کتاب ایران باستان
معرفی کتاب ایران باستان
کتاب ایران باستان نوشته یوزف ویسهوفر است که با ترجمه مرتضی ثاقبفر در گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است. این کتاب تاریخ ایران را از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد بررسی میکند.
درباره کتاب ایران باستان
این کتاب در سال ۱۹۹۳ در آلمان انتشار یافته و در سال ۱۹۹۶ ترجمه انگلیسی آن منتشر شده است. نویسنده در این کتاب سعی کرده است نظری کلی و فشرده و موثق از فرهنگ ایران پیش از اسلام از زبان خود ایران و از طریق اسناد و مدارک ارائه کند.
تصویر کلی ایران باستان که در اینجا ارائه شده مبتنی بر مفهوم گستردهای است که به سرزمین دولت ملی ایران کنونی محدود نمیشود، بلکه سراسر سرزمینهایی را شامل میشود که اقوام ایرانی در دوران باستان در آنها سکونت داشتهاند و مرزهای شاهنشاهیهای هخامنشی، اشکانی و ساسانی را دربر میگرفته است. برخی از این قلمروها اکنون جزو کشورهای افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان هستند.
برخلاف بیشتر گزارشهای امروزی درباره تاریخ و فرهنگ ایران که عمدتآ براساس دادهها و رویدادهای گاهشماری تنظیم شدهاند، تلاش نویسنده در این کتاب انجام تحلیل نظاممند است. کتاب او جدیدترین مسائل، مشکلات، روشها و یافتههایی را در نظر خواهد گرفت که بر پژوهشهای ایران باستان تأثیر گذاشتهاند و دانشمندان را واداشتهاند تا بسیاری از درکهای مشترک نادرست خود را یا دور بریزند یا تغییر دهند. هدف کتاب مورد خطاب قرار دادن کمابیش هم عموم مردم و هم حفظ داعیه علمی بودن خویش است.
ساختار کتاب هم از پیشرفتهای علمی جدید در کشفیات اخیر سنگنبشتهها و باستانشناسی بهره میگیرد، و هم، بالاتر از همه، از ارزیابیها و تفسیرهای جدید بسیاری سنتهای مأنوس. این نکته نویسنده را به بررسی گواهیهای مربوط به آغاز هر یک از بخشهای عمده که به ترتیب تاریخی تهیه شده کشانده است. دلیل دیگر این کار آن است که خوانندگان مأنوس با سنتهای قدیمی یونانی ـ رومی چه بسا آشنایی اندکی با سنت ایرانی و زبانها و خطوط نامأنوس آن داشته باشند.
بخشهای کتاب برحسب سه سلسله بزرگ ایرانی، یعنی هخامنشیان، اشکانیان (پارتها) و ساسانیان (با وقفهای کوتاه که در اثر سلطه مقدونیان بر ایران حاصل شد) تنظیم شده و برای هر یک فصلی درباره رابطه میان شاه و رعایای او (وبنابراین، درباره ساختار اجتماعی سرزمینهای ایرانی امپراتوری) در نظر گرفته شده است.
در مورد هر دوره، فصلی هم درباره نظامهای اداری و اقتصادی و اوضاع دینی گنجاندهایم. در کتاب به آنچه میتوان زندگی روزمره نامید نیز توجه ویژه شده است و یادداشتهایی درباره گاهشماری و تقویم، ارتش، سازمان کار، و نیز تا جایی که ممکن بوده، خانواده و روابط جنسی وجود دارد.
در فصل آخر به بحث درباره بقای ایران باستان و شناخت اروپاییان از ایران باستان قبل از آنکه اولین مسافران آن را مجددآ کشف کنند میپردازد و گزارشهای خود این مسافران و تاریخ رشتههای علمی مربوط به ایران را مطرح میسازد.
خواندن کتاب ایران باستان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به تاریخ ایران پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب ایران باستان
سپس پادشاه پارس به عنوان جانشین مادها، قلمرو خود را به سوی غرب گسترش داد و در سال ۵۴۷ ق. م موفق شد سارد پایتخت لیدی را فتح کند که در آنجا ــ به گزارش هرودوت ــ منظره اسارت و لغو حکم اعدام کروزوس پادشاه لیدی ظاهرآ تماشایی بوده است. سپس شهرهای ساحلی یونان و سایر سرزمینهای آسیای صغیر (ترکیه کنونی) زیر سلطه پارسیان درآمدند. اینکه آیا کوروش لشکرکشی خود به سوی باختر را نخست با فتح سوریه و فلسطین ادامه داده یا بیدرنگ به سوی خاور ایران بازگشته است، مسئلهای در خور تأمل است. درباره تاریخ سیاسی آغازین نواحی شرقی و چگونگی پیوستن آنها به امپراتوری، به سختی میتوانیم چیزی بیش از نظریه ارائه کنیم. در سال ۵۳۹ ق. م سرزمینهای (باقیمانده؟) امپراتوری جدید بابل، پس از مقاومتی ضعیف به دست پارسیان افتاد. بابل، پایتخت کشور، بدون کمترین مقاومتی تسلیم کوروش شد و او از همکاری بابلیان متنفذ که از نبونید شاه ناراضی بودند سپاسگزاری کرد. نُه سال بعد، به گزارش هرودوت، کوروش که قصد داشت قلمرو شاهنشاهی خود را به سوی شرق تا آن سوی رود اوکسوس (=آمودریا) گسترش دهد، به نبرد با ماساگتهای سکایی پرداخت.
در سال ۵۲۵ ق. م، پسرش کمبوجیه فتح مصر را بر عهده گرفت و در آنجا در مقام فرعون مصر علیا و سفلی تاج بر سر نهاد و جانشین شایسته سلسله سائیتی شد. با این حال، کاهنان برخی معابد از تاراج معبدها (و نیز احتمالا محدودیت و کاهش امتیازات خویش) در آغاز اشغال پارسیان آسیب دیدند و ناراحت شدند. کوششهای شاه مقبول آنها نبود و در همین محافل بود که تصویر کمبوجیه بیمار و تندخو رواج یافت ــ تصویری که هرودوت بعدها به روشنی توصیف میکند. تنشهایی نیز میان شاه و اشراف پارس پیش آمد، بهطوری که شورش گئومات، مُغ مادی (و "جانشین")، در مرکز کشور هم شاه و هم اشراف کاملا بیاطلاع را غافلگیر کرد. وی با اقدامات مردمپسند نظیر معافیت موقتی از انجام خدمت نظام و پرداخت مالیات، و رودررویی علنی با اشراف قبیلهای، توانست پشتیبانی چشمگیر اقشار پایین جامعه را به دست آورد تا اینکه گروه کوچکی از اشراف توطئهگر او را سرنگون کردند. کمبوجیه در راه بازگشت از مصر مرده بود، پس دسیسهچینان داریوش را به شاهی برگزیدند و به سبب همدستی خود با او امتیازاتی نیز گرفتند، و داریوش نیز ادعا کرد به "خانواده" کوروش تعلق دارد.
حجم
۷٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۷۷
تعداد صفحهها
۳۹۱ صفحه
حجم
۷٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۷۷
تعداد صفحهها
۳۹۱ صفحه