دانلود و خرید کتاب صوتی بمبئی رقص الوان است
معرفی کتاب صوتی بمبئی رقص الوان است
کتاب صوتی بمبئی رقص الوان است گردآوریشده توسط علیاکبر شیروانی و با صدای مهران نوروزی و فروغ حداد است و انتشارات شرکت توسعه محتوای لحن دیگر آن را منتشر کرده است. این کتاب صوتی داستان سفر مسافران دوران قاجار به بمبئی است.
درباره کتاب صوتی بمبئی رقص الوان است
شهرها خودِ فردی و خودِ جمعی ما هستند که گاهی دچار خستگی و گاهی شادی. ما بهانههای زیادی میتراشیم برای غم و شادی و همواره کسی یا چیزی را باعث این موضوع میدانیم اما به نظر میرسد منشأ بیآرامی و آرامش، بیش از جهان بیرون در درون ماست. شهرها خودشان را در ما، در رفتارهای جمعی ما، در کردار اجتماعی ما و در حیات روزانهٔ ما نشان میدهند و ما خودمان را به شکلهای گوناگون پیدا میکنیم. از ایام کهن تاکنون از راههای شایع خودشناسی دوری از محل سکونت بوده است و اهمیت سفر نیز در پیوندی است که میان مسافر و مبدأ و مقصد سفر حاصل میشود.
ما عزم سفر میکنیم و اولین چیزی که به دوش میکشیم خودمانیم و به شهر و سرزمینی دیگر میرویم که خودمان را به آن عرضه کنیم و در معرضش قرار گیریم تا تراش بخورد این خودِ یکجانشسته. مسافر در بازگشت به شهرش خودِ دیگری سوغات میآورد و این از هرآنچه به سوغات میگیرد مهمتر است. مجموعهٔ «تماشای شهر» کارنامهٔ خودجویی تنی چند از گذشتگان نه چندان دور و نه چندان نزدیک است.
شنیدن کتاب صوتی بمبئی رقص الوان است را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به تمام علاقهمندان به سفرنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی بمبئی رقص الوان است
«عجایب بحر فارســ از خصوصیات این بحر آن که ماهی در این بحر پیدا میشود که چون ماهتاب، سفید رنگ و پرنور است به حدی که در حین غلت زدنهای او در آببازی که بدان مجبول است، شعاع شکمش بر مردم جهاز میافتد و ایضاً جسمی مدور مابین گوشت و نبات شبیه به لاکپشت ـ بیبرآمدگی و سختی پشت ـ در این بحر افراط دارد. انگلیس آن را ستاره بحر خوانند زیرا که شبهنگام هر یک مثل ستاره میدرخشدــ بعضی شبها آن قدر وافر و تماشایش خوشاینده بود که دو بهر، به سیر آن مشغول میماندم. گویند جسم آن اگر به بدن انسان برسد آن موضع آن قدر خارشت کند که زخم گردد. در بحر عمان دو ـ سه روز باد مخالف شدید میوزید، حالی قریب به توفان بر ما میگذشت اما چون باران نبود آن قدر ننمود.
معلوم باد که در این اسفار عبور من بر بحر هند و اقیانوس جنوبی و بحر روم و بحر ایتالیا ـ المعروف به بحر ونیز ـ و بحر یونان و بحر قسطنطنیه و بحر فارس افتاد و در هر یک آنها به سفاین نشستم و به حسب قسمت در همه توفان خوردم. شدیدترین آنها، اگرچه زمانش دراز نبود توفان بحر روم بود و اسهل همه این توفان. بالجمله روز شنبه از محاذات مسقط گذشتیم چنانچه ساحل مسقط به نظر نیامد و ساحل طرف ایران هم غیرمرئی بود. روز یکشنبه از بحر عمان دیگرباره داخل بحر هند ـ همان نواحی که وقت رفتن انگلند جهاز از آن گذشته بود ـ شدم و دایره سفر تمام شد. در محل مصب بحر عمان به بحر هند، گوشهای از ملک عرب که منتهای سرحد شرقی و شمالی جزیرهالعرب است به نظر میآید، انگلیس آن را کیپ الگت خوانندــ از مسقط تا بدان مکان یکصد و بیست میل است.
از روز دوشنبه رؤیت زمین بالمره موقوف بود. روز پنجشنبه ساحل بمبئی نمودار شده، یک ساعت بعد طلوع آفتاب به لنگرگاه
رسیدیمــ این همان روز بود که در سال گذشته از لندن برآمده، قصد ملک فرانس کرده بودم. این غراب اگرچه بسیار خرد بود و جای خواب و نشیمن علیحده و وسیع نداشت اما به سبب اینکه کاپیتانش زحمتکشِ مردِ فهمیده است و هوای بزرگی بیجا و خیالهای خام در سر ندارد به خوشی گذشت، با آن که هوا در غایت گرمی بود تصدیعی رو نداد.
بمبئی در عرض بلد ۱۷ شمالی واقع است. آب و هوای آن قریب به هوای آبادیهای تحت استوا به اعتدال و صحت است. هشت فصل که هر یک را به مجرد داخل شدن آن حس توان کرد دارد و از میوههای هند تمام در آنجا بهم رسدــ از آن جمله انبه ممتاز است. شهر مسکن اعزّه در قلعه واقع شده، تمام خانهها و دکاکین از خشت و گچ و چوبهای رنگینِ سه ـ چهار طبقه است اما سقف تمام از کپره و صندوقی است. خانهای که مقابل عمارات چورنگی کلکته توان کرد به نظر نرسید. اهل این شهر اکثر گبران المعروف به فارسی و بعضی اصحاب انگلیس و قلیل پرتغالی و هندوانند.»
زمان
۴ ساعت و ۵ دقیقه
حجم
۳۳۶٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴ ساعت و ۵ دقیقه
حجم
۳۳۶٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد