دانلود و خرید کتاب پینگ؛ قورباغه ای در جستجوی برکه ای جدید استوارت ایوری گلد ترجمه گروه مترجمان نشر آنتراکت
تصویر جلد کتاب پینگ؛ قورباغه ای در جستجوی برکه ای جدید

کتاب پینگ؛ قورباغه ای در جستجوی برکه ای جدید

معرفی کتاب پینگ؛ قورباغه ای در جستجوی برکه ای جدید

معرفی کتاب

کتاب پینگ؛ قورباغه ای در جستجوی برکه ای جدید نوشته‌ استوارت ایوری گلد داستان قورباغه‌ای را می‌گوید که هنگام تغییراتش با حوادث عجیبی روبه‌رو می‌شود. این کتاب درباره سازگار شدن با تغییر و غلبه کردن بر موانع است که شما را برای رسیدن به تعادل و آرامش در دنیای کنونی راهنمایی می‌کند. این کتاب انگیزشی‌ترین کتاب سایت آمازون معرفی شده است.

درباره‌ کتاب

داستان این کتاب ماجرای سفر قورباغه‌ای به نام پینگ است. سفری که زندگی او را برای همیشه دستخوش تغییر می‌کند. قورباغه‌ داستان با پرش‌های بلندش بین حیوانات معروف است و در برکه‌ای زندگی می‌کند. برکه‌ای که دارد کم‌آب‌ می‌شود و پینگ می خواهد برای ادامه‌ زندگی به برکه دیگری برود. او در راه با جغدی دانا آشنا می‌شود. جغد از پینگ می‌خواهد پیش از رسیدن به مقصدش، سفری درونی و معنوی داشته باشد. سفری که کار چندان آسانی هم نیست و آنها را با مشکلات تازه‌ای رو به رو خواهد کرد.

داستان پینگ به شما جرأت می‌دهد که خطر پذیر باشد. نشان می‌دهد زمانی که تصمیم می‌گیرید تغییری سرنوشت ساز داشته باشید، درهای موهبت الهی به رویتان باز می‌شود.

خواندن کتاب پینگ؛ قورباغه ای در جستجوی برکه ای جدید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به رشد فردی و کسانی که می‌خواهند زندگی بهتری داشته باشند مفید است.

درباره استوارت ایوری گلد

استوارت ایوری گلد نویسنده‌ای آینده‌نگر و محبوب است که کتاب‌های پرفروشی دارد. کتاب‌های او تا به امروز به ۲۰ زبان دنیا ترجمه‌ شده‌اند. افراد موفقی مانند ست گودین، شریل ریچاردسون و گای کاوازکی کتاب‌های ایوری گلد را ستوده‌اند. گلد غیر از کار نویسندگی، متخصص توسعه محصولات است و در زمینه‌ صنعت مد هم فعالیت می‌کند.

بخشی از کتاب پینگ؛ قورباغه ای در جستجوی برکه ای جدید

زمانی که باد نمی‌وزد به صدای درختان سدر گوش کن، آنجا می‌توانی خودت را پیدا کنی.

