کتاب فلسفه زندگی زناشویی
معرفی کتاب فلسفه زندگی زناشویی
فلسفه زندگی زناشویی گزیده اثر انوره دو بالزاک، نویسنده فرانسوی است که با ترجمه بنفشه فریسآبادی به چاپ رسیده است.
این داستان یکی از گزیده داستانهای ترجمه شده مجموعه پانورامای انتشارات ققنوس است. این انتشارات اجازه انتشارات این مجموعه را از ناشر فرانسوی آن، انتشارات گالیمار گرفته است. Folio ۲€، نام اصلی این مجموعه در انتشارات گالیمار است که ابتدا به دست یک دانشجوی بیپول علاقهمند به ادبیات شکل گرفت. او که از قیمت بالانی کتاب ها شاکی بود تصمیم گرفت کتابهای کمحجم و ارزانقیمت امتشارات گالیمار را بخرد و با آنها مجموعهای متشکل از تکداستان، مجموعه داستان یا بخشهایی از شاهکارهای ادبی جهان با قیمتی اندک بسازد.
هدف این مجموعه خلاصه شده بود در قرار دادنِ داستانها یا رمانهای کوتاه یا بخشهایی از رمانهای چندجلدی و گرانبها در دسترس همگان با این امید که خواننده، پس از مطالعۀ قطعه یا داستانهای انتخابشده، برای خواندن دیگر آثار نویسنده اشتیاق پیدا کند. این مجموعه بسیار مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت.
شعار این مجموعه این جمله معروف است که «خواندن گزیدهای از آثار بهمراتب بهتر از نخواندن آنهاست.»
درباره کتاب فلسفه زندگی زناشویی
بالزاک در این کتاب با نگاهی طنز به مسائل و مشکلات زندگی زناشویی پرداخته است. مسائلی که در زندگی روزمره مشترک میتوانند دردسرساز باشند اما بالزاک آنها را به گونهای که خنده ر روی لبها بیاورد بیان کرده است.
او در کتابش از طبقه اشراف زمانه خود به شدت انتقاد میکند و آنها را به سخره میگیرد. روانی و ساده بودن متن کتاب بر جذابیت آن افزوده است و شکلی فلسفی به آن بخشیده است.
بالزاک در این کتاب از گزارههای فلسفی زیادی مثل «بدبختی انواع مختلفی داد»، «شرارت، چاپلوسی، فلاکت و عشق تنها مختص زمان حال هستند»، «عشوهگری طمع را از بین میبرد» و ... استفاده میکند و آنها را بستری میسازد برای بیان مشکلات زندگی مشترک.
درباره اونوره دو بالزاک
اونوره دو بالزاک در ۲۰ مه ۱۷۹۹ در شهر تور فرانسه به دنیا آمد. مادرش از طبقهٔ بورژوای پاریس و پدرش پیش از آنکه منشی شورای سلطنتی شود، مسئولیت منشیگری دادستانی را عهدهدار بود. یک سال بعد از تولد او، خواهرش لور, که معتمدترین دوست و نزدیکترین فرد به بالزاک بود، به دنیا آمد. در سال ۱۸۱۴، خانوادهٔ بالزاک به پاریس نقلمکان کرد. اونورهٔ جوان پیش از آنکه در سِمت منشیِ محضردار مشغول به کار شود، تحصیل در رشتهٔ حقوق را آغاز کرد. اما از سال ۱۸۱۹ تغییر شغل داد، در یک اتاق کوچک زیرشیروانی در خیابان لِدیگیِر ساکن شد و تصمیم گرفت خود را وقف نوشتن کند. نخستین نوشتههای ادبی او با عناوین مختلفی چاپ شدند. در سالهای بعد، ضمن رابطه با لور دوبِرنی، دوشِسِ آبرانتِس ــ زنی که بیستودو سال از بالزاک بزرگتر و تا پایان عمر از نزدیکان او بود ــ با هنرمندان همعصرش، کسانی مانند اوژن دولاکروئا، ملاقات و معاشرت کرد. پس از آزمودنِ خود در زمینهٔ نشر و چاپ کتاب، بدون کسب موفقیتی چشمگیر (و همچنین با بدهی فراوان!), در سال ۱۸۲۹ دوباره دست به قلم شد و دو رمان منتشر کرد: آخرین شوآن یا بریتانیا در سال ۱۸۰۰ (که بعدها تنها با عنوان شوآنها شناخته شد) و فیزیولوژی ازدواج. از آن زمان به بعد، آثار متعددی از او چاپ شدند: خطرهای سوءرفتار که بعدها با عنوان گوبسِک تجدید چاپ شد و آغازگر پرداختن به مفهوم چرخهٔ پول بود, مطالعه دربارهٔ زن، تجارتخانهٔ گربهٔ توپباز، سارازین، شاهکار گمنام، چرم ساغری، مسافرخانهٔ سرخ، استاد کورنلیوس و ... . در کنار تولیدات متعدد و چشمگیر ادبی، زندگی اجتماعی بالزاک نیز به دلیل رفتوآمدهای زیاد در جوامع ادبی پاریس و همکاری با نشریات متعدد، بسیار پرجنبوجوش میگذشت. او که همیشه در کمین پروژههای تازه و به دنبال