس هوا می‎شود پال کلانثی ترجمه ساناز کریمی
تصویر جلد کتاب وقتی نفس هوا می‎شود

کتاب وقتی نفس هوا می‎شود

معرفی کتاب وقتی نفس هوا می‎شود

«وقتی نفس هوا می‎شود» زندگینامه پال کلانِثی(۲۰۱۵-۱۹۷۷)، رزیدنت جراحی مغز و اعصاب هندی-آمریکایی است که در آخرین سال دوره آموزشی‌اش متوجه می‌شود دچار سرطان ریه است. این کتاب شرح روزهای سخت بیماری و رویارویی وی با این بیماری دشوار به عنوان یک پزشک است. بیان احساسات تکان‌دهنده وی در این کتاب، توجه بسیاری را در جهان به این اثر و زندگی وی جلب کرد. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «کنار لوسی روی تخت بیمارستان دراز کشیده بودم. هر دویمان گریه می‎کردیم. تصاویر سی‌تی‌اسکن همچنان روی صفحه‎ی کامپیوتر نور می‎دادند. آن هویت پزشک‌بودن ـ هویت من ـ دیگر اهمیتی نداشت. با تهاجم سرطان به سیستم اعضای مختلف بدن، تشخیص واضح بود. در اتاق صدایی نمی‎آمد. لوسی به من گفت دوستم دارد. گفتم: «نمی‎خوام بمیرم.» به او گفتم بعد از من ازدواج کند. طاقت تنهایی‌اش را ندارم. به او گفتم باید فوراً وام بگیرم. با اعضای خانواده تماس‌گرفتیم. بعد از مدتی، ویکتوریا به اتاق سر زد و درباره‎ی اسکن و درمان‎های احتمالی آینده حرف زدیم. وقتی مقدمات برگشت به رزیدنسی را مطرح کرد، حرفش را قطع کردم. گفتم: «ویکتوریا، در جایگاه پزشک دیگه به این بیمارستان برنمی‎گردم، نمی‎دونی؟» به‌نظر می‎رسید یک فصل از کتاب زندگی‎ام تمام شده است؛ شاید کل کتاب داشت به پایان می‎رسید. به‌جای شخصیتی روحانی که یاری‌رساننده‎ی تحولی در زندگی باشد، خود را گوسفندی گم‌گشته و سرگردان دیدم. بیماریِ سخت زندگی را تغییر نمی‎داد، آن‎را ویران می‎کرد. خیلی حس لحظه‎ی تجلی و ظهور را نداشت ــ فوران نافذ نور، روشن‌کننده‎ی آن‌چه واقعاً مهم است ــ و بیش‎تر شبیه این بود که کسی راه پیش رویت را با بمب ویران کرده. حالا باید راهم را در اطراف آن بیابم.»
"Shfar"
۱۳۹۸/۰۵/۳۰

کتاب وقتی که نفس هوا می شود شرح حال خودنوشتیه که در دو فصل به شرح زندگی پال کالانیتی پیش از ابتلا به بیماری و پس از آن بی وقفه تا مرگ می پردازه... پال متوجه میشه که سرطان داره!... اونم سرطان ریه

- بیشتر
Estatira
۱۳۹۹/۰۲/۰۶

این کتاب رو به همه پیشنهاد می‌کنم؛ منتها به پزشک‌ها و دانشجوهای پزشکی «به‌طور ویژه‌ای» توصیه می‌کنم که بخونن. 🔹رزیدنت نوروسرجری که زمان زیادی از زندگیش نقش «پزشک» رو ایفا می‌کرده و اما زندگی، نقش «بیمار» رو بهش تحمیل می‌کنه... 🔹چالش‌های رویارویی

- بیشتر
alireza
۱۳۹۸/۰۲/۲۷

کتاب بسیار قشنگی بود به خصوص برای همکاران پزشکم‌

آلوین (هاجیك) ツ
۱۳۹۷/۰۴/۱۷

متنشا نیمیدونم ولی جلد آرایی اش قشنگ، و بسی جالب بود! 😁

زاهد
۱۳۹۹/۰۱/۰۱

من کتابش رو دارم که ترجمه بسیار روانی به قلم خانم ساناز کریمی ترجمه شده واقعا اگر کسی این کتاب رو یک بار بخونه محال یادش بره که چنین داستانی رو شاهد بوده و اینکه اول به نویسنده به چشم یک

- بیشتر
ZahrA
۱۳۹۹/۰۳/۰۴

خیلی خیلی لذت بردم از خوندن این کتاب. جزو اون کتاباست که باید دوباره خوند و عمیقا فکر کرد. شخصیت اول داستان که جراح مغز و اعصاب هست و بیشتر داستان درباره ی زندگی و مرگ و چگونگی معنا بخشی

- بیشتر
hadi azari
۱۳۹۸/۰۶/۰۸

یک کتاب بی نظیر که حتما باید مطالعه شود.هر چقدر بگم بازم کم گفتم.

Naimeh
۱۳۹۶/۱۰/۱۷

کتاب واقعا عالیه ولی ترجمش زیاد خوب نیست بعضی جاهارو کلن نمیفهمی چی میگه پیشنهاد میکنم بخونین ولی از نشر کوله پشتی.

