دانلود و خرید کتاب صوتی ماهی سیاه کوچولو
معرفی کتاب صوتی ماهی سیاه کوچولو
کتاب صوتی ماهی سیاه کوچولو اثر جاودانه صمد بهرنگی نویسندهی جوان تبریزی یکی از بهترین نمونههای ادبیات کودک و نوجوان کشور ماست. این کتاب صوتی با صدای ایوب آقاخانی تولید شده و میتوانید آن را در طاقچه بشنوید.
ماهی سیاه کوچولو اگر چه یک کتاب فارسیزبانِ شناختهشده است اما به سراسر دنیا معرفی شده است.
درباره کتاب صوتی ماهی سیاه کوچولو
صمد بهرنگی داستان ماهی سیاه کوچولو را در زمستان سال ۱۳۴۶ نوشت و انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را در سال ۱۳۴۷ با تصویرگری فرشید مثقالی منتشر کرد. این کتاب را به طور گسترده به عنوان یک تمثیل سیاسی در نظر گرفتند؛ و به همین دلیل مطالعهی آن در ایران قبل از انقلاب ممنوع شد.
در کتاب صوتی ماهی سیاه کوچولو نویسنده با پیاده کردن اوضاع عصر خویشش در محیطی طبیعی مثل دریا، هر یک از شخصیتهای داستان را تبدیل به یک نماد اجتماعی میکند و در پایان داستان این پرسش را در ذهن خواننده پدید میآورد که آیا ماهی سیاه کوچولو قصدش نجات دادن ماهیها از شر ماهیخوار بوده یا زندگی در شکل تازهای از محیط؟
این داستان سرگذشت ماهی سیاه کوچولویی را روایت میکند که از تکراری بیهوده خسته شدهاست؛ راه دریا را پیش میگیرد و تمامی طول جویبار را برای رسیدن به هدفش طی میکند. گرفتاریهای زیادی سر راهش قرار میگیرد، همسایهها او را اذیت میکنند به اتهام حرفهای گنده زدن و از راه بهدر کردن بچههاشان. مادرش برای رفتن با او مخالفت میکند. مرغ ماهیخوار، که دشمن درجه یک او و ماهیهای دیگر است، بزرگترین خطر سر راه اوست. شخصیت اصلی و قهرمان کتاب، ماهی سیاه کوچولو است؛ و تمامی شخصیتهای دیگر تنها برای رسیدن قهرمان قصه به هدفش، طراحی شدهاند. قهرمانی پرتلاش، متفکر، باهوش و تسلیمناپذیر که یک تنه، در برابر تمامی مخالفان خود، بر سر عقیدهای که به درستی آن ایمان دارد، میایستد.
این قهرمان کوچک برای همنوعان خود آنجا که بییاورند و کمک میطلبند، همچون ماهی ریزی که در شکم ماهیخوار است، جان خود را فدا میکند. تکتک عناصر این داستان، در زندگی همه آدمیان وجود دارد؛ اما به شکلی روایت میشود که نکتهای فراتر از تجربه زندگی را به نمایش بگذارد.
خلاصه داستان
یکی بود یکی نبود. شب چله، ماهی پیر برای دوازده هزار نوهی خود قصه میگوید. قصهای که از جویبار شروع و به دریا ختم میشود و ماهی سیاه کوچولویی که رؤیاهای بزرگی در سر دارد و میخواهد دنیا را ببیند. ماهی کوچولویی که از تکرار و بیهودگی دنیایش به تنگ آمده و دل به دریای بزرگ میزند. در قصهی مادربزرگ، ماهی سیاه کوچولو با سرسختی و درایت خطرات را پشت سر میگذارد و به آرزویش که شنا کردن در دریاست میرسد. اما ماهی سیاه کوچولو تنها یک قصهی کودکانه نیست. این داستانِ کلاسیک ایرانی قصهی مردم محرومی است که شرایطی دشوار را تحمل میکنند؛ پس بزرگسالان هم در هر دورهای از زمان میتوانند با قصه ارتباط بگیرند.
شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب صوتی ماهی سیاه کوچولو آموزهای است برای نسل جوان تا ارزش شجاعت و دانش را در مقابل ترس و جهل، به رسمیت بشناسند. ماهی سیاه کوچولو از زاویه دیگری، ترانهای برای اندوهزدایی و پالایش روح مخاطب است.
این کتاب را به کودکان و نوجوانان و همهی بزرگسالانی که دوست دارند به زبان ساده در جستجوی آزادی باشند، توصیه میکنیم.
چرا باید کتاب صوتی ماهی سیاه کوچولو را بشنویم؟
صمد بهرنگی در طول سالهای دهه پنجاه برجستهترین نویسندهی کودک و نوجوان بود و معروفترین داستان او یعنی ماهی سیاه کوچولو هنوز پس از این همه سال در صدر پرفروشترین آثار ادبیات کودکان در سرتاسر جهان است.
شنیدن این کتاب صوتی علاوه بر ارزش ادبی و محتوایی آن، شما را با سرچشمهی بسیاری از آثار اقتباسشدهی دیگر در تاریخ این مرز و بوم، آشنا میسازد.
دربارهی صمد بهرنگی
صمد بهرنگی در ۲ تیر ۱۳۱۸ در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی شهر تبریز در خانوادهای تهیدست چشم به جهان گشود. پدر او «عزت» و مادرش «سارا» نام داشتند. صمد دو برادر و سه خواهر داشت. پدرش کارگری فصلی بود که بیشتر به شغل زهتابی (کسی که شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و حیوانات دیگر باشد) مشغول بود، اما خرجش به دخلش نمیخورد.
کتاب ماهی سیاه کوچولو مدتها نقش بیانیهی غیررسمی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران را بازی میکرد. با این وصف، صمد افکار چپ داشت اما عضو هیچ دسته و گروهی نبود و به گفته برادرش اسد، او یک پای مسجد در مجالس ختم و عزا بود.
او دربارهی خودش گفتهاست: «قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، ولی نه مثل قارچ زود از پا درآمدم. هر جا نَمی بود، به خود کشیدم؛ کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم... مثل درخت سنجد کج و معوج و قانع به آب کم، و شدم معلم روستاهای آذربایجان. پدرم میگوید: اگر ایران را میان ایرانیان تقسیم کنید، از همین بیشتر نصیب تو نمیشود.»
صمد بهرنگی آموزگار، منتقد اجتماعی، داستاننویس، مترجم و محقق آذربایجانی، در ۹ شهریور ۱۳۴۷ در ارسباران، زمانی که ۲۹ سال بیشتر نداشت، چشم از جهان فرو بست.
جوایز
دریافت جوایزی مانند جایزهی بیینال براتیسلای چکسلواکی اهمیت این کتاب را به عنوان یکی از آثار مهم کودک و نوجوان در دنیا به نمایش گذاشته است. از دیگر افتخارات کتاب صوتی ماهی سیاه کوچولو میتوان به جوایز زیر اشاره کرد:
جایزهی نمایشگاه بولون ایتالیا ۱۹۶۹
جایزهی هانس کریستین اندرسون برای تصویرگری، در سال ۱۹۷۴
جایزهی نخست نمایشگاه بینالمللی کتاب کودک بولونیا در سال ۱۹۶۸
دیپلم افتخار دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا در سال ۱۹۶۸
کتاب برگزیده کودک در سال ۱۳۴۷
از کتاب ماهی سیاه کوچولو چه اقتباسهایی صورت گرفته است؟
نمایش ماهی سیاه کوچولو به کارگردانی «محمد عاقبتی» در تابستان ۲۰۱۶ به عنوان یکی از طرحهای برگزیده کارگاه تولید پروژههای جدید، از سوی کمپانی نیو ویکتوری در نیویورک انتخاب شد. این اثر در پاییز ۲۰۱۶ در منهتن و سانفرانسیسکو، و همچنین بهار ۲۰۱۸ در بروکلین به زبان انگلیسی روی صحنه رفت. نسخه فارسی آن نیز در پاییز ۱۳۹۶ در پردیس تئاتر شهرزاد به مدت یک هفته اجرا شد.
