کتاب قطار فلسفه
معرفی کتاب قطار فلسفه
کتاب قطار فلسفه اثر اریک واینر و ترجمه سینا بحیرایی در انتشارت مهرگان خرد به چاپ رسیده است. این اثر درسهای زندگی از فیلسوفان گذشته برای شما به ارمغان آورده است.
درباره کتاب قطار فلسفه
اریک واینر در کتاب قطار فلسفه سفری را آغاز میکند و در آن به دنبال بزرگترین فیلسوفان تاریخ میرود. او در این کتاب با بیان شیوا و متفکرانه و در عین شوخطبعانهاش به ما میگوید که همگی این فیلسوفان از سقراط تا نیچه چه راهکارهایی برای زندگی در دنیای ناآرام و آشفته کنونی به ما ارائه میدهند. این اثر کتابی پر از درسهای ارزشمند زندگی است.
اریک واینر در کتابش به ما میآموزد که فلسفه هم چیزی از جنس سفر است. جسجویی درونی برای شناختن انسان و هستی. واینر با قطار، (متفکرانهترین روش حملونقل!) هزاران هزار کیلومتر را همراه ما میپیماید و در انتهای این سفر، اگر انتهایی داشته باشد، میآموزیم که چگونه عاقلانهتر رفتار کنیم، زندگی معنادارتری داشته باشیم و مثل اپیکور لذت ببریم و همانند سقراط کنجکاوی کنیم.
خواندن کتاب قطار فلسفه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه دوستداران فلسفه برای زندگی مخاطبان این کتاباند.
درباره اریک واینر
اریک واینر از محبوبترین نویسندگان عصر حاضر است و کتابهایش در لیست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار دارد. از جمله جغرافیای سعادت، جغرافیای نبوغ و انسان در جستوجوی خدا.
آثار او در نشریهها و رسانههای همگانی معتبر همچون وال استریتژورنال،، نیویورکتایمز و نیوریپابلیک و... منتشر میشوند.
بخشی از کتاب قطار فلسفه
۷:۳۵ شب. جایی در مونتانا. سوار قطار امپایر بیلدر امترک، از شیکاگو عازم شهر پورتلند ایالت اورگن.
سفر میکنیم تا از سلطهٔ عادت بگریزیم. ولی ما انسانها بدون ساختار سرگشته میشویم، و حال که دو روز است سوار قطار امترک شدهام، احساس میکنم نیاز شدیدی به ساختار دارم. من میخوانم و فکر میکنم. دربارهٔ تفکر میخوانم و دربارهٔ خواندن تفکر میکنم. کوپهٔ یکنفرهام را دوباره مرتب میکنم، چمدانهایم را از گوشهٔ کوپه به شکاف مخصوص چمدانها میبرم، سپس دوباره آنها را برمیگردانم. تا ساعتها در قسمت انتهایی قطار میایستم و از یک پنجره کوچک، جهانی را تماشا میکنم که دارد به عقب حرکت میکند، همچون فیلمی که همیشه در آستانهٔ به پایان رسیدن است، ولی هیچوقت به آن نمیرسد. بیشتر وقتها، منتظر خانم الیور با آن صدای سرزندهاش میمانم تا من را به بخش غذاخوری قطار دعوت کند.
از نظر ساختار، هیچچیز مثل غذا نیست. وعدههای غذایی مثل ستونهای اصلی هستند که ما را در طول روز سرپا نگه میدارند. بدون آنها، زمان درهم میریزد و همچون یک سیاهچاله نیروی جاذبه بهسرعت افزایش مییابد. این یک حقیقت علمی است.
غذا خوردن در حالت بیحرکت بهاندازهٔ کافی لذتبخش است ولی لذت من از غذا خوردن وقتی بیشتر میشود که در حرکت هستم. ترکیب خوردن و حرکت کردن به شکل شگفتانگیزی، یک ماهیت لذتبخش در خود دارد. دستکم یک زمانی اینگونه بود.
در سال ۱۸۶۸، جرج پولمن اولین واگن غذاخوری در قطار را افتتاح کرد. او نامش را دلمانیکو گذاشت، ادای دینی بود به رستورانی مشهور به همین نام در نیویورک. یک غذاخوری عالی روی ریلها قرار گرفته بود.
