کتاب زخم خیابان مهدی کرد فیروزجایی + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب زخم خیابان

کتاب زخم خیابان

انتشارات:نشر معارف
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب زخم خیابان

کتاب زخم خیابان نوشته‌ی مهدی کرد فیروزجایی، اثری داستانی است که توسط نشر معارف منتشر شده است. این رمان با محوریت نوجوانان دهه‌ی هشتادی و وقایع اجتماعی پاییز ۱۴۰۱، روایتی از زخم‌ها و تجربه‌های نسل جوان در مواجهه با اعتراضات خیابانی و تحولات اجتماعی ایران را به تصویر می‌کشد. نویسنده با نگاهی نزدیک به زندگی روزمره، دغدغه‌ها، روابط خانوادگی و دوستی‌های نوجوانان، داستانی پرتنش و پرحادثه را روایت می‌کند که در بستر شهر و خیابان‌های شلوغ شکل می‌گیرد. زخم خیابان نه‌تنها به مسائل سیاسی و اجتماعی می‌پردازد، بلکه لایه‌هایی از عشق، دوستی، ترس، امید و ناامیدی را نیز در دل خود جای داده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب زخم خیابان

زخم خیابان، رمانی از مهدی کرد فیروزجایی، داستانی معاصر و اجتماعی است که در بستر اعتراضات و ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱ روایت می‌شود. این کتاب با تمرکز بر نسل نوجوان و جوان، به‌ویژه دهه‌ی هشتادی‌ها، تصویری از زندگی، دغدغه‌ها و زخم‌های آنان در مواجهه با تحولات اجتماعی و سیاسی ارائه می‌دهد. روایت داستان از زاویه‌ی دید نوجوانی به نام شروین شکل می‌گیرد که درگیر مسائل خانوادگی، روابط دوستانه، عشق نوجوانی و حضور در خیابان‌های پرتنش شهر است. ساختار کتاب به‌گونه‌ای است که همزمان با روایت زندگی شخصی شخصیت‌ها، فضای عمومی جامعه و تأثیر رویدادهای سیاسی بر زندگی فردی و جمعی را به تصویر می‌کشد. نویسنده با استفاده از زبان و لحن جوان‌پسند، فضای واقعی و ملموسی از شهر، خیابان، خانواده و حلقه‌های دوستی خلق کرده است. زخم خیابان، علاوه‌بر روایت داستانی، بازتابی از احساسات، ترس‌ها، امیدها و مقاومت نسل جدید در برابر فشارهای اجتماعی و سیاسی است، بدون آن‌که به قضاوت یا نتیجه‌گیری قطعی برسد.

خلاصه کتاب زخم خیابان

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان زخم خیابان با شروین، نوجوانی از دهه‌ی هشتادی، آغاز می‌شود که زخمی بر بدن و ذهنش دارد؛ زخمی که هم جسمی است و هم نمادین. او در کنار مادرش در ایستگاه اتوبوس منتظر پدر است و همزمان با مرور خاطرات و دغدغه‌هایش، وارد ماجرایی می‌شود که با اعتراضات خیابانی و فضای پرتنش شهر گره خورده است. شروین درگیر روابط پیچیده با خانواده، دوستان و عشق نوجوانی‌اش به الهام است. در دل این روایت، داستان منصور و شهلا نیز روایت می‌شود؛ عشقی ناکام که تحت تأثیر سنت‌ها و فشارهای اجتماعی به جدایی می‌انجامد و منصور را به سربازی و دوری می‌کشاند. همزمان با اوج‌گیری اعتراضات، شروین و دوستانش درگیر تصمیم‌گیری‌های دشوار می‌شوند؛ از شرکت در تجمعات تا انجام کارهای نمادین اعتراضی مانند پاره‌کردن بنرها یا پرتاب عمامه. فضای داستان با حضور نیروهای امنیتی، دستگیری‌ها، شکنجه و اخبار تلخ درباره‌ی دوستانی چون شباهنگ که قربانی خشونت شده‌اند، سنگین‌تر می‌شود. شروین که برای اثبات خود و جلب توجه الهام، وارد عمل می‌شود، در نهایت در یکی از تجمعات دستگیر و زخمی می‌شود. روایت با بازجویی، ترس از تجاوز، زخم‌های جسمی و روانی و تردیدهای عمیق درباره‌ی آینده و معنای مقاومت ادامه می‌یابد. داستان، تصویری از نسلی ارائه می‌دهد که میان امید و ناامیدی، عشق و خشم، مقاومت و ترس، در خیابان‌های شهر سرگردان است.

