دانلود و خرید کتاب تنیده در هزار توی زمان فیروزه فرجادنیا
تصویر جلد کتاب تنیده در هزار توی زمان

کتاب تنیده در هزار توی زمان

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تنیده در هزار توی زمان

کتاب تنیده در هزار توی زمان نوشته فیروزه فرجادنیا است. این کتاب روایت زندگی زنی به‌نام زیبا در دو مرحله از زندگی‌اش است.

درباره کتاب تنیده در هزار توی زمان 

رمان تنیده در هزار توی زمان در دو موقعیت متفاوت روایت می‌شود. بخشی از داستان ماجرای زندگی زیبا در ایران است. او در یک خانه با زنان دیگر زندگی می‌کند، ۸ زن از تجربه‌های متفاوت که اتفاقات و سختی‌های متفاوتی را از سر گذراندند. این کتاب داستان زیبایی است که شاهد زندگی زنان در پشت مرزها و دیوراها است. 

زمان گذشته است و زیبا با کوله‌باری از تجربه زیستی و تاریخی از خانواده‌اش راهی مهاجرت به هلند می‌شود. او در آن‌جا درگیر عشقی سوزان به پسری از آن سرزمین می‌شود و با همه شور و اشتیاقش، همچون سدی در مقابل خودش می‌ایستد. مرد زیبا را همچون دیواری نفوذناپذیر می‌بیند. او می‌خواهد تلاش کند تا برای پروژه‌ دانشگاهش یک حمام طراحی کند اما هر طرحی از حمام، به دیوارهایی ختم می‌شود که حیاطی هشت‌گوشه را محصور کرده‌اند؛ حیاطی که یادآور خانه‌ اجدادی زیبا با ساکنان آن است. 

کتاب تنیده در هزارتوی زمان، روایت تنیدگی ذهن در هزارتوهایی است که ریشه در اعماق هستی انسان دارند و با اسطوره‌های کهن ناخودآگاه جمعی‌مان پیوند خورده است.

خواندن کتاب تنیده در هزار توی زمان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان ایرانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب تنیده در هزار توی زمان

خاله خانم نرم جلو سرید و سرفه‌ای کرد و خندان گفت، "ما گفتیم که دست بجنبانیم تا دیر نشده سرور جان را عروس خودمان کنیم، اگر شما اجازه بدهید و لایق بدانید. "مادربزرگ از این همه لطف و توجه تشکر کرد و به من که تمام وقت با جعبه شیرینی خواستگارها در دستم، چهار زانو نشسته بودم و به دهان مادر، خواهر و خاله آقا رسول خیره مانده بودم اشاره کرد. باید برای آوردن شربت می‌رفتم و جعبه شیرینی را هم می‌بردم. در راه پله به عمه خانم که با صورتی در شرف گریه به اتاق مهمان می‌رفت، برخوردم. عمه ایستاد و زیر لبی و تند تند گفت، "این دختر سر سبدش را می‌خواد بده به خانواده مرده شورها وای به حال باقی دخترها. ِ از الان بوی گند گل مرده شوریشان خانه را برداشته... وای به حال ما. "

هشت روز بعد مادربزرگ خاله سرور را، که برای دومین بار هم که داماد با پدر و مادرش به خواستگاری آمده بودند، حاضر به حضور در مجلس نشده بود حتی برای آوردن یک سینی چایی، با خودش به حمام شهر برد تا آنجا عروس را برای عروسی فردا آماده کنند.

سر سفره عقد، بوی اسفند، بوی شمع آب شده و بوی عرق با بوی برنج ِ دم کرده و بوی شیرینی با بوی گل مرده شوری که به تن همه خانواده محبی‌ها چسبیده بود، ترکیب شده بود. زن‌ها دور سفره حلقه زده بودند و عروس و داماد را از همه طرف جز طرفی که حاج آقا روی صندلی با کتابی بزرگ روی زانو نشسته بود و خطبه عقد را می‌خواند، احاطه کرده بودند. حاج آقا سوال کرد که آیا او وکیل است که دوشیزه سرور الملک سماواتی را به عقد ازدواج آقای رسول محبی فرزند نقی، متولد ۱۳۲۷، شغل، مرده شور، در بیاورد؟

تور کلفت و بلند روی صورت عروس را بعد از آن‌که صدایی خفه و نالان چیزی شبیه بله گفت، که می‌شد نه هم باشد اما در جیغ و هلهله زن‌ها گم شد، بالا زدند. خاله سرور که با دسته گل سفید پارچه‌ای کنار داماد و رو به آینه و شمعدان نشسته بود با چشمان درشتش نیم نگاهٔ در آینه به همسرش انداخت و یکباره روی دسته گلش خم شد و همانطور مچاله ماند. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۸۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۷۵ صفحه

حجم

۳۸۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۷۵ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان