کتاب خانه ای روی پل
معرفی کتاب خانه ای روی پل
کتاب خانه ای روی پل نوشته پادما ونکاترامان و ترجمه سینا یوسفی است. کتاب خانه ای روی پل را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیتترین کتابها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.
درباره کتاب خانه ای روی پل
ویجی و روکو دو خواهر فراری داستان ما هستند. آنها در هند زندگی میکنند، اما زندگی آنجا خیلی هم آسان نیست. این دو خواهر از جایی که دیگر نمیشود به آن گفت خانه، فرار میکنند، وارد دنیای بیرحم و آدمهای بیتفاوتش میشوند و تلاش میکنند تا یک خانه جدید برای خودشان پیدا کنند. ویجی داستان را روایت میکند و شما را با خود همراه میکند تا دنیای کودکانی را بشناسید که نادیده گرفته شدهاند. کودکان بیپناهی که با زبالهگردی روزگار میگذرانند روزگاری که با همه تاریکیاش روشناییهایی هم دارد.
خواندن کتاب خانه ای روی پل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
نوجوانان بالای ۱۲ سال مخاطبان این کتاباند.
درباره پادما ونکاترامان
پادما ونکاترامان در چِنای هند به دنیا آمد و بعد از دریافت مدرک دکترای اقیانوسشناسی از کالج ویلیام اند ماری، شهروند آمریکا شد. او همچنین نویسندهٔ انتهای جزیره و بالا رفتن از پلهها است، کتابهایی برگزیده که نامزد و برندهٔ چند جایزهٔ بینالمللی شدهاند.
بخشی از کتاب خانهای روی پل
سلینا آنتی وظیفهٔ شستن ظرفها را گذاشته بود به عهدهٔ من و آرول. ماهها کنار هم توی آشپزخانه کار میکردیم اما خیلی با هم حرف نمیزدیم. یک روز عصر آرول بالاخره سکوت را شکست.
حالم را پرسید و من هم طبق معمول فقط گفتم: «خوبم.» اما جوابم برایش کافی نبود.
گفت: «نه، ویجی. حالت خوب نیست.»
چیزی نگفتم.
گفت: «باهام حرف بزن. بذار کمکت کنم.»
سرش غریدم: «به کمکت نیازی ندارم.»
آرول آه کشید. «بداخلاقی کردن و بدرفتاری با آدمهایی که براشون مهمی، زندگیت رو آسونتر نمیکنه.»
گفتم: «مگه زندگی اصلاً هیچوقت آسون بوده؟»
«آره، الان!» بشقابی را محکم گذاشت روی سینک. «درسته که خیلی اتفاقها افتاده ولی حالا زندگیمون راحتتر از وقتی شده که روی پل زندگی میکردیم. نباید اینقدر احساس بدبختی کنی!»
از خودم تعجب کردم، بعد از مرگ تو اولین بار بود که داد میزدم. «من فقط اخموتَخم نمیکنم! هر کاری که باید بکنم رو میکنم. تمیزکاری میکنم. سر کلاس میشینم. میخورم. میخوابم.»
«ظاهرت که میگه چند وقته درست نخوابیدی.»
«چون روکو مُرده، آرول! روکو بهخاطر من مرده. اگه بهزور با خودم نیاورده بودمش شهر...»
«اگه با خودت نیاورده بودیش، هیچوقت اون خاطرات خوبی رو که کنار هم داشتیم، تجربه نمیکرد، ویجی.»
«نباید فرار میکردیم.»
«مگه چارهٔ دیگهای هم داشتین؟ میدونی تا حالا چقدر شنیدم که بچهها زیر کتک پدر و مادرشون مردن؟ از کجا معلوم بابات همین بلا رو سرتون نمیآورد؟ تو تمام تلاشت رو کردی...»
«تقصیر منه که روکو مرده.»
«اینکه نمیدونستی قراره چه اتفاقی بیفته تقصیر توئه؟ اگه اینجوری باشه، تقصیر ما هم هست. اگه وقتی گفتی از اون ضایعاتفروش میترسی، حرفت رو باور کرده بودم شاید هیچوقت مجبور نمیشدیم بریم توی اون قبرستون پر از پشه زندگی کنیم. اگه موتو تو رو از سلینا آنتی نترسونده بود، ممکن بود زودتر بیایم اینجا.»
نمیتوانست آرامم کند. ماهیتابه را کوبیدم روی سینک. «دلم میخواد برگرده پیشم!»
«بس کن!» آرول ماهیتابه را بهزور از دستم گرفت. «من هم دلم براش تنگ شده. موتو هم همینطور.»
حجم
۱۴۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۴۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
از بهترین و تاثیر گذارترین کتاب هایی است که خواندهام، فوق العاده هست، ژانر داستان رئال است و از وقتی شروع به خواندن کتاب می کنی، دیگر نمی توانی دست از خواندن برداری😍 این کتاب به ما می گوید؛ زندگی مشکلات زیادی
واییییییی محشره😃🍭 کاش طولانی تر بود🥺🍓 یکی از بهترین کتاب هایی هست که خوندم و از تموم شدنش خیلی ناراحت شدم🙃🚶🏻♀️
خیلی خیلی عالی بود حرف نداشت حتما بخونید آخرش خیلی ناراحت کننده بود
من خودم شخصا آدمی بودم که از زندگی که خداوند بهم داد رضایت کامل نداشتم 😔 ولی با خواندن این رمان هر روزم را با تشکر کردن از خداوند شروع می کنم 🙂 و به شما دوستان هم معرفیش می کنم و
قشنگ بود♥️😪 خیلی ام غمگین یه کتاب حتما لازم نیست طولانی باشه..یه کتاب به این کوتاهی میتونه ادمو جذب کنه💦
این کتاب محشر بود اولش شاید متوجه داستان نشید ولی یکمی جلو برید داستان رو میفهمید و شوک وحشتناک آخر داستان بود اولش فک میکنی داره برا روکو نامه مینویسه براش بفرسته اون بخونه و.....اسپویل نمیکنم 🥰🥰🥰 حتما حتما بخونید
عاااااالیییییی بوددددددد ، عااالییییی ، یا موضوعی رئال آدم را به جهانی کودکانه و ماجراجویانه می برد، من هم می خواستم برم و به ویکی و روکو این دو خواهر کمک کنم، داستان در مورد دو خواهر به نام های روکو و
سلام دوستان این یکی از محبوب ترین داستان های زیبا هستش که تا حالا خوندم واقعا عالی بود امید وارم بخونید دوستان خدا نگه دار بدرود🌹🌹🌹👋👋👋
فکر نمی کردم نویسنده های هندی اینقدر فوق العاده باشن و خب اگه کتاب رو خوندی حتما دستمال کاغذی برای گریه در کنار خودت داشته باش🥲 و اگر هم نخوندی باز هم گریه کن بحال خودت که این کتاب رو از دست
با اینکه کوتاه بود ولی خیلی زیبا و غم انگیز بود🥺💞