چرا باید کتاب زخم خیابان را بخوانیم؟

زخم خیابان با روایتی صادقانه و بی‌پرده، تجربه‌های نسل جوان را در بستر یکی از پرحادثه‌ترین دوره‌های اجتماعی ایران به تصویر کشیده است. این کتاب با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، روابط خانوادگی و دوستی‌های نوجوانان، فضای واقعی و ملموسی از جامعه‌ی امروز را ارائه می‌دهد. روایت داستان از زاویه‌ی دید یک نوجوان، امکان هم‌ذات‌پنداری با دغدغه‌ها، ترس‌ها و امیدهای نسل جدید را فراهم می‌کند. همچنین، کتاب به‌خوبی نشان داده است که چگونه مسائل اجتماعی و سیاسی می‌توانند بر زندگی فردی و جمعی تأثیر بگذارند و زخم‌هایی عمیق بر جای بگذارند. زخم خیابان فرصتی برای درک بهتر احساسات و تجربه‌های نسلی است که در میانه‌ی بحران‌ها و تحولات، به‌دنبال هویت و جایگاه خود می‌گردد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی و معاصر، کسانی که دغدغه‌ی مسائل نسل جوان، اعتراضات خیابانی و تحولات اجتماعی ایران را دارند، و همچنین نوجوانان و جوانانی که به دنبال بازتاب تجربه‌های خود در ادبیات هستند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب زخم خیابان

«جمعیتی تقریباً دویست‌نفره از میدان سرازیر شده بودند و به‌سمت ما می‌آمدند و ما هم چند قدمی جلوتر رفتیم و به آن‌ها رسیدیم و همراه آنان شدیم. گویا همه هم منتظر بودند تا یکی شعار را شروع کند. همین حین، یک نفر که مثل استاد پوریا چابک و چهارشانه بود، داد زد: «زن، زندگی، آزادی.» بخش زیادی از جمعیت تکرار کردند. مرد چهارشانه دومین بار که شعار داد، جمعیت بلندتر و یک‌دست‌تر تکرار کردند. ما در جلوی جمعیت بودیم و سمت چهارراه می‌رفتیم. یک نفر دیگر که او هم قدی کشیده داشت و چهارشانه بود، سطل آشغال پلاستیکی کنار خیابان را هل داد وسط جاده. شعار عوض شده بود: «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم.» من، پوریا، هاوش، الهام و بقیهٔ بچه‌های بوتیمار با هم و کنار هم بودیم و سعی می‌کردیم از هم جدا نشویم. همراه با جمعیت، چندقدمی به‌عقب راه رفتیم. بوی دود همهٔ فضا را پر کرده بود. سرم را دوباره به‌سمت چهارراه برگرداندم. شعله از آشغال وسط جاده بلند شده بود. دود و بویی که همراه با شعله برمی‌خاست فضای گربه‌گون را پر کرده بود. همان مرد چهارشانه‌ای که سطل آشغال را از کنار خیابان به وسط کشانده بود، با یک لگد آن را به‌سمت چهارراه حرکت داد. سطل قدری جلوتر رفت و بعد به راست خیابان رفت و کنار جدول متوقف شد. ما پیشاپیشِ جمعیتِ متراکم، درحالی‌که شعار می‌دادیم، سطل شعله‌ور را پشت‌سر گذاشتیم. هنگام شعار دادن روی پنجه‌های پا می‌ایستادم، مشت‌ها را گره می‌کردم و به هوا می‌کوبیدم و شعار را همراه با جمعیت تکرار می‌کردم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۳۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۷ صفحه

حجم

۱۳۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۷ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۵۱,۰۰۰
۲۵%
تومان