دانلود و خرید کتاب صوتی علامت‌ چی

کتاب صوتی علامت‌چی، داستانی شنیدنی از چارلز دیکنز، درباره‌ی مردی است که سال‌هاست، علامت‌چی ایستگاه قطار است. دیکنز در داستان علامت‌چی به موضوعات فقر و ظلم به قشر ضعیف در جوامع صنعتی و سرمایه‌گذاری می‌پردازد.

شنیدن نسخه صوتی کتاب علامت‌چی با صدای بهمن وخشور برای شما تجربه‌ای ناب رقم می‌زند.

درباره‌ی کتاب صوتی علامت‌چی

داستان علامت‌چی در یک ایستگاه قطار در منطقه‌ای دورافتاده اتفاق می‌افتد. راوی داستان در ایستگاه قطاری پرت با مرد مرموز و افسرده‌ای آشنا می‌شود. او سال‌هاست به عنوان علامت‌چی در این ایستگاه کار می‌کند. مرد علامت‌چی از اشباحی حرف می‌زند که او و ایستگاه را احاطه کرده‌اند و خبرهای ناخوشایندی می‌آورند. راوی ابتدا حرف‌های علامت‌چی را جدی نمی‌گیرد تا اینکه حادثه‌ای تلخ روی می‌دهد...

چارلز دیکنز در داستان علامت‌چی به ظلمی توجه کرده است که به قشرهای ضعیف و فقیر در یک نظام سرمایه‌داری وارد می‌شود. او با شخصیت‌پردازی دقیق در داستان علامت‌چی و همچنین توصیف احساسات آن‌ها همراه با جزئیات، خواننده را تا انتهای داستان همراه خود می‌کشاند. 

کتاب صوتی علامت‌چی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر دوست دارید آثار نویسندگان بزرگ دنیا را بخوانید، شنیدن کتاب صوتی علامت‌چی را به شما پیشنهاد می‌کنیم. شنیدن داستان صوتی علامت‌چی برای دوست‌داران داستان کوتاه نیز جذاب است.

درباره‌ی چارلز دیکنز

چارلز دیکنز با نام کامل چارلز جان هوفام دیکنز ۷ فوریه ۱۸۱۲ متولد شد. در کودکی در کارخانه کار می‌کرد. پدرش که قادر نبود بدهی‌هایش را پرداخت کند زندانی شده بود. وقتی دوران حبس پدر تمام شد، دیکنز به تحصیلاتش ادامه داد. سپس کارمند دفتر یک وکیل و بعد گزارشگر روزنامه شد. کتاب‌های مشهور او نیکلاس نیکلبی، سرود کریسمس، دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ، الیور تویست و داستان دو شهر است. جیمز جویس نویسنده مشهور معاصر، چارلز دیکنز را بعد از شکسپیر تاثیرگذارترین نویسنده‌ی انگلیسی‌زبان می‌داند. دیکنز در ۹ ژوئن۱۸۷۰ به طور ناگهانی و بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت.

بخشی از کتاب صوتی علامت‌چی

مرا به اتاقک نگهبانی‌اش برد، در آنجا یک بخاری بود، یک میز تحریر که روی آن دفتر اداری بود که باید چیزهایی را در آن می‌نوشت، یک دستگاه تلگراف با صفحه و عقربه‌هایش و همان زنگ کوچکی که از آن یاد کرده بود. امیدوار بودم که مرا می‌بخشید که عنوان کردم به گمانم تحصیلات خوبی داشته و شاید (اگر جسارت نبود) تحصیلاتش از سطح مقام کنونی‌اش حتی بالاتر هم بود. گفت که، بالاخره در سازمان‌های اجتماعی از این نوع ناهمخوانی‌های مختصر پیش می‌آید، و شنیده بود که در نوانخانه‌ها، در اداره‌ی پلیس و حتی در ارتش، که آخرین ملجا (جوان ها) است وضع چنین است و می‌دانست که در میان خیل عظیم کارکنان راه‌آهن نیز وضع کمابیش همین بود...