منو که روی ابریشم چاپ شده بود، گزینههایی از جمله صدف و خوراک گوشت خرگوش ولزی داشت. همه طبیعتاً با ظرفهای چینی سرو میشدند، یک بطری شاتو مارگو یا شاید یک کروگ درخشان هم مکمل آنها بودند.
در سال ۱۸۶۹، خبرنگار نیویورک تایمز گزارشی هیجانآور از تجربهٔ سفر خود با قطار پولمن از اوماها به سانفرانسیسکو نوشته بود. او غذای گوشت بز کوهی را ستایش کرده بود («خوراکشناسی که این غذا را امتحان نکرده باشد، از ضیافت غذاهای چرب چه میداند؟»). انبوه ماهیهای قزلآلا هم مدهوشش کرده بودند (پختهشده در سسی «تند و دستنیافتنی»). او در ادامه میگوید که همهٔ این غذاها روی «میزهایی پوشیده از کتان برفی» سرو میشوند.
نگاهی به غذای خودم در امترک میاندازم و بابت اینکه با یک قرن فاصله، فرصت حضور در عصر طلایی غذاخوری در قطار را از دست دادهام، افسوس میخورم. کتان قطار من برفی نیست. ظرف چینیام خوب نیست. از کروگ درخشان هم خبری نیست، ولی اگر بخواهیم انصاف را رعایت کنیم، نوشابهٔ رژیمیام هم کمی گاز دارد. یک میگوی خشک شده هم دارم که مثلاً مغزپخت شده، همراه با برنج. ولی اینها من را مدهوش نمیکنند. درست است، خوردنی است، ولی مخصوص افراد خوراکشناس نیست.
حجم
۴۰۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۸ صفحه
حجم
۴۰۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۸ صفحه
نظرات کاربران
هنر نویسنده در پیاده کردن نظریات پیچیده ی فلسفی در متن اتفاقات ساده ی زندگی است مثل بلند شدن یا نشدن اول صبح. نویسنده جزو کسانی است که دوست دارد صبح ها بخوابد و در این گیر و دار نظریات
تلاش ستودنی در تطبیق فلسفه با زندگی و مسائل روزانه امروزی
به نظر من که زیاد فلسفه نخوانده و نمیدانم این کتاب شروع خوبی برای نگاه فیلسوفانه است، روایت و داستان شیرین است و ترجمه قابل فهم و گیراست، نویسنده درس های زیادی برای ارائه دادن دارد اما نتیجه گیری قطعی
سلام(: در یک توصیف کلی کتاب به بررسی موضوعات مختلف از نظر فلاسفه مختلف میپردازد و هم نظر اون هارو میگه هم کمی از زندگی نامه فیلسوف را. این هماهنگی میان این دو تا موضوع سبب شده کتاب جذاب باشه و
به دو گروه توصیه میکنم بخوانندش. یکی همه کسانی که علاقه به فلسفه دارند و میخواهند متنی روان در آموزش فلسفه به دیکران داشته باشند و دوم به کسانی که خبری از دنیای فلسفه ندارند ولی میخواهند در آن سرک
ترجمه و جمله بندی ها فوق العاده است
چقدر لذت بردم از این کتاب. این اولین کتاب فلسفی بود که خوندم و به عنوان کسی که در فلسفه سررشته نداره، این برای شروع به نظرم خوب بود. این که نویسنده پرداختن به موضوعات فلسفی و همچنین بازگو کردن جهان فکری
عالی بود جدا از اطلاع دادن از تاریخ فلسفه ،یه جاهایی بدون تفکر عمیق نمیشد از نوشته هاش عبور کرد. واقعا کتاب خواندنی هست و اصلا نباید تند تند خوندش
یک کتاب عالی و ارزشمند! برای آشنایی با فلسفه و ١٤ فیلسوف برجسته، با نثری گیرا و سرگرم کننده علاوه بر اینها یک ترجمه حرفه ای، بسیار روان و قابل تقدیر بسیار خواندن این کتاب را به همه کسانی که به مفهوم
کتاب در یک جمله در جست و جوی فلسفه در زندگی است. نویسنده در تلاش است با الگو برداری از اندیشمندان جهان نگاهی فیلسوفانه به زندگی داشته باشد. ترجمه ی کتاب روان است.