زمستان فرا رسیده بود. بادهای شدید و سردی می‌وزید. تقریباً شش ماه بود که پینگ راهی این سفر شده بود. پینگ در سوراخ تاریکی در کنار کنده درختی نشسته بود. هوا سرد بود و صدای باد شنیده می‌شد اما پینگ هفته‌ها بود که ذهنش آنجا نبود و به این چیزها نمی‌اندیشید. تعالیم جغد را یاد گرفته بود، توانسته بود ذهنش را آرام کند و به افق‌های فکری خود برسد. او دیگر قورباغه جدیدی شده بود. صبح ها در آرامش درونی خود ساعت‌ها سیر می‌کرد. آن روز هم طبق معمول مشغول مراقبه کردن بود که رؤیایی هیجان‌انگیز را دید. او دید در سرزمین‌های دور قله‌های برفی بلند در زیر نور خورشید می‌درخشیدند. حرارت خورشید برف‌ها را آب می‌کرد و نهرها به درون باغ‌ها روانه می‌شدند. عطر شکوفه‌های ماگنولیا و گیلاس که گلبرگ‌هایشان هوا را خوش‌بو کرده بودند. صدای پرندگان، صدای شرشر آب، این رؤیا به قلب پینگ تماماً شادی بخشیده بود، او با اشتیاق در رؤیایش سفر می‌کرد و لذت می‌برد. زمانی که کمی از روز گذشت از رؤیایش خارج شد و از جغد پرسید: ((در عالم واقعیت چنین جای سحرانگیزی وجود دارد؟)) جغد حرف او را تأیید کرد و گفت: ((بله جایی شگفت‌انگیز و زیبا روی زمین وجود دارد به اسم باغ امپراتور. آنجا شبیه همین رؤیایی است که تو دیدی اما برای رسیدن به آن باید راهی طولانی که پر از سختی و موانع است را طی کنی. بزرگ‌ترین مانع آن رودخانهٔ آب‌های خروشان است که برای رسیدن به باغ امپراتور باید از آن عبور کنی.)) پینگ بی‌درنگ پاسخ داد: ((اما فکر می‌کنم در سرنوشت من است که به آنجا سفر کنم. من همیشه در آرزوی چنین جایی بوده‌ام.)) جغد گفت: ((نام آن رودخانه روی نقشه (رودخانه سنگلاخی) نوشته‌شده است ولی اهالی آن منطقه آن را (رودخانه آب‌های خروشان) می‌نامند. امواج خروشان و صخره‌های تیز رودخانه بسیار ترسناک است به همین خاطر مردم زندگی‌شان را به خطر نمی‌اندازند تا از آنجا عبور کنند.))

کاربر ۴۲۷۴۷۰۳
۱۴۰۱/۰۱/۰۴

وقتی آخر داستان با شخصیت داستان یک حس رو داری یعنی انقدر کتاب از هر لحاظ قوی بوده که بتونی براش ارزش قائل بشی

ali
۱۴۰۲/۱۰/۳۰

خلاصه و مفید. اگه نویسنده بیشتر در مورد چگونگی خودسازی میگفت عالی میشد

((درس‌ها و آموخته‌های تو نیست که باعث می‌شود اوضاع تغییر کند بلکه کارهایی است که به کمک آن درس‌ها انجام می‌دهی. به یاد داشته باش که یک شمع می‌تواند هزاران شمع دیگر را روشن کند، پس تلاش کن به دیگران نیز نور و روشنایی بدهی و با عملکرد خوب خود در زندگی برای دیگران الگو باشی.))
Elham khodadadi
زمانی که ترس به درونت نفوذ کند، رهایی از آن ترس بسیار سخت خواهد بود.
Elham khodadadi
((مانند همان چیزی باش که در آن به دنیا آمدی: آب)) با به یاد آوردن این عبارت ناگهان راه نجاتی برایش ظاهر شد.
Elham khodadadi
((سعادت و خوش بختی مقصد نیست بلکه یک جریان است مانند یک سفر پرماجرا.)) او صدای جغد را می‌شنید که می‌گفت: ((همراه شدن با جریان هستی، روشی از زندگی است که باعث بقای ما می‌شود و ما را به سوی خوشبختی و شادی راهنمایی می‌کند.)) به‌هرحال زندگی موهبتی است که به ما داده شده و ما باید تلاش کنیم تا آن را با خوشی طی کنیم.
Elham khodadadi
زمانی که با جریان زندگی و مسیر واقعی خود هم مسیر باشیم با حقایق شگفت‌آوری آشنا می‌شویم. یکی از حقیقت‌های هیجان‌انگیز این است که می‌فهمیم سرچشمه شادی ما یعنی زندگی جادویی، همواره منتظر ماست تا به سوی او برویم و نیروی فطری آن را درک کنیم. آیا واقعاً می‌توانیم زندگی جاودانی داشته باشیم؟ بی‌شک می‌توانیم و باید با امید به آن سمت برویم.
Elham khodadadi
((برای اینکه زندگی آگاهانه و هدفمند داشته باشی به دو چیز نیاز داری: ایمان و اراده. تو با داشتن این دو چیز به هرچه بخواهی می‌توانی برسی. راه و مسیر تو در بیرون نیست بلکه در قلب توست.)
Elham khodadadi

حجم

۲۵٫۴ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۵۸ صفحه

حجم

۲۵٫۴ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۵۸ صفحه

قیمت:
۱۱,۰۰۰
تومان