نازبانو
۱۳۹۶/۰۵/۱۲

من از انتشارات کوله پشتی ، این کتاب رو خوندم خیلی عااالی ترجمه شده ، کتابشم محشره

Roxana
۱۳۹۹/۰۳/۱۳

متن روان و خوب بود. البته با کلی اصطلاحات پزشکی. سبک زندگینامه ای داشت

هرگز نمی‌توانید به کمال دست یابید، اما می‌توانید به خط مجانبی که برای رسیدن به آن بی‌وقفه تلاش می‌کنید باور داشته باشید.
Naimeh
(الکساندر پوپ: دانش اندک چیز خطرناکی‌ست. باید یا خود را سیراب کنی یا از چشمه‌ی پایِریَن ننوشی.)
Naimeh
روزی به‌دنیا آمدیم، روزی خواهیم رفت، روزی مثل امروز، لحظه‌ای مثل همین لحظه..
"Shfar"
اراده در رویارویی با ضعف شکل می‌گیرد.
"Shfar"
چه ‌چیزی به زندگی آن‌قدر معنا می‌بخشد که بتوان ادامه‌اش داد؟
"Shfar"
اگر زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد، زندگی نزیسته ارزش آزمودن دارد؟
"Shfar"
هیچ راهی برای اثبات وجود خدا نیست. بنابراین، ایمان به خدا غیرمنطقی است.
"Shfar"
قبل از تشخیص سرطانم هم می‌دانستم روزی می‌میرم، اما نمی‌دانستم کِی. بعد از تشخیص هم می‌دانستم که یک روز می‌میرم اما نمی‌دانستم کی.
Zax
همیشه می‌تونن بیش‌تر اذیتت کنن، ولی نمی‌تونن زمان رو نگه دارن.
"Shfar"
به‌نظرم، ادبیات نه‌تنها تجربیات دیگران را شفاف شرح می‌دهد، غنی‌ترین منبع تفکر اخلاقی نیز هست.
"Shfar"
زمانی گراهام گرین گفت زندگی تنها بیست‌ سال اول عمر است و ادامه‌اش چیزی جز تفکر نیست.
Mary gholami
وظیفه‌ی پزشک تعویق مرگ یا برگرداندن بیماران به زندگی قبلی‌شان نیست، بلکه در آغوش‌کشیدن بیمار و خانواده‌ای‌ست که زندگی‌شان از هم پاشیده و تلاش برای این است که بتوانند دوباره بایستند و با وجود خودشان رو‌به‌رو شوند و آن‌را بفهمند.
Zax
وقتی تیغ جراحی کاری انجام نمی‌دهد، کلمات تنها ابزار جراح می‌شوند.
Zax
کلمه‌ی امید به‌معنای ترکیبی از اطمینان و اشتیاق
Naimeh
چه ‌چیزی به زندگی آن‌قدر معنا می‌بخشد که بتوان ادامه‌اش داد؟
m.yoosef
«با هر ستیزه و درد، پا به جهانی می‌گذاریم که آن‌را نمی‌شناسیم، اما رهایی از این موضوع ساده نیست.»
Naimeh
زندگی تنها «لحظه‌ای» است، کوتاه‌تر از آنی که به‌چشم بیاید
Mary gholami
اگر بار سنگین مرگ سبُک‌تر نمی‌شود، آیا حداقل قابل‌درک‌تر می‌شود؟
"Shfar"
آگاهی بشر تنها در یک نفر جمع نمی‌شود. این آگاهی از ارتباطاتی که بین یکدیگر و دنیا برقرار می‌کنیم شکل می‌گیرد و با وجود این هرگز کامل نیست.
Naimeh
کدوم بدتره، تولد پیش از موعد یا انتظار طولانی برای زایمان؟» «تصمیم تو؟» چه تصمیمی؟ سخت‌ترین تصمیم تمام عمرم انتخاب بین ساندویچ فرِنچ رُست‌بیف و روبن بوده. چطور می‌توانستم این تصمیم‌گیری‌ها و زندگی با آن‌ها را یاد بگیرم؟ هنوز چیزهای زیادی از تجربه‌ی عملی پزشکی بود که باید یاد می‌گرفتم، اما جایی ‌که زندگی و مرگ در جریان‌ است آیا دانش به تنهایی کافی است؟ بدون شک فهم علمی ‌کافی نبوده و در کنار آن فهم اخلاقی نیز باید باشد. به‌نوعی باید به این باور می‌رسیدم که همراه با کسب علم، خرد و آگاهی را نیز به‌دست آورم. گذشته از این‌ها یک ‌روز قبل از این وقتی وارد بیمارستان شدم تولد و مرگ برایم مفاهیمی‌ کاملاً انتزاعی بودند. حالا از نزدیک شاهد هر دوی آن‌ها بودم. شاید حق با پوزو در نمایشنامه‌ی بکت بود. شاید زندگی تنها «لحظه‌ای» است، کوتاه‌تر از آنی که به‌چشم بیاید.
ZaHrA

حجم

۳۱۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۳۱۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان