کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ دوستی
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ دوستی
دانشنامه فلسفه استنفورد مجموعهای کاربردی و راهی دقیق است برای ورود به مباحث مختلف فلسفه. دانشنامه فلسفه استنفورد در چندین جلد با موضوعات مختلف منتشر شده است. دانشنامه استنفورد، اثری کاربردی است برای کسانی که میخواهند برای اولینبار با فلسفه روبهرو شوند. این دانشنامه موضوعات متنوع را در بیست جلد، از زبان نویسندگان مختلف با دیدی فلسفه بررسی کرده است. موضوعاتی مانند پدیدار شناسی، روشنگری، تاریخ هستی، بدن آگاهی، احترام و...
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ دوستی
در اینجا دوستی را رابطهای مشخصاً فردی در نظر میگیریم که مبتنی بر دلبستگی دو دوست به خیر و سعادت یکدیگر، به خاطر خود دوست، و مشتمل بر میزانی از صمیمیت است. در بطن دوستی نوع متمایزی از دلبستگی به دوست جای گرفته است، دلبستگیای که معقول است آن را نوعی عشق بدانیم. عشق و دوستی را غالباً ذیل مبحثی واحد جمع میآورند، حال آنکه تفاوتهای مهمی با یکدیگر دارند. در اینجا عشق را برخوردی ارزشگذارانه نسبت به شخصی خاص بهخودیخود، در نظر میگیریم، برخوردی که ممکن است نسبت به کسی در پیش بگیریم خواه پاسخ این عشق داده شود خواه داده نشود، و خواه رابطهای استوار در کار باشد خواه نباشد. در مقابل، دوستی اساساً قسمی رابطه است، رابطهای مبتنی بر نوع مشخصی از دلبستگی ویژه هر کدام از دوستان نسبت به شخصِ دیگر همانگونه که هست؛ از این رو عشقِ بیپاسخ و یکسویه را باید مفهومی تصورپذیر بدانیم، حال آنکه دوستی بیپاسخ و یکسویه بیمعناست. این کتاب سعی دارد مفهوم دوستی را از دیدگاه فیلسوفان مختلف بررسی کند.
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ دوستی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شناخت مفاهیم انسانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ دوستی
۱-۲ . صمیمیت
رابطه دوستی از دیگر روابط بینالاشخاصی متمایز است، حتی روابطی نظیر روابط میان همکاران که دارای ویژگی پروای دوسویهاند: شهودمان به ما میگوید دوستیها روابطی «عمیقتر»، یا صمیمانهتر، هستند. هر روایت فلسفی با این پرسش روبهروست که صمیمیت خاص دوستی را چگونه باید فهمید.
مکتوباتِ راجع به این موضوع اختلاف چشمگیری با هم دارند ــ به حدی که این پرسش به ذهن متبادر میشود که آیا روایتهای مختلف قصد روشن ساختن موضوع واحدی را دارند یا نه. زیرا چنان است که گویی روایتهایی که تحلیلی نسبتآ اقلی از صمیمیت به دست میدهند، قصد توضیح نوعی از دوستی را دارند که میتوان آن را «دوستی به معنای آشنایی» نامید؛ آنجا که تحلیل صمیمیت صورت اکثری پیدا میکند، ظاهرآ مقصودْ دوستیهای صمیمانهتر و حتی قسمی دوستی آرمانی با نهایت صمیمیت است. میتوان پرسید که آیا در تحلیل صمیمیت باید یکی از این دو قسم دوستی را مقدم بدانیم، به طوری که، مثلا، مصادیق دوستی صمیمانه را بتوان صورت اعتلایافتهای از دوستی به معنای آشنایی دانست، یا آیا باید دوستی به معنای آشنایی را به جهات مختلف نسبت به دوستی آرمانی ناقص بشماریم یا نه. با این حال، در ادامه، روایتهای گوناگون از صمیمیت تقریبآ به ترتیبِ شدت، از اقلیتر تا اکثریتر، بیان خواهند شد.
با تامس (Thomas ۱۹۸۷; ۱۹۸۹; ۱۹۹۳) آغاز میکنیم. او مدعی است آنچه را در اینجا صمیمیت دوستی مینامیم باید بر حسب خودافشاسازی دوسویه بفهمیم: من رازهایی از خویش را بر دوستم فاش میسازم که خیال بازگو کردن آنها را نزد دیگران ندارم، و چشم دارم او نیز مرا محرم جزئیات خصوصی زندگی خویش گرداند. تامس مدعی است که غرض از این خودافشاسازی دوسویه ایجاد «پیوند اعتماد» است که برای دوستی ضرورت دارد، زیرا با این خودافشاسازی هم خود را در برابر یکدیگر آسیبپذیر میسازیم و هم به حسننیت دیگری نسبت به خود اذعان میداریم. چنین پیوندی است که صمیمیت خاص دوستی را پی میریزد. (نظرهایی مشابه این رأی را میتوانید در Annis ۱۹۸۷ بیابید.)
حجم
۱۳۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۵ صفحه
حجم
۱۳۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۵ صفحه