دانلود کتاب صوتی زخمی با صدای اطهر کلانتری + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی زخمی

دانلود و خرید کتاب صوتی زخمی

نویسنده:اردال اُز
انتشارات:رادیو گوشه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی زخمی

کتاب صوتی زخمی رمانی حیرت‌انگیز از اَردال اُز، نویسنده اهل ترکیه است که علیرضا سیف‌الدینی آن را به فارسی ترجمه کرده است و با صدای اطهر کلانتری برای علاقه‌مندان منتشر شده است. 

درباره کتاب زخمی

کتناب صوتی زخمی درباره ایستادگی و مقاومت است زمانی که همه چیز دست به دست هم داده‌اند تا اراده‌ آدمی‌را در هم بشکنند.  این کتاب صوتی داستان زندگی یک زن زندانی سیاسی است که شکنجه‌های بسیاری را تحمل کرده است. شکنجه گرانی که سربازان یک سیستم هستند و مسوولیت رفتارشان را از خودشان سلب می‌کنند، سعی می‌کنند متفاوت باشند اما موجوداتی شبیه به هم هستند که به قدرتی بزرگ خدمت می‌کنند.  

شکنجه‌گران، که هم از خود و هم از انسان بودن خود ناامید شده‌اند، به جهت پنهان ساختن این ناامیدی با قدرت تمام می‌کوشند انسان زیر شکنجه را محکوم کنند. شاید چنین کوششی است که به آنان آرامش می‌بخشد. این در واقع نشانگر وجود ذرّه‌ای از عواطف در دل و جان آن‌هاست. با این‌حال، هستند کسانی که یکسره از عواطف تهی شده‌اند و برلزوم چنین عملی آگاهی ندارند.

نویسنده، حالات بدن انسان را به خوبی می‌شناسد. درد را و درمان را، خستگی را و بیحسی را، عجز را و دیوانگی را، خودکامگی را و نفرت را... حالات مختلف انسان... او واکنش‌های تن انسان را به نحو شایسته‌ای در رمان خود ثبت کرده است.

بسیاری از شکنجه‌گران نام ندارند و با ویژگی‌های ظاهری‌شان معرفی می‌شوند، نویسنده استعاد بی‌نظیری در به‌کارگیری احساسات دارد و تصاویر، صداها و بوها را در راستای انتقال حی به کار گرفته است تا اثری بی‌نظیر بسازد. این کتاب اثری جذاب است که شما را به زندان می‌برد تا تجربیات قهرمانش را از نزدیک ببینید و دنیایش را بشناسید. 

شنیدن کتاب زخمی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به رمان‌های سیاسی و اجتماعی را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم.

درباره اَردال اُز

اَردال اُز در ۲۶ مارس ۱۹۳۵ به‌دنیا آمد. به‌همراه پدرش، که کارمند دولت بود، به شهرهای مختلف ترکیه سفر کرد. مدرسه راهنمایی را در آنتالیا و دبیرستان را در توکات و تحصیل در رشته حقوق را، که در دانشکده حقوق دانشگاه استانبول آغاز کرده بود، در دانشکده حقوقِ آنکارا به اتمام رساند. پس از آن همراه دوستان دوران تحصیل در دانشگاه استانبول، مجله a را منتشر کرد. نخستین کتاب قصه‌اش «خسته‌ها» (۱۹۶۰) را در مجله a و نخستین رمان خود «در اتاق‌ها» (۱۹۶۰) را در نشریه «وارلیق» به چاپ رساند. همزمان با کودتای ۱۲ مارس، کتابفروشی و نمایشگاه محصولات فرهنگی‌اش در آنکارا تعطیل شد و خودِ او نیز به دلیل عقیده سیاسی‌اش دستگیر و در دادگاه حکومت نظامی به زندان محکوم شد. پس از اتمام دوره توقیف و زندان، دست به نگارش آثاری زد که نشانگر وقایع آن دوره است. زخمی ابتدا در سال ۱۹۷۳ به صورت پاورقی در روزنامه «جمهوریت» و سپس در سال ۱۹۷۴ به‌صورتِ کتاب منتشر شد و طولی نکشید که در کشورهایی نظیر مجارستان، آلمان، هلند، سوریه و مقدونیه ترجمه و چاپ شد و متعاقب آن در سال ۱۹۷۵ جایزه رمان «اورهان کمال»۶ را از آنِ خود کرد. آثار دیگر او عبارتند از: مجموعه قصه «خونی» (۱۹۷۳)، کتاب خاطراتِ «دنیز گزمیش سخن می‌گوید» (۱۹۷۶)، «شبِ پژمردگی گلِ تو» (۱۹۸۶)، که تکمله کتاب پیشین است، مجموعه قصه «صدای برف در هوا»۱۰ (۱۹۸۷)، کتاب مشاهدات سفر یا سفرنامه «دُرنای سرخِ من» (۱۹۷۶)؛ در همین سال، رمان «در اتاق‌ها» برای دومین بار و به صورت کتاب چاپ و منتشر شد. اَردال اُز در خلال سال‌های ۱۹۸۱-۱۹۷۵ سرپرستی انتشار کتاب‌هایی تحت عنوان «کتاب‌های دوست» از سری کتاب‌های ادبیات کودکان را برعهده گرفت و در سال ۱۹۸۱ «انتشاراتِ جان» را تأسیس کرد و دوکتاب نیز برای کودکان به رشته تحریر درآورد: «بادکنک قرمز» (۱۹۹۰) و «همیشه از آن پایین پایین‌ها برف می‌آید» (۱۹۸۲).

