کتاب خاطرات یک فروشنده (جلد اول)
معرفی کتاب خاطرات یک فروشنده (جلد اول)
کتاب حاضر جلد اول از مجموعه خاطرات یک فروشنده اثر غلامعلی محمدی است که در انتشارات مانیان به چاپ رسیده است. در این اثر ۴۰ نکته باریکتر از مو برای موفقیت فروشندگان بیان شده اشده است.
درباره کتاب خاطرات یک فروشنده (جلد اول)
همه ما انسانها در زندگی خاطرات و تجربههای تلخ و شیرین بسیار زیادی داریم، که اگر از این تجربه ها در زندگی به شیوه ای درست استفاده کنیم میتوانیم موفقیتهای بسیار زیادی کسب کنیم و از آنجایی که ما نمیتوانیم همه چیز را تجربه کنیم پس بهترین کار این است که از تجربه های دیگران استفاده کنیم و چراغ راهمان قرار دهیم و با کمترین وقت و هزینه درسهایی را از تجربیات دیگران بگیریم که در مدت زمان زیاد و شاید با هزینههای گزاف به دست آورده اند و به راحتی در دسترس ما قرار میدهند.
این مجموعه شامل ۴۰ داستان واقعی و تجربه که در طی بیش از سی سال کسب و کار به دست آمده و شامل بیش از ۴۰ اصل در امر فروشندگی و کسب و کار و بلکه زندگی است، که با عمل کردن به هر کدام از آنها میتوان سالها از دیگران جلو افتاد.
حتما دیده اید کسانی را که با سن کم ولی بسیار هوشمند و زرنگ هستند و مثل آدمی که ۳۰۰ سال سن داشته باشد، تجربه و آگاهی دارند. این اشخاص کسانی هستند که علاوه بر تجربه های شخصی خودشان کتاب خوانده اند و تجربههای همه کسانی که آن کتابها را نوشته اند را نیز دارند .
خواندن کتاب خاطرات یک فروشنده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
نویسنده امیدوار است که این کتاب راهنمایی باشد برای دوستداران موفقیت و شادکامی انسان های هوشمندی که از تجربه های دیگران استفاده میکنند و سود، منفعت و ثروت بسیار زیادی به دست میآورند.
بخشی از کتاب خاطرات یک فروشنده
سنتی بودن ریئس آدیداس
تازه که میخواستم با شرکت آدیداس مشغول به کارشوم، رئیس شرکت به شدت موافق کسب و کار سنتی و دفتر روزنامه و دفتر کل و فاکتورهای دستی بود و من چون تجربه کار با سیستم حسابداری را چند سال بود که داشتم اصرار کردم که باید کامپیوتر و پرینتر داشته باشیم و سیستم حسابداری.
با اکراه قبول کرد به این شرط که گفت من از این برنامهها چیزی متوجه نمی شوم برای من به شکل دستی اطلاعات بدهید و به صورت دفتر روزنامه و دفتر کل و مابقی کارها (مقاومت با رشد و تکنولوژی روزدنیا)
گفتم باشه و قبول کردم چون به تواناییهای خودم ایمان و باور داشتم و شروع کردم به کار. اجناس رو در سیستم حسابداری وارد کردم و با این سیستم فاکتور میزدم؛ و اجناس، حساب و کتاب را هم در سیستم داشتم و هم به صورت دستی گزارش میدادم.
حجم کار هم بسیار سنگین بود و صبح ساعت ۸ سر کار بودم تا ۶، ۷ شب یکسره چون واقعاً کارم را دوست داشتم.
و جالبه بدانید چون با همه به شکل سنتی داشت پیش میرفت، وقتی حسابها دست من افتاد متوجه یک اشتباه و ضرر و زیان بسیار بزرگ شدم و آن این بود که ایشان، (رئیس شرکت) با تقریباً ۸۰ درصد مشتریان قبل از من اختلاف حساب داشت! ازچند هزار تومان تا بعضی موارد چندصد میلیون تومان!
و من متعجب که این شرکت با این حجم از اختلاف حساب و طلب از مردم چطور هنوز پابرجاست؟! و داره به کار خودش ادامه میده؟ البته ناگفته نماند که داشت کم کم غرق میشد اگر یکی جلوش را نمیگرفت به زودی این کسب و کار با بدهی از بین میرفت؛ و خداوند به من کمک کرد که حساب و کتابها رو با مشتریها درست کنم و سر و سامان بدهم (خدارو شکر)
البته همین حالا هم خیلی از کاسبها و شرکتها ی بزرگ، اصلاً مواظب ورودی و خروجی شرکت و کسب و کارخود نیستند و ناگهان متوقف میشوند.
حجم
۱۵۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
حجم
۱۵۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
نظرات کاربران
کتاب با ارزشی هست . خوبه افرادی که در هر زمینه ای سابقه فعالیت و تجربه دارن خاطراتشون رو بنویسند
نکات مثبت و کاربردی زیادی داشت واقعا لذت بردم از خوندن این کتاب