کتاب فاطمه (س) از نگاه علی (ع)
معرفی کتاب فاطمه (س) از نگاه علی (ع)
کتاب فاطمه (س) از نگاه علی (ع) نوشته محمد محمدیان است. کتاب فاطمه (س) از نگاه علی (ع) را نشر معارف برای معرفی بانوی دو عالم حضرت فاطمه (س) نوشته شده است.
درباره کتاب فاطمه (س) از نگاه علی (ع)
آغاز زندگی امیرالمومنین (ع) با فاطمه زهرا (س) نیز فوقالعاده شگفتانگیز بود.
دختری که دهها خواستگار مهم داشت که هر کدام از موقعیتهای عالی و برتری برخوردار بودند، ولی به همه آنها جواب منفی داده بود، وقتی پدر بزرگوارش خواستگاری امیرالمومنین (ع) را به اطلاع وی رساند، با کمال ادب و متانت برخورد نمود و با سکوت معنادار، رضایت قلبی خویش را اعلام نمود و لبخند شادمانی را بر لبان مبارک پدر نشاند، و با تشریفات بسیار ناچیزی، آماده رفتن به خانه بخت شد.
او دختر اولین شخصیت جهان آفرینش بود و در مدینه به عنوان دختر رسول خدا (ص) از احترام ویژهای برخوردار بود و کافی بود تقاضای یک زندگی بهتری داشته باشد تا اصحاب وفادار رسول خدا (ص) بهترین امکانات را برای وی فراهم سازند. این کتاب روایت حضرت فاطمه (س) از نگاه حضرت علی (ع) است.
خواندن کتاب فاطمه (س) از نگاه علی (ع) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شناخت بزرگترین بانوی اسلام پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فاطمه (س) از نگاه علی (ع)
یکی از حقوق حتمی فرزندان که بر عهده والدین میباشد، انتخاب نام زیبا برای آنان است. در کلمات رسول خدا (ص) و ائمه معصومین (ع) تأکید فراوانی بر این حق فرزندان شده است تا آنجا که این حق را در کنار حق تعلیم و تربیت و حق ازدواج قرار دادهاند.
رسول خدا (ص) خطاب به أمیرالمؤمنین (ع) فرمود:
«یا عَلِی حَقُ الْوَلَدِ عَلَی وَالِدِهِ أَنْ یحْسِنَ اسْمَهُ وَ أَدَبَهُ وَ یضَعَهُ مَوْضِعاً صَالِحاً»
و أمیرالمؤمنین (ع) فرمود:
«وَ حَقُ الْوَلَدِ عَلَی الْوَالِدِ أَنْ یحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ یعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ»
۲. «فطم» در لغت به معنای بریدن و قطع شدن است. به کودکی که از شیر گرفته میشود فطیم میگویند. در ترک عادت نیز از این کلمه استفاده میشود که به دلیل فاصله گرفتن از عادت و قطع نمودن آن است. بنابراین معنای لغوی فاطمه، بریده شدن و جدایی و منقطع گشتن است. اما از چه چیزی بریده و منقطع گشته است نیاز به توضیح دارد که در کلمات معصومین (ع) به این سوال در سطوح مختلفی پاسخ داده شده است.
در حدیث مورد بحث، به بریده شدن حضرت فاطمه (ع) و فرزندانش از آتش جهنم اشاره شده است.
در احادیث دیگر به بریده شدن از شرّ و بدی تأکید شده است.
امام صادق (ع) به یونس فرمود: آیا میدانی چرا فاطمه، فاطمه نامیده شده است؟ عرض کرد: شما دلیل آن را بفرمایید. حضرت فرمود: «فُطِمَتْ مِنَ الشَّرِّ»؛ برای این که از شر بریده شده است.
و در بعضی از روایات به بریده شدن دست مردم از معرفت آن بزرگوار اشاره شده است.
امام صادق (ع): «وَ إِنَّمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا»؛ و فاطمه، فاطمه نامیده شد برای این که مردم از شناخت وی ناتوانند.
. حضرت فاطمه (س) نامهای دیگری نیز دارد که هر کدام از آنها نشانگر جهتی از شخصیت آن بزرگوار بوده و ما را به جهتی از فضایل وی راهنمایی میکند.
جابر از امام صادق (ع) دلیل نامیده شدن حضرت فاطمه (س) به زهرا را پرسید؟ حضرت فرمود:
«لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا وَ غَشِیتْ أَبْصَارُ الْمَلَائِکةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَیدَنَا مَا لِهَذَا النُّورِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی أَسْکنْتُهُ فِی سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِی مِنْ أَنْبِیائِی أُفَضِّلُهُ عَلَی جَمِیعِ الْأَنْبِیاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِک النُّورِ أَئِمَّةً یقُومُونَ بِأَمْرِی یهْدُونَ إِلَی حَقِّی وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِی فِی أَرْضِی بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیی»۸؛ خداوند بزرگ او را از نور و عظمت خویش آفرید. هنگامی که نور وجود فاطمه (س) درخشیدن گرفت، آسمانها و زمین با نور وی روشن شدند و دیدگان ملائکه خیره گشت. تمامی ملائکه در برابر خداوند به سجده افتادند و عرضه داشتند: معبود ما و مولای ما! این چه نوریست که این چنین تابان است و درخشندگی دارد؟
حجم
۲۰۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۰۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
نظرات کاربران
خیلی ازاحادیث کتاب رو بارها و بارها توی سخنرانی ها شنیده بودم.و بعضیها رو هم بار اول بود که میشنیدم. این کتاب بخش کوچکی از زندگی و فضیلت حضرت زهرا(س) رو بیان کرده بود. جا داشت که نویسنده به بعد مادربودن حضرت هم
حتما مطالعه بفرمایید السلام علیک یا بنت رسول الله
تقریبا همون احادیث که همه بلد هستیم اصلا مطلب جدیدی نداشت متن عربی احادیث رو هم در متن کتاب آوردن که باعث اطاله کلام شده میشد در پاورقی به متن عربی اشاره کرد و کتاب ۲۰۰ صفحه ای رو ۵۰۰