بعد از کتاب ماهی سیاه کوچولو مقالات و کتابهای زیادی در نقد یا ستایش آن به انتشار رسیده است.
«آقا صمد و ماهی سیاه کوچولو» نوشتهی لیلی گلستانی و تصویرگری نعیمه یغمایی یکی از همین اقتباسهاست. لیلی گلستان این کتاب را ادامهی داستان ماهی سیاه کوچولو معرفی کرده است.
«بازگشت ماهی سیاه کوچولو» نوشتهی فرزین عبدوی در سال ۱۳۹۶ (نشر مایا - تهران) نیز بهنوعی دنبالهی اثر صمد بهرنگی خوانده میشود.
از دیگر اقتباسهای اثر صمد بهرنگی میتوان به بازنویسیهای منظوم شراره هاشم دباغیان به نام «ماهی سیاهه» و برگردان منظوم احمد کاظمی اشاره کرد. منوچهر خاکسار هرسینی و مریم جمالی نیز هر کدام در برگردانهای آزاد، این اثر را در قالب نمایشنامه بازآفرینی کردهاند.
نقد کتاب
برخی منتقدان نقدهای تندی به کتاب ماهی سیاه کوچولو داشتهاند. برای مثال با وجود همآوایی داستان با آموزههای دينی مثل ياری رساندن به ديگران، اندیشیدن به مرگ و نفرت از غرور و دروغ، گاه در قسمتهایی از داستان رفتاری دور از این شئونات دیده میشود؛ مثل سلام نکردن، مسخره کردنِ ديگران، کتک زدن و...
منصور یاقوتی معتقد است ماهی سیاه، بسیار تکرو است. بیتوجه به رهنمودهای دلسوزانهی یاران، که مهمترین آنها مادر است، به دریا میرود و طعمهی مرغ ماهیخوار میشود. او معتقد است: «قصهی ماهی سیاه کوچولو، روحیهی تکروی را در وجود کودکان تقویت میکند و صمد، بیآنکه بخواهد، در این جهان نابهسامان و پر از خطر به کودکان میآموزد که جادهی دشوار زندگی را به تنهایی طی کنند و سرانجام، مانند ماهی سیاه کوچولو، طعمه مرغان ماهیخوار شوند!»
هر چند، بسیاری از منتقدان از صمد بهرنگی برای نگارش این اثر تقدیر کردهاند. زیرا ماهی سیاه کوچولو را فراخوانی میدانند برای جستجوی آزادی. و درست از همان لحظه که ماهی آزادیجو، راه آزادی را پیدا میکند، جامعه همهی سنگها را بر سر راهش میاندازد. صحبتهای خالهزنکی دوست و آشنا، دشمنی دیگران، همه و همه ابزارهای جامعهی بستهی او هستند برای اینکه نگذارند یک نفر طعم آزادی را بچشد. زیرا سیستمهای بسته میدانند که به محض اینکه شرایط را برای آزادی یک عضو فراهم کنند، دیگر نمیتوانند جلوی پخش شدن طعم شیرین رهایی را در لایههای مختلف جامعه بگیرند.
یکی از دلایلی که منتقدان این اثر را بینهایت ستودهاند این است که قصه در عین سادگی بیاندازه، دارای لایههای درونی عمیق و متفکرانهای است که ذهن هر خوانندهی بیدار و آگاهی را قلقلک میدهد.
