کتاب چگونه جستار بنویسیم
معرفی کتاب چگونه جستار بنویسیم
کتاب چگونه جستار بنویسیم اثری از دان شیاخ است که با ترجمه سلما رضوان جو منتشر شده است. این کتاب راهنمای گام به گام برای همه سطحها است و جستارهای نمونه هم دارد.
درباره کتاب چگونه جستار بنویسیم
جستار سبکی از نوشتن است که این روزها بسیار محبوب شده است. حتما شما هم کتابهای مختلفی را دیدهاید که عنوان جستار روی آنها خودنمایی میکند. اما جستار چیست و برای نوشتن یک جستار خوب باید چه کار کرد؟
جستار را نمیتوان مقاله یا رسانه دانست اما نباید فراموش کرد که نقطه مشترکی میانشان وجود دارد. در جستار نویسنده به یک موضوع از دیدگاه خودش مینگرد و ایدههایش را بیان میکند. به همین دلیل است که میتواند آنهایی را که از منظر نگاه خودش خاص هستند، بکاود. هرچند ایدههایش از جزئیترین اتفاقات روزمره برآمده باشند. از طرف دیگر این موضوع دست نویسنده را برای ارزش گذاری هم باز میکند.
در یک جستار، نویسنده هم راوی روایتش است و هم میتواند تخیلش را پرواز دهد و هم میتواند به یک مساله منطقی بپردازد.
دان شیاخ در کتاب چگونه جستار بنویسیم، راهنمایی گام به گام را فراهم آورده است که به مخاطبان کمک میکند تا با اصول صحیح و اولیه نوشتن جستار آشنا شوند. شیاخ همچنین برای اینکه مطالب را بهتر به مخاطبش انتقال دهد، نمونههایی از جستارها مختلف را هم در بخشهای مختلف کتاب، آورده است.
کتاب چگونه جستار بنویسیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب چگونه جستار بنویسیم را به تمام افرادی که دوست دارند در این حوزه وارد شوند و بنویسند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه جستار بنویسیم
در هر پاراگراف فقط یک نکته اصلی را مطرح کنید
این قانون کلی را رعایت کنید و سعی کنید فقط یک نکته اصلی یا یک جنبه از موضوع بحث خود را در هر پاراگراف از بدنهٔ جستار مطرح کنید؛ چون اگر سعی کنید نکات زیادی را در یک پاراگراف جای دهید، هم خواننده را گیج میکنید و هم به دام سطحینگری در تحلیل موضوع درخواهید افتاد. سعی نکنید همهٔ نکات مهم و اساسی را که میخواهید مطرح کنید در یک پاراگراف جای دهید، بلکه باید هدفتان این باشد که در هر پاراگراف به یک نکته اشاره کنید و بعد آن را بهطور مفصل بسط دهید.
مثلاً این پاراگراف را دربارهٔ فرهنگ طرفداری از افراد مشهور در اجتماع امروز ببینید:
بنابراین فرهنگ طرفداری از افراد مشهور یکی از خصوصیات جا افتاده در رسانههای ارتباطجمعی امروز است. برای مثال برنامههایی که موضوعشان کلاً افرادی مشهور است روزبهروز در میان برنامههای تلویزیونی بیشتر میشوند. برنامههایی داریم که افراد مشهور را به میان جنگل میفرستند یا تحت آزمونهای سخت میگذارند و همهٔ اینها برای سرگرم کردن ماست و از ما تماشاچیان هم انتظار میرود که از دیدن اینها شگفتزده شویم، صرفاً چونکه این افراد بهاصطلاح محبوب و مشهور در آنها حضور دارند. تهیهکنندگان تلویزیونی فهمیدهاند که اضافه کردن لفظ «مشهور» به اسم برنامهشان میتوانند باعث پربینندهتر شدن آن شود؛ بنابراین ما تماشاچیان همدستان این طرح هستیم چون برای برنامهسازان تلویزیونی مخاطبی را که نیاز دارند تا ساخت برنامه را توجیه کنند تأمین میکنیم و اصولاً اگر ما این برنامهها را نگاه نمیکردیم پیش از اینها دست از ساختن آنها برمیداشتند.
نکته مهم در این پاراگراف چیست؟ اینکه فرهنگ طرفداری از آدمهای مشهور در رسانههای ارتباطجمعی گسترش پیداکرده است. این نکته در جمله اول پاراگراف به ما نشان داده شد:
بنابراین فرهنگ طرفداری از آدمهای مشهور یکی از جاافتادهترین خصوصیات رسانههای ارتباطجمعی امروز است.
