دانلود و خرید کتاب صوتی عزرائیل

کتاب صوتی عزرائیل نوشتهٔ نیما اکبرخانی است. پیمان قریب پناه گویندگی این رمان جنایی، تاریخی و صوتی را انجام داده و نشر سماوا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی عزرائیل

کتاب صوتی عزرائیل (کهنه سرباز) برابر با یک رمان جنایی - تاریخی است. داستان این رمان در ارتباط است با یک پروندهٔ قتل که سرنخ آن به یک کهنه‌سربازِ جنگ ایران و عراق برمی‌گردد. این رمان فضایی امنیتی دارد و تعقیب و گریز یک پلیس ناجا با یک قاتل رزمنده را روایت می‌کند. این اثر صوتی ما را با خود به بحبوحهٔ انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران و همچنین جنگ هشت‌ساله بین ایران و عراق می‌برد. این کتاب برندهٔ جایزهٔ ادبی جلال آل احمد شده است. کتاب صوتی «عزرائیل (کهنه سرباز)» جلد اول از مجموعهٔ کتاب «عزرائیل» است. ماجرای این کتاب با روایت زندگی «حمیدرضا هدایتی» آغاز می‌شود و به یک پروندهٔ قتل می‌رسد. مجموعه کتاب عزرائیل مجموعه‌ای از رمان‌های نوشته‌شده در ژانر تریلر، تاریخی و امنیتی است که به قلم نیما اکبرخانی نوشته شده است. این رمان‌ها با پیش‌کشیدن پرونده‌های جنایی، ما را با خود به سفری در تاریخ معاصر ایران و کشورهای همسایه می‌برد و اطلاعات تاریخی را به‌واسطهٔ یک روایت داستانی ساده و خوش‌خوان ارائه می‌کند. نویسنده در این مجموعه تلاش کرده در فضایی تاریک و پر از تعلیق‌های جذاب آشنایی بیشتری از تاریخ معاصر به دست بدهد.

شنیدن کتاب صوتی عزرائیل را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان جنایی - تاریخی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی عزرائیل

«حمیدرضا از مرکز نگهداری کودکان که بازگشت، بحث مختصری بابت تاخیرش با حاج صادق کرد. بعد چایی‌اش را خورد و برای بازجویی از سرهنگ محسن صادقی، افسر ارشد اداره‌ی مبارزه با مواد مخدر ناجا که حالا تعلیق شده بود، به راه افتاد. مجادله با رئیس برخلاف معمول برایش ناراحت‌کننده نبود. می‌دانست پرونده را از او نمی‌گیرند. کسی را نداشتند که بهتر از خودش باشد. این ضعف مدیریت بود که نیروی زیردست حالا به آن واقف شده بود. اهرم فشار رئیس بی‌اثر بود. از قبل دستور داده بود که سرهنگ را از صبح در اتاق بازجویی بنشانند، تا ظهر که به سراغش می‌رود، خسته باشد. می‌دانست باید از کسی بازجویی کند که بخشی زیادی از عمرش را به بازجویی از دیگران گذرانده و فنون ضدبازجویی را بهتر از هر کسی می‌داند. یک پسر بی‌سرپرست در دوران سخت انقلاب و جنگ وقتی به یک افسر ارشد در اداره‌ای حساس تبدیل می‌شود، به این مفهوم است که سرسخت و زرنگ‌تر از خیلی‌هاست. حالا هم جناب سرهنگ در پرونده‌ای دخیل بود که مانندش را تا امروز هیچ کس جایی ندیده بود.»