با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب سرنوشت پائیزی
۳٫۷
(۷)
خواندن نظراتمعرفی کتاب سرنوشت پائیزی
«سرنوشت پائیزی» رمانی نوشته مژگان مکاریان( -۱۳۵۷)، نویسنده ایرانی است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«صدای پدر، از داخل محوطهی باغ به گوش میرسید که با صدای بلند؛ اسمم را صدا میزد: «مهشیدجان. مهشید، عجله کن دخترم تا برسیم تهران شب شده». لیلا را برای آخرین بار در آغوش گرفتم او اشک میریخت و این احساس قشنگش مرا تحتتأثیر قرار داده بود. احمد رو به لیلا کرد و گفت: «لیلا فکر میکنه مهشید داره میره سفر قندهار!» بعد لبخند زد و ادامه داد: «حالا خوبه نزدیک به ۱۴ روزه که با هم بودید». لیلا اشکهایش را پاک کرد و گفت: «حالا خوبه نزدیک به ۱۴ روزه که با هم بودید». لیلا اشکهایش را پاک کرد و گفت: «آخه احمد، در این دو هفته آنقدر به مهشید عادت کردم که نمیتوانم دوریش را تحمل کنم». دست لیلا را فشردم و از محبت و مهربانی او تشکر کردم. احمد نگاهش را به من دوخت آهسته گفت: «شاید روزی آمد و برای همیشه اینجا ماند».
منظورش را فهمیدم. گونههایم سرخ شد. به آرامی نیم نگاهی به میلاد انداختم. او که از فرط عصبانیت قرمز شده بود آنقدر حالتش عصبی بود که در یک لحظه از چهرهاش ترسیدم و با خودم گفتم: «الانه که با احمد درگیر بشه». ای کاش میثم اینجا بود ولی افسوس که مرخصیش کم بود. پدر دوباره، بلند شد: «مهشید، میلاد، همهی ما منتظر شما هستیم». میلاد رو به لیلا کرد و گفت: «خانم، با اجازهی شما. خدانگهدار». و بعد رو به احمد کرد و با لبخندی تلخ از او خداحافظی کرد. به احمد نگاه کردم، غم سنگینی در چشمانش بود. چشمهای آبی او سرخ شده بود یک لحظه مرا یاد غروب دریا انداخت. زیبا، غمانگیز، آرام و با متانت! به صورتم لبخند زد و گفت: «به امید دیدار»
زینا![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
خدیجه تاجالدین
یک فنجان محبت گرمزهره مرشدی
موسیقی زندگیآذر فراهانی
کی میدونه عشق چیه؟!زهرا محمودی
در انتظار بهارخدیجه تاجالدین
سوار بر قایق محبتاکرم واحدی
میخوانمت ای عشقفاطمه دهکردی
گنجینه عشقاکرم واحدی
عشق زیبااکرم فروغی
تنهام نذارالهام عندلیبی
یک فنجان قهوه تلخنازیلا نوبهاری
فریماهزینب صفوی
پیادهروهای ناهموارنازیلا نوبهاری
مهیارفائزه عیدیپور
پریماهفاطمه عمانی
دوشیزه مهتابنازیلا نوبهاری
تقدیر بودنسرین قدیری (کافی)
پایان خوش انتظارسمانه مقدم
فصل آخرمژده اسفندیاری راد
لیلی و مجنون![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
نظامی گنجوی
سلامت مادرانحوریه شمشیری میلانی
پچ پچ، کاریکلماتوری برای همهایرج مرآتی
هنر و فن چهره شناسیآلسکر آلسکرلی
طریق اطاعت فرزندیکنفوسیوس
کلیدهای موفقیتآرمین فرازمان
متقاعد کردن در کمتر از ۲ دقیقه!نیکولاس بوتمن
سخنرانی کنید و ثروتمند شویدداتی والترز
سرزندگی و سلامتیسارا کینگ
نفس های سردنیره امینی
حجم
۱۹۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۷۱ صفحه
حجم
۱۹۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۷۱ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
عشق نوجوونی تا جوانی رسید ولی پایانی ناامیدی داشت ولی ارزششو داره برای خوندن.
تخیلی بود
بدک نبود ولی خیلی هم خاص و جذاب نبود . یک داستان معمولی
بد نبود. خیلی کشدار بود.ی داستان معمولی
داستان عشق وعاشقی دوران نوجوانی....... اما اخرش خوب تموم شد .