کسب ثروت بود، مدام به واسطهٔ سرمایهگذاریهایش تا آستانهٔ ورشکستگی پیش میرفت. در سال ۱۸۳۱ بالزاک داستان چرم ساغری و دوازده داستان دیگر را در یک مجموعهٔ سهجلدی با عنوان رمانها و داستانهای فلسفی جمعآوری و چاپ کرد. با تئوفیل گوتیه آشنا شد، به اُلمپ پِلیسیه، که بعدها با روسینی ازدواج کرد، دل باخت و اواخر سال ۱۸۳۳ اوژنی گرانده و کشیش تور را نوشت. چند ماه بعد با زن اسرارآمیزی که برایش نامههای سرشار از تحسین و ستایش میفرستاد و همهٔ آنها را با اسم «غریبه» امضا میکرد آشنا شد. این زنْ اِو آنسکا کنتس لهستانی بود که پس از آشنایی، معشوقهٔ بالزاک شد. سپس زنبق دره را منتشر کرد و دست به کار نوشتن سزار بیروتو و آرزوهای بربادرفته شد و برای اثری که پس از خلقْ کمدی انسانی نامیدش، با مؤسسهٔ انتشاراتی فورن قرارداد بست. هفده جلد این اثر بین سالهای ۱۸۴۲ و ۱۸۴۸ منتشر شد. در سال ۱۸۴۳ برای پیوستن به اِو آنسکا که حالا دیگر بیوه شده بود، برای نخستین بار به سنپترزبورگ رفت و پیش از آنکه در سال ۱۸۵۰ با اِو ازدواج کند، بارها برای دیدنش به روسیه سفر کرد. چند ماه پس از ازدواج، در ۱۸ اوت ۱۸۵۰، بالزاک که دیگر بیمار و ناتوان شده بود، در خیابان فورتونه که امروز بالزاک نام دارد از دنیا رفت. در مراسم تشییعش ویکتور هوگو در مدح و تحسین او سخنرانی کرد. اونوره دو بالزاک در گورستان پرلاشز دفن شد.
بخشی از کتاب فلسفه زندگی زناشویی
قاعدهٔ کلی
بدبختی انواع مختلفی دارد.
مثال: تا الآن از انواع و اقسام دردها و مشکلات صحبت کردیم. اما همهٔ این دردهای فرعی در قیاس با دردی که اینجا از آن صحبت میکنیم، بسیار ناچیزند؛ دردی که به واسطهٔ شادیها و لذتها در هر بار احیای زندگی زناشویی ایجاد میشود و مانند چکش کلاویهٔ پیانو عمل میکند. این مشکل فلاکتی است دردناک و تنها زمانی به وجود میآید که شرم و حیای همسر جوان شما جای خود را به تساوی مرگبار حقوق میدهد؛ چیزی که زندگی مشترک و حتی کل فرانسه را میتواند یکجا ببلعد. هر دوره فلاکت مخصوص به خود را دارد!
کارولین پس از آنکه تمام ساعات غیاب شوهرش را در دفتری یادداشت میکند، متوجه میشود که آدولف هفت ساعت در روز را دور از او میگذراند. یک روز که آدولف مانند بازیگری که حضار از او استقبال و تشویقش کردهاند شاد و سرحال به خانه میآید، میبیند چهرهٔ کارولین را لایهٔ نازک سفیدی از یخ پوشانده است. کارولین پس از آنکه مطمئن میشود سردی چهرهاش کاملاً عیان و قابل تشخیص است، با محبت دروغینی که ابراز آن به روش آشنای همیشگی بهخوبی میتواند هر مردی را از درون آزار دهد، میگوید: «پس امروز خیلی کار داشتی عزیزم، نه؟»
«بله، خیلی!»
«برای رفتوآمدهایت درشکه گرفتی؟»
«هفت فرانک بابت درشکه پرداخت کردم...»
«همهٔ کسانی را که بایستی میدیدی، دیدی؟...»
«بله، کسانی را که به آنها وقت ملاقات داده بودم دیدم...»
«کِی برای وقت ملاقات دادن، با آنها مکاتبه کردی؟ جوهرِ توی جوهردانت خشک است. مثل صمغِ سفتشده. بایستی چیزهایی مینوشتم و کلی وقت صرف کردم تا توانستم آن را خیس کنم و چیزی مانند لجنِ سفت از آن درست کنم و روی پاکتهایی که قرار است به هندوستان فرستاده شوند با آن علامت بگذارم.»
در چنین موقعیتهایی همهٔ شوهرها به همسرشان نگاهی پرکنایه و شیطنتآمیز میاندازند.
«خب پس احتمالاً نامهها را در پاریس نوشتهام...»
«خب به چه پروندههایی رسیدگی کردی آدولف؟...»
«نمیدانی؟... واقعاً میخواهی که برایت تعریف کنم؟... خب اول از همه پروندهٔ آقای شومونتِل بود...»
«مگر آقای شومونتِل به سویس نرفته؟»
حجم
۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
نظرات کاربران
بالزاک به توصیفات دقیق و جزئی خود در سراسر جهان شهرت دارد. او با تحلیلهای موشکافانه خود به خوبی از پس روایتهای داستانی و غیر داستانی برآمده است و این را آثار موفق او ثابت کرده است. بالزاک در کتاب