این جمله را میتوانیم جملهٔ کلیدی پاراگراف بنامیم. جملات کلیدی در واقع کلید و راهنمای باز کردن قفل معنی برای خواننده هستند. معمولاً جملات کلیدی در آغاز پاراگراف مطرح میشوند و توصیه ما هم این است که از همین روش پیروی کنید و آن را در ابتدای پاراگراف بیاورید. اگر جمله کلیدی را در همان ابتدای پاراگراف مطرح کنید. به خوانندگان نشان میدهید که این پاراگراف دربارهٔ چیست. هرچه نشانههای بیشتری مثل این در اختیار خواننده بگذارید، بدنهٔ جستار شما انسجام بیشتری خواهد داشت.
نکتهای که در جملهٔ کلیدی مطرح میکنید باید در پاراگراف بسط و پروبال داده شود. این جمله را ببینید:
مثلاً برنامههایی که موضوعشان کلاً افراد مشهور است روزبهروز درمیان برنامههای تلویزیونی بیشتر میشوند.
بعدازاینکه نکتهٔ اصلی پاراگراف را در جمله اول مطرح کردید باید با ارائه مثالهای ملموس و دقیق آن را روشن کنید. این کار را در جمله دوم میبینیم و در دو جمله بعدی هم مفصلتر به آن پرداخته میشود:
برنامههایی داریم که افراد معروف را به میان جنگل میفرستند یا تحت آزمونهای سخت میگذارند و همه اینها برای سرگرم کردن ماست و از ما تماشاچیان هم انتظار میرود که از دیدن اینها شگفتزده شویم صرفاً چونکه این افراد بهاصطلاح محبوب و مشهور در آنها حضور دارند. تهیهکنندگان تلویزیونی فهمیدهاند که اضافه کردن لفظ «مشهور» به اسم برنامهشان میتوانند باعث پربینندهتر شدن آن شود.
این جملات با ارائه جزئیات و نکات خاص به استدلالهای شما پروبال میدهند. بعد از اینکه نکته کلیدی را مطرح کردید باید شرح و مثال آن را توجیه و تفسیر کنید.
دو جمله آخر پاراگراف به نوعی خلاصهٔ کوتاهی از کل پاراگراف است:
بنابراین ما تماشاچیان همدستان این طرح هستیم چون برای برنامهسازان تلویزیونی مخاطبی را که نیاز دارند تا ساخت برنامه را توجیه کنند تأمین میکنیم و اصولاً اگر ما این برنامهها را نگاه نمیکردیم خیلی بیشتر از اینها دست از ساختن آنها برمیداشتند.
جملهای که با «بنابراین» آغاز میشود بهنوعی یک «نتیجهگیری مقدماتی» بر مبنای شواهدی است که در پاراگراف ارائهشدهاند. این سر نخ با کمک کلمه «بنابراین» به خواننده داده میشود.
نقش جملهٔ آخر این است که پاراگراف را به یک جمعبندی تمیز برساند و شاید حتی نشان دهد که در پاراگراف بعدی به چه چیزی اشاره خواهد شد.
مثلاً میتوانید این جملهٔ آخر را اینطور در جمله اول پاراگراف بعدی تلفیق کنید:
تعداد بینندگان بدون شک برای هرکسی که در دنیای تلویزیون مشغول کار است اهمیت زیادی دارد. در رسانههای مطبوعاتی هم...
جملهٔ اول این پاراگراف جدید از جایی که جمعبندی پاراگراف قبلی بود ریشه میگیرد و آغاز میشود؛ بنابراین استمرار و جریان فکری مستمری برای خواننده فراهم میشود. بهاینترتیب برای خواننده نظامی از سرنخها را فراهم کردهاید که میگوید استدلالهای من بهاینترتیب پیش میروند و از این مسیر آنها را دنبال کنید.
حجم
۲۴۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۲۴۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
نظرات کاربران
تنها منبع فارسی برای نگارش جستار همین کتاب نوشته دان شیاخ میباشد. جستار نویسی نوعی از نگارش متن است که به اندازه مقاله نویسی شناخته شده نیست. در هر حال نظرم راجع به این کتاب ابن است که تا حدودی
این کتاب را میتوان شروعی برای یادگیری نوشتن قلمداد کرد. برای من که بسیار کاربردی بود. چند وقتی بود که دنبال مطلبی میگشتم که بتواند نوشتن جستارهای شعری را توضیح دهد. این کتاب رو به همه کسایی که میخوان طرز
فصلبندی کتاب عالی بود. مثالها و تمرینها هم همینطور و البته ترجمه. و به نطرم در صورتی میتونه مفید باشه که بعدش شروع به تمرین جستارنویسی کنید تا تکنیکها تو ذهنتون تثبیت بشه.