دانلود و خرید کتاب صوتی سرشار زندگی

کتاب صوتی سرشار از زندگی نوشتهٔ جان فانته و ترجمهٔ محمدرضا شکاری است. گویندگی این رمان صوتی را ایمان رییسی انجام داده و آوانامه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی سرشار از زندگی

چارلز بوکفسکی خالق کتاب‌های «عامه پسند»، «هالیوود» و «ساندویچ ژامبون» درمورد جان فانته گفته است که «فانته خدای من بود». کتاب صوتی سرشار از زندگی اولین‌بار در سال ۱۹۵۲ میلادی منتشر شد؛ به قلم جان فانته. راوی این رمان آمریکایی، نویسنده‌ای ایتالیایی - آمریکایی است که همراه با همسر باردارش (جویس) در لس‌آنجلس زندگی می‌کند. هم‌زمان با طی‌شدن دورهٔ حاملگی جویس، جان باید با حالت‌های عاطفی متغیر او، علاقهٔ فزایندهٔ جویس به مسیحیت کاتولیک و البته هجوم موریانه‌ها به خانه مواجه شود. این شرایط به‌خاطر رابطهٔ پرمشکل جان با پدرش (نیک) پیچیده‌تر از گذشته می‌شود. نیک، کارگری بازنشسته است که از گفتن نظرات تند خود دربارهٔ زندگی خانوادگی هیچ ابایی ندارد. کتاب صوتی سرشار زندگی، حاوی داستانی جذاب و به‌یادماندنی است و مخاطبان را با زندگی شخصی نویسنده آشنا می‌کند. شخصیت اصلی رمان «سرشار از زندگی »، انسانی معمولی است با رؤیاها و آرزوهای خاص خودش. او نویسنده‌ای است که برای نوشتن فیلم‌نامه، با استودیوهای هالیوودی همکاری می‌کند تا بتواند زندگی‌ای را که دوست دارد، برای خود و همسرش بسازد، اما ساختن این زندگی از همان ابتدا غلط پیش می‌رود و از رؤیاهای جان فانته فاصله می‌گیرد. با او همراه شوید.

شنیدن کتاب صوتی سرشار از زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان زندگی‌نامه‌ای پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جان فانته

جان فانته نویسنده‌ای آمریکایی است که در سال ۱۹۰۹ میلادی در دنور در کلرادو چشم به جهان گشود. فانته را بیش از همه به‌خاطر رمان «از غبار بپرس» می‌شناسند؛ رمانی که خود، جلد سوم از چهارگانه‌ای به نام «حماسهٔ آرتورو باندینی» است که فانته آن را عمدتاً بر اساس زندگی واقعی خود نوشته است. جلد نخست این مجموعه که به «کوارتت باندینی» معروف شده است، «تا بهار صبر کن، باندینی» است. دومین جلد «جادهٔ لس‌آنجلس» نام دارد و چهارگانهٔ پس از «از غبار بپرس» با رمان «رؤیاهای بانکرهیل» پایان می‌یابد. فانته چند کتاب دیگر نیز دارد که همگی ارزشمند و درخور توجه هستند: رمان‌های «رگ و ریشه»، «۱۹۳۳ سال بدی بود» و «سرشار از زندگی»، داستان بلند «غرب رم» و مجموعه داستان‌های «شراب سال‌های جوانی» و «گرسنگی عظیم» از دیگر آثار مهم این نویسنده‌اند. جان فانته قصه‌های جذابی به این جهان افزود، اما جهان پایان تلخی بر زندگی خود او نوشت. جان فانته در ۴۶سالگی متوجه شد که به دیابت مبتلاست؛ بیماری‌ای که در گذر سال‌ها، بینایی‌اش، انگشت‌های پا و سپس خود پاهایش را از او گرفت. او تا بهار ۱۹۸۳ صبوری کرد و به زندگی سخت خود ادامه داد و سرانجام در ۷۴سالگی درگذشت.

بخشی از کتاب صوتی سرشار از زندگی

بچه مثل سدی بود که بین ما قرار گرفت. نگران بودم و فکر می‌کردم آیا اوضاع دوباره مثل قدیم‌ها می‌شود یا نه. هوس روزهای قدیم را می‌کردم که می‌توانستم بروم توی اتاقش و یکی از وسایل آشنایش را بردارم، یک روسری یا لباس یا قسمتی از روبانی سفیدرنگ. لمس آن گیجم می‌کرد، باعث می‌شد از شوق محبوبه‌ام مثل یک غوک ناله سر بدهم. صندلی جلوی میز آرایش که رویش می‌نشست، آینه‌ای که صورت قشنگش را بازمی‌تاباند، بالشی که سرش را روی آن می‌گذاشت، یک جفت جوراب که چرت کرده بود تا بشوید، جذابیت شلوارهای ابریشمی، لباس‌خواب‌ها، صابون و حوله‌های خیسش که هنوز بعد از حمام‌گرفتن گرم بودند و آدم را خلع سلاح می‌کردند: من به این چیزها نیاز داشتم؛ آن‌ها بخشی از زندگی من با او بودند و رنگ ماتیک فرقی نمی‌کرد؛ چون آن سرخی از لب‌های گرم زن من ناشی می‌شد.