کتاب نامه عاشقانه به زمین

کتاب نامه عاشقانه به زمین نوشته تیک نات هان است. کتاب نامه عاشقانه به زمین با ترجمه محسن اسلامی منتشر شده است. این کتاب تلاشی است برای حفظ زمین و محافظت از محیط زیست.

درباره کتاب نامه عاشقانه به زمین

این روزها حال زمین خوب نیست. فعالیت‌های خودخواهانه انسان‌ها نقشی اساسی در آسیب دیدن لایه اوزون، خارج شدن روزافزون آب از جو زمین و گرم شدن تدریجی آن دارد. انسان‌ها در طول قرن‌های متمادی خود را پادشاه زمین می‌دانستند ـ هنوز هم چنین‌اند. این پادشاه خودخوانده تا جایی که در توان داشته منابع و موجودات زنده زمین را استثمار کرده و هر روز بیشتر از دیروز مترصد دست‌اندازی و سلطه‌گری بیشتر بر زمین و دارایی‌هایش است. حالا کار به جایی رسیده است که انسان‌های خودخواه، نابودی خویش را در آینه نابودی زمین می‌بینند و حالا نیز به‌جای دست برداشتن از استثمار زمین در اندیشه دست‌اندازی به دیگر ابعاد کیهان هستند.

پیامبران، قدیسان و اخلاقیان در همه زمان‌ها انسان‌ها را از این نوع دست‌اندازی به زمین برحذر داشته‌اند. حالا، در زمانهٔ ما که خطر نابودی زمین بیش از هر زمان دیگری زنگ می‌زند، این پیام صدایی واضح‌تر و آشناتر دارد، اخلاق محیط زیست رونقی دیگر دارد و دست‌اندازان به محیط طبیعی برای دست‌اندازی، نیازمند بهانه‌تراشی‌های پیچیده‌تری هستند. در این زمانه هر تلاشی برای نجات زمین و محیط زیست طبیعی غنیمت است و شاید بتواند دست‌اندازان را گامی عقب براند، یا لااقل پیشروی آنان را کند و کندتر کند.

این اثر تلاشی است از این دست. نویسنده تلاش کرده است مخاطب را در جایگاهی قرار دهد که بتواند زمین را به‌عنوان مادر خود و دیگر انسان‌ها باز شناسد؛ همو که همه موجودات زنده و غیر زنده پیرامون ما را با سخاوتی مادرانه در دامان خود می‌پرود. 

خواندن کتاب نامه عاشقانه به زمین را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به حفظ محیط زیست پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نامه عاشقانه به زمین

در همین لحظه، زمین روی سر و زیر پای شماست، زمین اطراف شما و حتی درون شماست. زمین همه‌جاست. شاید فکر می‌کردید که فقط سطح زیر پا زمین است. اما آب، دریا، آسمان، و هر آنچه در اطراف ماست از زمین می‌آید. هر آنچه که بیرون ما و درون ماست، از زمین می‌آید. بیشتر زمان‌ها فراموش می‌کنیم که همهٔ عناصر سازندهٔ خود را از سیاره‌ای گرفته‌ایم که روی آن زندگی می‌کنیم. آبی که در تن، استخوان، و تک‌تک سلول‌های ریز داخل بدن ماست، همه از زمین آمده است و بخشی از زمین است. زمین فقط زیست‌محیطی که در آن زندگی می‌کنیم نیست. ما زمین هستیم و همواره او را درون خود داریم.

با فهم این نکته، می‌توانیم دریابیم که زمین حقیقتاً زنده است. ما که زنده‌ایم و نفس می‌کشیم، همانا ظهور و بروز این سیارهٔ زیبا و سخاوتمندیم. این را که بدانیم آنگاه می‌توانیم شروع به دگرگون‌ساختن رابطهٔ خود با زمین کنیم. می‌توانیم راه رفتن به شیوهٔ متفاوتی را آغاز کنیم و به نحو متفاوتی مراقب او باشیم. آن وقت است که تمام‌عیار دل به عشق زمین می‌دهیم. وقتی عاشق کسی یا چیزی باشیم، میان ما و شخص یا چیزی که به آن عشق می‌ورزیم، فاصله‌ای نیست. از هرچه در توان داریم برای آنها مایه می‌گذاریم و این کار را موجب شادمانی و تغذیه می‌دانیم. هر یک از ما می‌تواند با زمین چنین ارتباطی داشته باشد. برای آنکه زمین زنده بماند و ما هم زنده بمانیم، این ارتباطی است که تک‌تک ما باید با زمین داشته باشد.