بخشی از کتاب زخمی 

چانه‌ات را با دست به طرفی راند و با همان بوی تند عرق راه افتاد و رفت و کنار کپه کتاب‌ها ایستاد. کتابی به دست گرفت، گفت: «سر در نمی‌آورم. نمی‌توانم بفهمم این کتاب‌های مضر را برای چه می‌خوانید. این‌ها شمارا مسموم می‌کنند.»

کتاب سمی‌یی را که در دست داشت، روی کپه کتاب‌ها پرت کرد.

«من هم از کتاب خواندن خوشم می‌آید. اوقات فراغت و بیکاری‌هایم را با خواندن کتاب پر می‌کنم.»

صدایش تب و تاب لحظات پیشین را نداشت. با وجود این، شق و رق در میانِ اتاق قدم می‌زد.

«حالا اگر یک چیزی بهت بگویم، باورت نمی‌شود. می‌دانی من تا حالا چند تا کتاب خوانده‌ام؟ دقیقآ دوهزار و هفتصد و هشتاد وچهار تا کتاب خوانده‌ام. با این که این همه کتاب خوانده‌ام ولی مثل شماها فکر نمی‌کنم.»

این‌ها را درحالی گفته بود که درچارچوبِ در ایستاده بود و دستش را تکان تکان می‌داد. راه افتاد و بار دیگر آمد پیشِ رویت ایستاد، گفت: «به زبان ساده است. درست دو هزار و هفتصد و هشتاد و چهار کتاب. نظرت چیه، هان؟» 

هنوز در برابر تو ایستاده بود. روی لِنگِ راست شلوارش یک لکه پهنِ چرب به چشم می‌خورد. بوی تیز و تُرُش عرقِ بدنش، مشامت را آزار می‌داد. نمی‌توانستی سرت را بالا بگیری و چهره مرد موبور را، که خود نیز از به زبان آوردن شمار آن همه کتاب مات و مبهوت شده بود، نگاه کنی. احساس می‌کردی که زوایایی از جسم و جانت تحلیل می‌رود. حفره‌ای انگار دهان باز کرده بود و بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد. و باز همان سردرد خفیف همیشگی.

با صدای بلند گفت: «ما هم خواندیم احمق. ماهم دانشگاه رفتیم. که چی!» به خشم آمده بود. فکر کردی همین حالاست که بزند.

«همان کتاب‌هایی را برایمان درس دادند که برای شماها درس دادند. یک عالمه کتاب خواندیم. ماهم می‌دانیم کتاب چه ارزشی دارد.»

درحال گفتن این جملات به کپه کتاب‌ها نزدیک شده بود. تو خوشحال بودی از این که بوی عرق، بوی طویله، دور شده است، اما...

AS4438
۱۴۰۲/۰۴/۱۹

درتوضیحات کتاب نوشته شده که کتاب راجع به شکنجه یک زندانی زن است ولی درکتاب معلوم میشود که ظاهرن یک مردایت که به این شکل وحشیانه شکنه میشود، کتاب چیزی جزهمین شکنجه ویکی دومطلب دیگربرای عرضه نداشت ولی جالب بود.

زمان

۱۱ ساعت و ۳ دقیقه

حجم

۱ گیگابایت, ۴۹۵٫۴ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۱ ساعت و ۳ دقیقه

حجم

۱ گیگابایت, ۴۹۵٫۴ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۹۱,۰۰۰
۹۵,۵۰۰
۵۰%
تومان