درباره ایوب آقاخانی، گوینده کتاب
ایوب آقاخانی، بازیگر، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر، اول آبان سال ۱۳۵۴ در تبریز به دنیا آمد. در مقطع کارشناس نمایش با گرایش ادبیات نمایشی در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی درس خواند و پس از آن در کارشناسی ارشد نمایش با گرایش ادبیات نمایشی از دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس ۱۳۸۱ تحصیل کرد.
ایوب آقاخانی فعالیتهای هنری بسیاری در کارنامه خود دارد که از میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد
از سال ۱۳۷۹ تا کنون داوری در جشنواره های مختلف و متعدّد تئاتر مانند جشنواره های منطقهای، جشنوارههای استانی، جشنوارههای دانشجوئی و دانشگاهی، جشنوارههای نمایشنامه خوانی، جشنواره تئاتر فجر و نمایش رادیوئی
دبیری نخستین دوره جشنواره نمایشهای کوتاه رادیوییِ «انتخاب» در سال ۱۳۸۸ و داوری جشنواره دانشگاه آمریکایی بیروت (جشنواره برنامه های رادیویی آسیا و اقیانوسیه) در سال ۲۰۰۹
بخشی از کتاب صوتی ماهی سیاه کوچولو
صبح زود بیدار شد. بالای سرش چند تا ماهی ریزه دید که با هم پچ پچ می کردند. تا دیدند ماهی سیاه بیدار شد ، یکصدا گفتند: « صبح به خیر!»
ماهی سیاه زود آنها را شناخت و گفت: « صبح به خیر! بالاخره دنبال من راه افتادید!»
یکی از ماهیهای ریزه گفت: « آره، اما هنوز ترسمان نریخته.»
یکی دیگر گفت: « فکر مرغ سقا راحتمان نمی گذارد.»
ماهی سیاه گفت:« شما زیادی فکر میکنید. همهاش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم ، ترسمان به کلّی میریزد.»
اما تا خواستند راه بیفتند، دیدند که آب دور و برشان بالا آمد و سرپوشی روی سرشان گذاشته شد و همه جا تاریک شد و راه گریزی هم نماند. ماهی سیاه فوری فهمید که در کیسه مرغ سقا گیر افتاده اند.
ماهی سیاه کوچولو گفت: « دوستان! ما در کیسه مرغ سقا گیر افتاده ایم ، اما راه فرار هم به کلّی بسته نیست.»
ماهی ریزه ها شروع کردند به گریه و زاری ، یکیشان گفت:« ما دیگر راه فرار نداریم. تقصیر توست که زیر پای ما نشستی و ما را از راه در بردی!»
یکی دیگر گفت:« حالا همه ما را قورت می دهد و دیگر کارمان تمام است!»
ناگهان صدای قهقهه ترسناکی در آب پیچید. این مرغ سقا بود که می خندید. می خندید و می گفت:« چه ماهی ریزه هایی گیرم آمده! هاهاهاهاها... راستی که دلم برایتان می سوزد! هیچ دلم نمی آید قورتتان بدهم! هاهاهاهاها...»
زمان
۴۰ دقیقه
حجم
۳۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴۰ دقیقه
حجم
۳۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
زندگی ماهی سیاه کوچولو شباهت زیادی به زندگی ادمای امروز داره ماهی کوچولو به ما شجاعت ، ریسک پذیر بودن و زندگی رو زندگی کردن یاد میده قطعا ارزش وقت گذاشتن داره
”پیش از آن که پرده فرو افتد پیش از پژمردن آخرین گل برآنم که زنگی کنم؛ بر آنم که عشق بورزم‟ {ماهی سیاه کوچولو عجیب با این شعر شاملو یکی شدن انگار ماهیت این شعر تو این کتاب پیدا میشه}
سلام من خیلی از این کتاب خوشم میاد. به آدم ها یاد میده که میتونی راه آدم هایی که شجاع بودن رو بلد هستن ادامه بدی. همچنین شجاعت و تلاش رو نشون میده. من عاشق قسمت آخرش هستم. واقعا توصیه
عالی بود